دکتر عصام العماد یکی از نویسندگان و پژوهشگران وهابیت بود که مذهب تشیع را برگزیده است ، وی در خصوص این که شیعیان در مواجه با وهبیت به صورت کوتاه و خلاصه به چه موضوع مهمی اشاره کنند تا وهابیت را به پوچ بودن ادعای آنها برسانند ، پاسخ جالبی داده است.
اگر بخواهیم در چند جمله کوتاه بطلان وهابیت و حقانیت شیعه را به آنها توضیح دهیم چه باید بکنیم؟
استاد عصام العماد : از نظر من ، بزرگان مهم ترین سخنان خود را در لحظه پایانی زندگی می گویند.
اگر به سخنان پایانی پیامبر اکرم (ص) مراجعه کنیم،همه مفسرین و بزرگان شیعه و سنی می گویند : پیامبر در روز وفات ، یا شهادت فرموده است : کتاب الله و اهل بیت.
اکثر وهابیون که شیعه شده اند ، به محض شنیدن حدیث ثقلین شیعه شده اند ، این حدیث در عربستان قدغن است .
در مساجد عربستان فقط بر کتاب الله اشاره شده است ، سنتی را جایگزین اهل بیت کرده اند.
زمانی که در عربستان بودم ، اگر امام جمعه ای کلمه اهل بیت را به کار می برد او را می کشتند ، چون می دانستند این کلمه می تواند اکثر نمازگزاران را شیعه کند.
پیامبر اکرم(ص) چون می دانست در آینده می توانند همه چیز را کتمان کنند ، در لحظه آخر صریحا فرمود : پس از من قرآن و اهل بیت.
یعینی این دو هم سو با هم هستند ، یعنی این دو با هم هستند.
اگر از علما بزرگ اهل تسنن که شیعه شده اند بپرسید ، می گویند با شنیدن این حدیث شیعه شده ایم.
علما افراطی اهل سنت و وهابی در سراسر جهان، این حدیث را فقط در مجامع خصوصی می خوانند و خواندن آن در میان مردم را حرام می دانند.
برای مثال ، اگر به صد ها شبکه ماهواره ای اهل سنت مراعه کنید ، هیچ یک از شبکات ماهواره ای اهل تسنن ، کلمه اهل بیت را نمی گویند ، چون می دانند اگر کلمه اهل بیت را بگویند ( حجت بر همه تمام است) و همه دنیا مسلمان می شوند.
دکتر عصام العماد کیست؟؟
دکتر عصام العماد، شیعهشناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس جامعة المصطفی العالمیة ( مدرسه علمیه طلاب خارجی ) و فارغالتحصیل دانشگاههای مذاهب عربستان سعودی است. وی که خود زمانی پیرو وهابیت بوده و به مذهب تشیع گرویده است، هم اکنون به تشریح شکلگیری فرقه ضاله وهابیت و افشای ماهیت آن مشغول است.
عصام العماد، بزرگترین مشکل دنیای اسلام را فرقه ضاله وهابیتدانسته و با اشاره به این که فتاوای وهابیون ناشی از تاثیرات عناصر اسراییلی در میان آنان است، آن را در راستای متوقف کردن حرکت حزبالله لبنان و اخوان المسلمین مصر دانست.
دکتر عصام العماد یمنیالاصل و ۳۹ ساله است و تحصیلات خود را در دانشگاههای عربستان گذرانده و روزی خود در زمره پیروان وهابیت بوده است، او امروز به عنوان یک شیعهشناس در ایران به تدریس و تالیف و تبلیغ مکتب حقه جعفری مشغول است، وی معتقد است که صدور فتوای تکفیری ۳۸ نفر از علمای وهابی عربستان علیه شیعیان چیز غریب و جدیدی نیست؛ چرا که وقتی ما به تاریخ وهابیت از بدو تأسیس آن نگاه میکنیم، مشاهده میکنیم که وهابیت در بستر تکفیر به وجود آمده و بر طبق آن رشد و حرکت کرده است.
تند روی های وهابیت ناشی از جهل است
استاد العماد می گوید : گمان نمیکنم هیچ مذهبی همانند وهابیت در فضای تکفیری تبلور یافته باشد و متاسفانه اینگونه تندروی آنان ناشی از جهل به معنی تکفیر و خصوصیات آن است. بنده از آن زمان که به ایران آمدم مشغول تالیف کتب و نقد روش وهابیت شدم که یک نمونه از مناظراتم با یکی از مفتیهای کویتی صورت گرفت که در مجموعه ای با عنوان «الزلزال» چاپ شده و به فارسی نیز ترجمه شده است.
ایشان در بخشی از سخنرانی ها و مصاحبه های خویش به مشکلات عدیده موسس وهابیت یعنی محمد بن عبد الوهاب اشاره کرده و می گوید : مشکل اساسی و بزرگ موسس وهابیت انحراف سلوکی نبوده بلکه مشکل فکری بوده است ، وی مشکل دوم محمد عبدالوهاب را انحراف عقیدتی برشمرده و معتقد است که مشکل اساسی و بزرگ وی، مشکل فکری بوده است که نمونه چنین مسألهای درمیان خوارج در زمان امام علی علیهالسلام وجود داشته است.
عبدالوهاب علاوه بر شیعه، اهل تسنن معتدل را نیز مورد هجمه قرار می دهد محمد عبدالوهاب معنای حقیقی و ضوابط اصلی تکفیر را پی نبرده بود؛ بنابراین جمع کثیری از مسلمانان شیعه و سنی را داخل در دایره شرک و تکفیر نمود و این همان خطر بزرگ است.
وی هرکس که تابع افکارش نبود را ضد توحید میانگاشت. این شخصیت با فکر شخصی خود قواعدی را در زمینه توحید تدوین کرده بود و هر کسی را با این چهارچوب مخالفت یا نقد میکرد، کافر میشمرد و بر این اساس مشاهده میکنیم بزرگان علمی عالم اسلام را رد کرده است؛ مثلا کتاب توحید زمخشری، تفسیر آیات توحید امام فخر رازی و امام ابوحامد غزالی، طبرسی و عسقلانی، ثعلبی و حتی طبری که از علمای بزرگ اهل سنت است، در نظر شیخ محمد عبدالوهاب مصداق کتب مضله است و نویسنده آن کتاب، کافر است.
محمد عبدالوهاب یک نوع حساسیتی در مساله توحید داشت و درصدد بود با فکر خودش این مساله را حل کند غافل از اینکه او با کارش نه فقط مشکل در عربستان، بلکه در تمام جوامع اسلامی از اندلس تا ایران و پاکستان و در میان تمام فرق اعم از اشعری،معتزله، سلفیه و شیعه و… ایجاد کرد. وی باعث شد جنبشهای بزرگ اسلامی به چند دستگی مبدل شوند و از حرکت باز ایستند. آنچه مسلم است، این است که او با عملکردش میخواست توحید ساختگی خویش را بر دیگران تحمیل کند، بدون اینکه درک جامعی از آن داشته باشد.
او به قدری تعصب داشت که در نامههای خویش به دیگران، آنان را مشرک خطاب میکرد و میگفت (من محمد عبدالوهاب الی المشرکین). وی معتقد بود جان و مال و زنان مخالفش برای طرفدارانش مباح است. دکتر عصام العماد در مورد ماهیت ضد اسلامی وهابیت چنین می گوید : بنده قبل از شیعه شدنم نزد فردی به نام «المدخلی» درس میخواندم که نزد این شیخ قریب ۱۰۰ کتاب در لعن و رد بزرگان اسلام اعم از «سید محمد قطب»، «شیخ محمد غزالی»، «آیتالله خویی»، «شیخ محمد عبده» و … وجود داشت. این در حالی است که ما در میان کتب وهابیون کتابی در رد مارکسیست، بودائیسم، بهائیت و تفکرات اسراییلی و آمریکایی نمیبینیم.
تمام نوشتههای آنان فقط و فقط علیه مسلمانان است. این محقق و پژوهشگر اسلامی معتقد است که ، حرکت وهابیت در جهت اهداف انگلیس و آمریکا و اسرائیل است نگاه این فرقه، فقط در مورد قبور است و به امور دیگر اهتمامی ندارد ، وهابیون معتقدند زیارت قبور شرک است و انفجار قبوری که در دنیا صورت میگیرد ناشی از این تفکر است.
حال آن که بنای قبور و اشکال مختلف مقبره را از جمله امور عرفی برشمرد و اضافه کرد: وهابیون چون درک درستی از معارف ندارند امور عرفی را داخل در مفهوم بدعت میدانند. وی تعصب شدید وهابیون را یکی از مشکلات بزرگ آنان عنوان کرد و ادامه داد: متاسفانه در تمام دانشگاههای عربستان کتابهای شیخ محمد عبدالوهاب جزو متون درسی است و از همان ابتدا افکار این شخصیت در وجود دانشجویان مستقر میشود لذا به یاد دارم که وقتی در دانشگاه «محمد سعود» درس میخواندم قریب هزار رساله دکترا در تکفیر شیعه وجود داشت.
این در حالی است که در حوزههای علمیه ایرانی ما فتوایی بر تکفیر اهل سنت ندیدهام. ایشان در مورد چگونگی شیعه شدنشان چنین می گویند : شیعه شدنم را هدیه آسمانی می دانم ، من در نزد «بنباز» در عربستان مشغول تحصیل بودم و با خود در این اندیشه بودم که پس از قرنها ارادات خالصانه نسبت به امام علی و امام حسین علیهما السلام و دیگر امامان بزرگوار، همچنان در قلوب عدهای موج میزند و کهنه نشده است .
از طرف دیگر نقدهای شدید نسبت به امام علی علیه السلام و امام حسین علیه السلام را در مجالس علمی عربستان مشاهده میکردم و میدیدم ظلمهای یزد و معاویه توجیه میشود ولی به راحتی امامان شیعه نقد میشوند. مشاهده میکردم در عربستان کتابهایی در دفاع از یزید و… نوشته شده و هیچگونه انتقادی بر آنان وارد نمی شود.
بنده مجالسی را مشاهده میکردم که به راحتی امام علی علیه السلام را نقد میکنند ولی وقتی فضایل امام -که حتی در خود کتابهایشان نیز هست- میشنوند، قدرت تحمل ندارند.
اینگونه جریانات باعث شد بر نفسم عتاب کنم و خود را به مطالعه در سیره اهل بیت علیهم السلام وادار نمایم در شبی از شبهای ماه رمضان پس از نماز تراویح در مجلسی حاضر شدم که امام علی علیه السلام را در قفس اتهام گذاشته بودند و به تمام عملکرد او بدون دلیل اعتراض میکردند و او را خلیفهای عنوان میکردند که اگر زودتر کشته میشد، آمریکای امروز مسلمان میگشت.
دیدم آنان امام حسین علیه السلام را سببساز فتنه بزرگ اجتماعی مینامیدند لذا پس از این جلسه به شدت به مطالعه و تحقیق در زندگی اهل بیت علیهم السلام روی آوردم اما پس از مطالعات تخصصی، دریافتم که تمام کارهای امام علی علیه السلام بر طبق عقل و منطق بوده است.لذا به این نتیجه رسیدم که سخنان وهابیون تماما توجیهات رکیکه و فاقد منطق است مثلا آنان احادیث فضایل امام علی علیهالسلام را بیاهمیت میخواندند ولی نفرین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مورد معاویه (خداوند هیچ وقت شکمت را سیر نکند) را از جمله فضایل معاویه میدانستند و توجیه میکردند مقصود از این حدیث این است که معاویه هیچگاه سیر نشود و بخورد تا سلامتی پیدا کند.
عصام العماد می گوید: شیعه شدن من نه فقط به اراده خودم بلکه با کرامت الهی و عنایت آسمانی تحقق پذیرفت و خداوند را با تمام وجود بر این نعمت عظمی شاکرم و از او میخواهم مرا به معارف بیشتری هدایت کند. لازم به ذکر است که ایشان به دلیل شیعه شدنشان ، هماکنون مانند سایر شیعیان مورد تکفیر وهابیون و سلفیان افراطی است.
منبع: ره به ری
Wednesday, 6 November , 2024