حال که اقدامات مسئولان راه به جایی نمی برد که البته منکر تلاش ها نبوده و نیستیم اما اینگونه که به نظر می رسد شاید باید رفت و باد را نیز از شمال و جنوب به اصفهان اورد که البته اگر پروژه های انتقال باد هم به پروژه های اب دچار نشوند؛ هر چند این انتقال باد مزاحی است اما حکایت از واقعیتی تلخی دارد که تلخی اش هر روز بیشتر می شود.

به گزارش مبارکه نا؛یکی از معضلاتی که چندین سال است در استان اصفهان رخ نشان داده که البته رد پای حضور آن بیش از یک دهه است که دیده می شود آلودگی هواست؛ اینکه چرا این مهمان شوم و ناخوانده  در اصفهان جا خوش کرده است کشف چرایی اش سخت نیست و شاید در اذهان عمومی و در نشست های تخصصی پرده برداشتن از آن چون آب خوردن است؛ اما در روی دیگر سکه راهکار آن کلاف سردرگمی است که سال هاست آنچه می شود و نمی شود، خروجی آن راه به جایی نمی برد و درمانی بر این درد نیست.

هر چند علت های این آلایندگی ها آشکار و مبرهن است اما سهم این منابع از میزان ایجاد آلایندگی حتی در بحث های تخصصی نیز مشخص نبوده و روایت ها از سهم و درصد تاثر گذاری این منابع آلاینده متفاوت است؛ شاید تفاوت روایت ها بخشی از آن خطاهای محاسباتی در تحقیقات علمی است اما بخش دیگری از آن روایتی است از منافع، منافعی  که گاهی صنایع را  نقش اول می کنند وگاه خودروها؛ گاه مصارف شهری لیدری می کنند و گاهی حرف از مازوت و زیاده روی در تولید گازهای گلخانه ای است.

گاهی جانمایی در صنایع علت این انباشت الاینده ها عنوان می شود؛ جانمایی که باید برای آن مسیر باد را در شهرها در نظر می گرفتند و باید در شرق شهرها واقع می شد اما اینگونه نشد و نبوده هر چند که بماند که برخی از شهرک های مسکونی و شهرها در حاشیه شهرک های صنعتی ایجاد شده اند؛ گاه نیز از جانمایی ها فراتر بیان می شود و تراکم جمعیتی و صنعتی است که متهم ردیف اول است.

بدون شک عوامل زیادی در این معضل تاثیرگذار است؛ شاید اینکه سهم کدام یک بیشتر است نیز نقطه مهم و اهمیت داری است که هر چند گاهی پرده از رخ آن فرو میافتد اما از چرایی این معضل که بگذریم این موضوع اهمیت می یابد که چرا این معضل مرتفع نشده و یا از عمق آن کاسته نمی شود و هر سال بر روزهای آلوده و ناسالم اضافه می شود.

هر ساله نشست های تخصصی و غیر تخصصی، سمینارها، پروژه ها، راهکارها و صدها جلسه و راهکار برگزار و تبین می شود، مدیریان میزها و اداره ها مامور بر درمان این درد می شوند اما خروجی آن نمی تواند معضل را حل کرده و  هر سال پیامدهای آن با آلارم های وحشتناک تر دیده می شود؛ اما چرا این همه اقدام، تلاش و بودجه به نتیجه منجر نمی شود؛ اینجاست که اینگونه در ذهن تداعی می شود که آیا این معضل درمان ندارد و یا ماحصل این اقدامات باعث شده که این معضل پررنگ تر و بزرگتر از این نشود و باید سوخت و ساخت!

آنچه امروز ما با آن دست و پنجه نرم می کنیم اختصاصی کشور و استان ما نبوده و نمونه هایی از آن در دیگر کشورهای توسعه یافته و نیمه توسعه یافته و جهان سوم وجود داشته است که با اقداماتی تقلیل شده و وضعیت بهتر از آنچه در گذشته بوده، تغییر کرده است؛ حال این سوال پیش می آید چرا آلایندگی اصفهان هر ساله بیشتر و فاجعه آن دل خراش تر می شود.

واکاوی این سناریو تلخ یک چند ضلعی است که البته در عین هندسی بودنش، ضلع هایش از شمار در رفته است اما مختصرا آنچه باعث شده در اصفهان هنوز  این معضل روز به روز غول بزرگتری شود و این اژده هایی که تا دیروز هفت سر داشت، امروز سرهایش از شمارش در رفته اند؛ ایجاد شود؛ عدم مدیریت واحد و سازهای ناکوک و ناهماهنگ و سلیقه ای، راهکارهای که با تغییر مدیریت ها تغییر می کنند، چشم پوشی از علت های واقعی با درصد تاثیر گذاری و عدم راستی ازمایی برخی از اقدمات مقابله ای، تمرکز زدایی و همچنین منشا هایی که در بیرون استان قرار دارد همگی دست به دست هم داده است که علی رغم تلاش ها همچنان در این معضل حتی با ارفاق هم مردود باشیم؛ البته برخی راهکارها نیز به نظر بیشتر از راهکار یک آلارم برای بیان آلایندگی شده است که یکی از آن ها تعطیلی مدارس است.

اگر گریزی به راهکارها برای احیای زاینده رود هم بزنیم در خشکسالی اصفهان نیز  با برخی از تغییرات و مدیریت ها می توان شرایط را در خود حوضه زاینده رود از سرچشمه تا ابتدا مدیریت کرد و با جبران خطاهای گذشته کمی از شدت این بحران کاست و پس از آن به فکر آب دریا از جنوب و شمال بود؛ در آلودگی هوا نیز تجربه اینگونه نشان می دهد که کلید حل مشکل تغییرات جو و باد است چرا که اقدامات مسئولان انگار راه به جایی نبرده و هر آن چه برای این معضل مشت خود را باز می کنند، پوچ می شود و این باد است که با وزیدنش دست مهربانی بر استان می کشد و موقتا این معضل را دور می سازد.

حال که اقدامات مسئولان راه به جایی نمی برد که البته منکر تلاش ها نبوده و نیستیم اما اینگونه که به نظر می رسد شاید باید رفت و باد را نیز از شمال و جنوب به اصفهان اورد که البته اگر پروژه های انتقال باد هم به پروژه های اب دچار نشوند؛ هر چند این انتقال باد مزاحی است اما حکایت از واقعیتی تلخی دارد که تلخی اش هر روز بیشتر می شود.

اصفهان از نگاه هایی که برای حل چالش هایش دست روی دست می گذارد و منتظر باران و باد می ماند، خسته است و حال که مدیران تازه نفس یکی پس از دیگری از راه می رسند فریاد مرا دریاب سر می دهد.