در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه به فیض عظمای شهادت نائل گردید و بعد از قریب به 12 سال پیکر گلگونش بر روی دست عزاداران در عاشورای حسینی سال 1377 تشییع گردید.

جمشیدی921203

جمشیدی921203 جمشیدی921203

بسم الله الرحمن الرحیم

زندگی نامه روحانی شهید شعبانعلی جمشیدی راد:

در طلیعه ی نهضت خمینی کبیر در گوشه ای از این مرز و بوم در خانواده ای با ایمان و متدین کودکی چشم به جهان گشود که نامش  را شعبان نهادند. او دوران تحصیل خود را در محل تولد خود قلعه میر زمان، طی نمود و پس از پایان دوره ی راهنمایی در تابستان  سال 1359 تصمیم به تحصیل در مکتب امام صادق (علیه السلام) گرفته و راهی حوزه ی علمیه ی نجف آباد و سپس در سال 1363 مشرف به حوزه ی علمیه قم گردید و در عین حال که تحصیل می نمود به امر تبلیغ شریعت مقدس اسلام در شهر ها و جبهه های نبرد حق علیه باطل می پرداخت و تمام سعی و تلاش خود را برای پیشبرد اهداف عالیه ی اسلام و نظام مقدس اسلام به کار می گرفت و در طول جنگ  تحمیلی در عملیاتهای متعددی شرکت و به دفعات مجروح گشت و سرانجام در حال تبلیغ و ترویج و دفاع از حریم شریعت و مملکت اسلام در سال 1365 در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه به فیض عظمای شهادت نائل گردید و بعد از قریب به 12 سال پیکر گلگونش بر روی دست عزاداران در عاشورای حسینی سال 1377 تشییع گردید.

روهش شاد و راهش پر رهرو باد.

جمشیدی921203

جمشیدی921203 جمشیدی921203

پیامبر گرامی اسلام: بر هر عملی که شخص نیکوکار انجام میدهد عمل نیک برتری وجود دارد تا آنکه در راه خدا کشته شود که دیگر عملی برتر از آن نیست

وصیت نامه شهید رزمنده شعبانعلی جمشیدی راد:

جهاد و شهادت دو معناست ملازم همدیگر که آمیخته با هم هستند و اسلام هم وابسته به این دوست و نمی شود که بین اسلام و این دو را تفکیکی ایجاد کرد و بعد از نماز می شود گفت همچنان که در روایت هست جهاد یکی از ارکان اساسی قرآن و اسلام است.البته جهاد فی سبیل الله و جهادی که برای احیاء دین مبین اسلام باشد و در این جهادی که حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند:فَانَ الجهاد باب مِنَ ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اولیائه.

که جهاد دری است از درهای بهشت که به روی بندگان و اولیاء خاصه اش باز می شود و همچنین پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) می فرمایند: بلندای اسلام و اوج اسلام جهاد کردن در راه خداست و کسی به این مقام نایل نمی شود مگر افضل و برترین امت.

در این جهاد پیروزی و شهادت قرین هم هستند و چه شهادت نصیب شود و چه پیروزی هر دو سعادت است و دارای اجر و پاداش بسیار.

و در این راه و هدف که متعالی است عاشق هر چه از معشوق ببیند و در این راه یار هر چه از دلدار ببیند و در این طریق دوست هر چه از معبود به او رسد خوش پسندد و می گوید:”رضاً برضائک و تسلیماً لِاَمرک” و این اخلاص بندگان خداست و میدانند که مرگ حق است و باید رفت پس هر چه بهتر که عاشقانه و با روی خونین و بدن غرق در خون به دیدار معبود شتافت و باید بدانیم که زندگی مانند پارچه ایست که تار و پودش با رنگ سفید و سیاه بافته شده است، هم شیرینی دارد و هم تلخی، هم گل دارد و هم خار،هم چشمه ی آب شیرین دارد و هم شور باید از تعقب شب و روز درس عبرت گرفته و بدانیم هیچ چیز دنیا پایدار نمی ماند. غم و شادی، زشتی و زیبایی مانند دانه های زنجیر در کنار هم متصل است یکی پس از دیگری پیش می آید باید به حقیقت نظام عالم پی برد و با واقع بینی به این عالم نگریسته و توقع بیجا و انتظار بی مورد را از خود دور ساخته و بدانیم نظام این عالم را خداوند چنانچه در قرآن فرموده(اِن مع العسر یسراً فان مع العسر یسراً)با هر سختی آسانی و با هر غمی شادی قرار داده است. این سنت لایزال الهی تغییر ناپذیر است.پس باید هنگام غم شادمان باشیم زیرا غم مقدمه ی شادی است و در روز سختی خود را خوشبخت بدانیم زیرا سهتی نشانه خوشبختی است و در مواقع پیشامد های ناگوار و مصائب و ناملایمات جامه ی صبر و شکیبایی  را پاره نکرد و با یاد و ذکر خدا دل را آرامش داد زیرا (الا بذکر الله تطمئن القلوب).

اما ای دوستان و رفقا شما از دست من راضی باشید و به بزرگواری و کرامت خودتان مرا ببخشید و از خدا برایم طلب مغفرت و عفو و آمورزش کنید و مرا در مواقع دعا و مناجات فراموش نکنید و ای دوستان و هم مسلکان طلبه باید بدانید که  آمدن ما به حوزه علمیه و مشغول به خواندن دروس طلبگی شدن برای چه بود و اگر بدانیم و میدانیم. ببینیم چقدر به عمل رسانده ایم این دانستن را، آمدن ما برای خدا بود و درس خواندن ما برای آشنا شدن با معارف الهی و درک و فهم صحیح قرآن و اسلام و متخلق به اخلاق الهی شدن و در نهایت آدم شدن بود و همه ی اینها برای درک بهتر و عاقبت به خیر شدن بود که وقتی از امام عزیز سوال می شود بزرگترین آرزویتان چیست؟ می فرمایند: عاقبت به خیر شدن.

پس بیائم ایمان واقعی بیاوریم و تقوای الهی را پیشه و ره توشه ی دنیا و آخرت خود قرار دهیم و فریب دنیا و زینتهای دنیا و فریب شیطان و نفس اماره را نخوریم که بد منزلگاهی درانتظارمان خواهد بود و توجیهات پوچ و بی اساس و کلاه شرعیهائی که برای خود درست کرده ایم و می کنیم را کنار بگذاریم و با خدای خود و انبیاء و اولیاء و ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین بیشتر انس بگیریم که قرآن می فرماید:”یا ایها الذین آمنو اتقو الله و ابتقوا الیه الوسیله و جاهدو فی سبیله لکم تفعلون” و بیشتر به فکر آخرت و عقبی و روز حشر و قیامت کبری باشیم که وقتی در مقابل انبیاء و اولیاء و اوصیاء و شهدا قرار خواهیم گرفت چه جوابی داریم که بدهیم. پس باید تقوی الهی را پیشه و نصب العین خود قرار دهیم و پیروی هوای نفس را نکنیم و در خط امام عزیز حرکت و ثابت و استوار بوده باشیم.

و در آخر از مردم خوب و فداکار می خواهم که مرا ببخشند  مرا مورد عفو و بخشش خودشان قرار دهند و می خواهم که وابستگی به این دنیای فانی نداشته باشند و اعمال صالح و عبادتشان را انجام دهند و از خدا دور نشوند که دور شدن از خدا عین سقوط است و به قیامت و عقبی حقیقتا ایمان بیاورید و ره توشه جمع آوری کنید برای فردا.

پدر و مادر عزیزم مرا حلال کنید و مرا ببخشید که نتوانستم حق فرزندی را ادا کنم اما امیدوارم که در آخرت اگر به فیض عظمای شهادت نائل آمدم بتوانم شفاعت شما را بکنم و رضایتتان را حاصل کنم.

از برادرانم و خواهرم طلب عفو و بخشش می کنم و می خواهم که حسین گونه و زینب گونه زندگی کنند و در آخر هم از خویشاوندان و اقوام طلب عفو و بخشش و دعای خیر دارم.

والسلام علیکم.