به گزارش پایگاه خبری تحلیلی مبارکه نا، در گذشته امکان موافقت خانواده ها با شیوه زندگی مجردی فرزندانشان تقریبا بسیار کم بود اما در بعضی شرایط فرزندانی که با خانواده خود به اختلاف برمی خوردند برای رهایی از فشارها، گزینه زندگی مجردی را انتخاب می کردند که این شیوه زندگی به طور غیر مستقیم زیر […]
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی مبارکه نا،
در گذشته امکان موافقت خانواده ها با شیوه زندگی مجردی فرزندانشان تقریبا بسیار کم بود اما در بعضی شرایط فرزندانی که با خانواده خود به اختلاف برمی خوردند برای رهایی از فشارها، گزینه زندگی مجردی را انتخاب می کردند که این شیوه زندگی به طور غیر مستقیم زیر نظر خانواده انجام می شد؛ یعنی والدین خانه ای در نزدیکی خانه خود برای فرزندشان اجاره می کردند و با صاحبخانه آشنا می شدند و از این طریق بر کارهای فرزند خود نظارت می کردند.
یکی دیگر از دلایل زندگی در خانه مجردی، ادامه تحصیل در شهرهای دیگر و نامناسب بودن محیط خوابگاه از نظر تعداد جمعیت، امکانات و … بود که خانواده را ناگزیر به اجاره یک خانه برای فرزند خود در دیار غربت می کرد که البته این کار دارای شوایط و ضوابط خاصی نظیر یافتن همخانه مورد اعتماد و … بود و معمولا بلافاصله پس از اتمام تحصیل قرارداد خانه مورد نظر فسخ می شد.
اما در سال های اخیر بسیاری از جوانان از خانواده و محیط خانه فاصله گرفته و ترجیح می دهند با حداقل امکانات مانند یک شغل با درآمد معین، نسبت به اجاره یک خانه هرچند کوچک برای زندگی مجردی اقدام کنند.
این روزها جوانان به دنبال بهانه برای جدا زندگی کردن نیستند بلکه با رسیدن به سنی که رشد جسمی و عقلیشان کامل شده باشد، تمایل خود را برای جدا شدن از خانواده اعلام می کنند؛ این کار آنها اصلا مستلزم ازدواج و داشتن همسر هم نمی شود و جالب اینکه از نظر جنسیتی تفاوت چندانی میان خواسته دختران و پسران برای جدایی از خانواده و گذران زندگی به صورت مستقل و مجردی وجود ندارد.
زندگی مجردی را نمی توان به خودی خود بد یا خوب دانست؛ در بسیاری از موارد دیده شده که افراد مجرد در خانه خود دست از پا خطا نکرده و با رعایت تمام اصول اخلاقی گذران زندگی می کنند اما مشکل از آنجایی آغاز می شود که عده ای از جوانان با برگزیدن زندگی مجردی به دنبال کسب تجربه در تمام زمینه ها می روند و انواع ناهنجاری ها مانند ارتباط نامناسب با جنس مخالف، استعمال دخانیات، مواد مخدر، مشروبات الکلی و … را در این خانه ها تجربه کرده و در نهایت به سراشیبی انحطاط، سقوط می کنند.
در همین رابطه با دکتر سمیه موسوی کارشناس و مشاوره تخصصی خانواده گفتگو و ابعاد این نوع زندگی را بررسی کردیم که شرح آن را در ادامه می خوانید.
* تأثیر گسترش زندگی مجردی در جامعه به چه میزان است؟
یکی از آسیب های تقریبا نو پدیدی که به عامل هشداری برای خانواده ها در جامعه ایرانی تبدیل شده، انتخاب زندگی مجردی توسط بخشی از جوانان است. زندگی مجردی و خانه مجردی در کشور ما چندان پسندیده و پذیرفته نیست و اگر از قشر محدودی که برای کار و تحصیل مجبور به زندگی در این نوع از خانه ها هستند بگذریم، معمولا روابط بی قید و بند و خوشگذرانی همراه با خانه مجردی در ذهن تداعی می شود.
گسترش این نوع از خانه ها علاوه بر کاهش آمار ازدواج به افزایش آسیب های اجتماعی دامن می زند، چرا که تأثیر مستقیم بر بروز رفتارهای نامتعارفی مثل روابط غیر اخلاقی و نامشروع، مصرف مواد مخدر، روانگردان ها و مشروبات الکلی دارد.
«هم باشی» که به غلط در جامعه ما نام «ازدواج سفید» بر آن گذاشته اند محصول همین خانه های مجردی است که در آن دو نامحرم بدون عقد در یک خانه مشغول به زندگی می شوند.
* دلیل اصلی گسترش این نوع سبک زندگی در بین جوانان چیست؟
اینکه چرا پدیده های غیراخلاقی همچون «هم باشی» در میان جوانان ایرانی رواج پیدا کرده و با گشتی در فضای مجازی مثل اینستاگرام وفور این سبک از زندگی را مشاهده می کنیم، به ماجرای تغییر سبک زندگی خانواده ها بر می گردد.
زمانی که خانواده ها به بهانه مدرن گرایی و نوگرایی و در اصل تحت تأثیر نفوذ رسانه های غربگرا، نظارت درستی بر دختران و پسران جوانشان ندارند و به آنها اجازه می دهند که بدون محدودیت در این خانه ها به روابط بدون قید و بند بپردازند، جوانان نیز به جای ازدواج «هم باشی» را انتخاب می کنند که تعهدی در آن نداشته باشند و هر زمان بخواهند از آن خارج شوند، مسئله ای که آسیب زیادی به بنیان خانواده ایرانی و ازدواج های رسمی وارد می کند.
* در این نوع سبک زندگی بیشترین آسیب متوجه چه قشری می شود؟
در این میان قشری که بیشترین آسیب را متحمل می شوند دخترانی هستند که پس از مدتی «هم باشی» با سرخوردگی، تنهایی و احساس از دست رفتن عزت نفس و تحقیر مواجه می شوند و آنها را از شروع یک زندگی سالم و تشکیل یک خانواده ارام باز می دارد. دخترانی که می توانند هر کدام به تربیت فرزندانی ارزشمند برای جامعه بپردازند، درگیر روابطی می شوند که می تواند گاهی تمام آینده آنها را به تباهی بکشاند که تباهی آینده یک دختر به معنای تباهی یک خانواده است.
* عوامل گسترش این نوع سبک زندگی چیست؟
استقلال طلبی جوانان، سخت الوصول بودن شرایط ازدواج، افزایش طلاق و زنان مطلقه، تغییر سبک زندگی تحت تأثیر فضای مجازی آلوده و سریال های ماهواره ای با ترویج سبک زندگی غربی، فاصله گرفتن عاطفی و فکری فرزندان از والدین، عدم درک متقابل والدین و فرزندان و فاصله گرفتن جامعه به طور کلی از اعتقادات و ارزش های دینی و بی توجهی به اصالت و نجابت و بنیان خانواده و چندین عامل دیگر همه دست به دست هم می دهند تا جامعه را به سمت «هم باشی» وسیع تر و ضعف بیشتر نهاد خانواده پیش ببرند.
* عواملی که می تواند زمینه کاهش این نوع سبک زندگی را فراهم کند کدامند؟
تحکیم بنیان خانواده و تقویت پیوندهای عاطفی و خانوادگی با استفاده از آموزش های مستقیم و غیر مستقیم به اعضای خانواده ،تقویت ارزش های فرهنگی جامعه ،تولید و بازتولید ارزش های مثبت، تأکید بر آموزش آموزه های دینی به شیوه ای جذاب و امروزی و جامعه پسند برای پیشگیری از نفوذ فرهنگ و سبک زندگی غربی، آموزش های مستقیم و غیر مستقیم به جوانان پیرامون مهارت های زندگی و ازدواج و پیش از ازدواج برای کاهش میزان طلاق و تقویت مهارت های فردی و شخصیتی مثل تعهد و مسئولیت پذیری و همدلی و واقع گرایی همگی می تواند در کاهش این پدیده شوم اجتماعی تأثیر گذار باشد.
* نقش مسئولان در کاهش این نوع سبک زندگی چه خواهد بود؟
در این میان نقش مسئولان در بستر سازی و فراهم کردن شرایط برای متخصصان به ویژه متخصصان حوزه های خانواده و سلامت روان برای آموزش خانواده ها قبل از ازدواج، بعد از ازدواج و به ویژه زمانی که فرزندان کوچک دارند، می تواند سهم بزرگی در کاهش آسیب ها و تربیت مفید و ارزشمند نسل های آینده داشته باشد.
امید است مسئولان با دقت و حساسیت بیشتری به این آسیب و اثرات مخرب آن بر بافت های ارزشمند جامعه توجه داشته باشند و اقدامات مؤثرتری از جانب آنان شاهد باشیم.
انتهای پیام / صاحب نیوز
Sunday, 24 November , 2024