در دهمین سالروز شهادت حاج رضوان، نیروهای مقاومت اسطوره جنگنده اف ۱۶ رژیم صهیونیستی را نیز به سرنوشت تانک مرکاوا گرفتار کردند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی مبارکه نا، یک دهه از شهادت عماد مغنیه فرمانده نظامی حزب الله لبنان میگذرد، اما مراسم دهمین سالگرد شهادت عماد مغنیه همزمان شد با سقوط جنگنده صهیونیستی اف 16 در اراضی سوریه که شکاف جدیدی را در موازنههای قدرت رژیم صهیونیستی در میان همسایگان آن به ویژه محور مقاومت ایجاد کرد.
روزانا رمال تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقالهای در روزنامه البناء با اشاره به این موضوع تأکید کرد که در سالروز ترور شهید عماد مغنیه، روحیه این شهید برای ایجاد رویکرد مبارزاتی و دفاعی محور مقاومت وارد عمل شده و اسرائیل را به نحوی زمین زد که به این زودیها قدرت بلند شدن نخواهد داشت. وی در مقاله خود تصریح کرد که با سقوط جنگنده صهیونیستی بخش گستردهای از توطئههای صورت گرفته مبتنی بر برتری هوایی اسرائیل و تسلط بی منازعه آن بر آسمان مناطق اطراف از بین رفت.
به این ترتیب سرکردگان رژیم صهیونیستی باید در برابر بزرگترین چالش خود قرار گیرند، چرا که مهمترین اجزای بازی زشت خود در تخریب کشورها و روستاها و شهرها و ریختن خون مردم بی گناه منطقه را از دست دادهاند. تل آویو به این ترتیب بخش جداییناپذیر از رویکرد مبارزاتی خود مبنی بر برتری هوایی برای ترساندن دشمنان و حفظ موقعیت رژیم صهیونیستی در تسلیم کردن افکار عمومی عربی را از دست داد.
رمال نوشت که در سالروز شهادت حاج رضوان، اسطوره رژیم صهیونیستی سقوط کرد، اما مهمتر از تمام این مسائل، شکست بزرگ نظامی آمریکا بود که امروز واشنگتن را در برابر ضرورت تفکر بیشتر نسبت به فواید خروج از منطقه کشانده و باعث شده آمریکا برتری نظامی خود را از دست داده و در تامین امنیت پروژههای خود ناتوان باشد.
همچنین سقوط جنگنده رژیم صهیونیستی میتواند حجم سرخوردگی مخالفان دولت سوریه را نشان داده و آنها را در تردیدی بزرگ قرار دهد. این در حالی است که رژیم صهیونیستی در گذشته برای پشتیبانی از گروههای مسلح ضد ارتش سوریه و متحدانش وارد عمل شده بود.
الان دیگر مهم نیست که رژیم صهیونیستی چگونه سعی خواهد کرد بر این فاجعه سرپوش بگذارد و چگونه با حملات روزهای اخیر خود به اراضی سوریه مدعی خواهد شد که اهداف بسیار مهمی متعلق به حزبالله و ایران هدف قرار داده است، بلکه مهم این است که نتیجه نهایی این فرآیند، این رژیم را در برابر مسئولیت پذیری خاصی قرار میدهد. پس از این دیگر در صورت بروز تنش جدید در منطقه، تضمینی برای پرواز ایمن جنگندههای رژیم صهیونیستی بر فراز سوریه و لبنان و فلسطین وجود نخواهد داشت و این جنگنده ها تلاش خواهد کرد از آسمان این کشورها دور شوند.
یک منبع دیپلمات غربی در این رابطه به روزنامه البناء گفت که رژیم صهیونیستی حتی قبل از حادثه سقوط جنگنده خود نیز آمادگی برای جنگ با سوریه و لبنان نداشت. این همان فضایی است که دیپلماتهای دیگر در آن قرار دارند و هرگونه اطلاعاتی در رابطه با آمادگی بینالمللی جهت حمایت از رژیم صهیونیستی در این جنگ به ویژه بعد از گسترش حملات هوایی صهیونیستها به سوریه را رد میکنند.
شاگردان عماد مغنیه روزی بزرگان نبرد زمینی بودند و جلوی تانکهای مرکاوای رژیم اسرائیل در اشغالگری در جنوب لبنان را گرفتند و نسل پنجم این تانک ها را زمینگیر کردند. این روندی بود که گزارشهای رژیمصهیونیستی مینویسد که یکی از عوامل عدم اقدام اسرائیل برای آغاز جنگهای زمینی در جنوب سوریه این است که اسرائیل نمیتواند تضمینی برای امنیت و سلامت تانکهای خود به دست آورد. در لحظهای که ورود به اراضی لبنان بار دیگر در میز مذاکرات مسئولان رژیم صهیونیستی وارد شده بود، شاگردان عماد مغنیه کشتی جنگی ساعر رژیم صهیونیستی را در عمق سواحل لبنان در جریان جنگ 33 روزه هدف قرار دادند. امروز نیز شاگردان عماد مغنیه از طریق حریم هوایی وارد عمل شده و امنیت ملی مشترک خود را حفظ کردند. به این ترتیب آنها کنترل درگیری هوایی را نیز در اختیار گرفته و یقینها در رابطه با برتری هوایی رژیم صهیونیستی را به شک و تردید تبدیل کردند.
رژیم صهیونیستی پس از این محدودیتهای بیشتری را فراروی خود مشاهده خواهد کرد، ماه فوریه که شاهد شهادت عماد مغنیه بود، این بار شاهد برانگیخته شدن مجدد روحیه پیروزی در میان شاگردان وی بود.
خمینیون چه کسانی بودند
عماد مغنیه در منطقهای بزرگ شد که همواره از تجاوزهای مستمر اسرائیلیها رنج میبرد، آغاز جوانی مغنیه همراه با آغاز جنگی داخلی در لبنان بود ، وی تحولات سیاسی روزمره کشور را به خوبی دنبال میکرد. شیخ مالک وهبی دوست عماد مغنیه میگوید در حالی که آنها ده سال سن داشتند، عماد مغنیه سعی میکرد با احزاب و تحرکات سیاسی و اسلامی آشنا شود. هنگامی که وی موضوعی را میدید که خوشش نمیآمد، مداخله میکرد و بحث می کرد. او 16 ساله بود که به جنبش فتح پیوست و موفق شد با وجود سن کم فردی تأثیرگذار در این جنبش شود. در اوایل دهه 80 مغنیه به جنبش اسلامی پیوست. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در سال 1979 و شهادت سید محمدباقر صدر در سال 1980 نقش تعیین کنندهای در این انتخاب داشت. وی به همراه تعدادی از دوستان و برادران خود در تأسیس جنبش جهاد اسلامی مشارکت کرد، چرا که به این اعتقاد رسیده بود که آنها باید قدرت دفاعی برای خود داشته باشند. این قدرت قرار بود در برابر اشغالگری و تجاوزهای اسرائیلیها ایستادگی کند، به همین علت وی شخصاً به همراه برخی دوستان مؤسس این جنبش در درگیری های خلده شرکت داشت. به این ترتیب هستههای مقاومت اسلامی در لبنان شکل گرفت و هنگامی که امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران اعلام جهاد کرد، حزبالله لبنان یکی از عناصر حاضر و فعال در این عرصه بود.
در آن زمان جوانان حزبالله لبنان “خمینیین” خوانده میشدند. عماد به همراه برادرانش جهاد و فواد جزء این عناصر بودند. آنها همواره تحت تعقیب بودند، مادرشان روایت میکند که بارها به منزل آنها حمله شده بود، اما فرزندان آنها را در داخل منزل پیدا نکرده بودند. با وجود این تهدیدها حاج عماد در مراسم تشییع پیکر شهید جهاد در سال 1984 شرکت کرد، اما در مراسم تشییع پیکر شهید فواد در سال 1994 حاضر نبود تا دست اسرائیلیها به وی نرسد. وی چهار روز بعد از شهادت فؤاد به دیدار مادرش رفت و به او گفت: به من گفتند که شما خیلی ناراحت شدهاید؟ مادر پاسخ داد: طبعاً. این دومین فرزندم بود [ که شهید شد]. عماد مغنیه گفت: اگر این عدد به سومین شماره برسد چه کار خواهی کرد؟
اعتقاد مغنیه به امکان جدی نابودی رژیم صهیونیستی
سالها سپری شد تا اینکه ام عماد خبر شهادت فرزند سوم را شنید، البته شهادت او بدون دستاورد نبود، بلکه موفقیتهای بزرگی را در خاطره تاریخ هک کرده بود. دستاوردهایی نظیر آزادسازی جنوب لبنان در سال 2000 و پیروزی در جنگ 33 روزه در سال 2006.
ام عماد می گوید که بعد از آزادسازی جنوب لبنان، عماد خانواده اش را به این منطقه آورد و مناطق مختلف عملیاتها را به آنها نشان میداد. مادرش گفت: تو چه ارتباطی با این مسائل داشتی؟ این مناطق را از کجا میشناسی؟ با خنده گفت: آن ها مرا اینجا آوردند و در این مناطق چرخاندند و اینها را به من گفتند. وی به مادرش نگفت که در اولین روزهای آزاد سازی جنوب لبنان وی از اولین کسانی بود که وارد نوار مرزی شد و به دوستانش گفت: بوی بادهای فلسطین می آید. بوی قدس می آید. وی در آن زمان اعتقاد داشت که امکان جدی برای نابودی اسرائیل وجود دارد ، چرا که مقاومت در مأموریت اول خود موفق شده بود. وی در آن زمان میدانست که اسرائیل این شکست را تحمل نخواهد کرد و به دنبال واکنش و پاسخ به این شکست خواهد بود.
حاج عماد و پیشبینی تحرکات اسرائیلیها
قبل از آغاز جنگ ژولای ، حاج عماد تصوری از نحوه پیشرفت این جنگ در صورت آغاز آن داشت. شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزبالله لبنان گفت که وی این دیدگاهها در جلسه شورای حزبالله مطرح کرده و پیشنهادات خود را در مورد آن ارائه داد. وی در این جلسه گفت: اسرائیل در ابتدا به سمت جلو حرکت خواهد کرد و عملیات زمینی را تاخیر خواهد انداخت، اما با وجود این ما راهکارهایی برای مقابله با این رویکرد داریم. وی راهکارهایش را نیز توضیح داد. وقتی که جنگ آغاز شد، مشخص شد که حاج رضوان در نحوه تفکر از دشمن پیشی داشته است، هر اندازه که جنگ 33 روز پیش میرفت، همان راهکارهایی که حاج عماد ارائه کرده بود و نحوه تقابل با دشمن به همان صورت انجام شد. تمام آن چیزی که وی پیش بینی کرده بود بخشی از نقشههای برنامهریزی شده و مسائلی بود که او راهکارهای مشخصی برای آن در نظر گرفته بود.
حاج رضوان توجه ویژهای به نحوه تفکرات و برداشت مقامات اسرائیل از حوادث مختلف داشت. وی در موضوعات نظامی مقلد نبود، بلکه یک مبتکر بود. این چیزی بود که او را از سایر فرماندهان و کارشناسان نظامی متمایز میکند. وی میگفت: ما پیروز میشویم، چرا که ابتکار عمل را در دست داریم. وی در جنگ بر ضرورت ضربه زدن به مناطق دشمن تأکید داشت و معتقد بود که به آتش کشیدن جبهه داخلی رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی باعث پیروزی بزرگ مقاومت خواهد شد.
رژیم صهیونیستی بانک اهداف گسترده ای از سامانههای موشکهای استراتژیک حزبالله لبنان شامل موشکهای میان برد و دوربرد در اختیار داشت، اما بعد از تحرکات عملیاتهایی که منجر به وقوع جنگ شد، مشخص شد که حاج عماد طرح ویژهای برای حفظ اکثر توان موشکی مقاومت دارد. هنگامی که این موشکها به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک میشد، او به کسی که در کنارش بود میگفت: اسراییل جنگی را باخت. وی در جای دیگر گفت: جنگ 33 روزه ثابت کرد که سلاح های سنتی در حفظ و حمایت اسرائیل ناتوان است. این سلاحها نمیتواند خطری برای ما باشد و ما نسبت به این سلاحها برتری داریم. این چیزی است که نقش اسرائیل را در استراتژی جنگی کم میکند. ما در این موضوع برنده شدهایم و به این ترتیب میتوان اسرائیل را نابود کرد.
یک روز فرزندش مصطفی از او پرسید: به نظرت چه اتفاقی میافتد اگر بعد از شهادتت، حزبالله تو را به رسمیت نشناخت؟ وی پاسخ داد: من از هیچ کس انتظار ندارم که مرا به رسمیت بشناسد. اگر مصلحت در این است که آنها من را به رسمیت نشناختند، مشکلی نیست. او هرگز به شهرت و سخن گفتن در مورد کارهایش اهمیت نمیداد. حتی از اینکه اسرائیلیها تمامی اقدامات مقاومت را به وی نسبت میدادند، ناراحت بود. عماد مغنیه حتی به مدت یک یا دو سال به نحوی عملیاتهای مقاومت را رهبری میکرد که حتی نیروهای مقاومت او را نمیشناختند. وی همان کسی بود که مقدمات انجام عملیات شهادتطلبانه احمد قصیر و جزئیات آن را طراحی و نحوه انجام آن را پیگیری کرد. وی اصرار زیادی داشت که از این عملیات تصویربرداری کند تا اسناد را در اختیار داشته باشد و بتواند یک روز آنها را به نمایش بگذارد.
چگونه عماد مغنیه مرد سایهها شد
یکی از بزرگترین ویژگیهای وی در مورد تدابیر امنیتی این بود که حتی در زمان دیدنش نیز کسی او را نمیشناخت، این موضوع باعث شده بود او به صورت یک فرد عادی و ساده بدون ناظر و محافظ به فعالیتهایش ادامه دهد. وی در نشستهای رسمی و عمومی حاضر میشد ، اما به عنوان یک فرد عادی در مقاومت مانند دیگر اشخاص حضور پیدا میکرد، زیاد در مناقشه ها شرکت نمیکرد، بلکه فقط گوش میکرد. این نحوه رفتار به روش عادی زندگی وی تبدیل شده بود.
در زمان دیدار سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس با محمد ناصیف معاون رئیسجمهور فقید سوریه، حاج عماد در هیئت ایرانی حضور داشت. در زمان صحبت ها، مترجم در انتقال جمله ای از فارسی به عربی اشتباه کرد که حاج عماد این اشتباه را تصحیح و خود را به عنوان یک مشاور در هیئت معرفی کرد. این نحوه رفتار، آزادی عمل زیادی را به وی داده بود. با این وجود وی همواره سلاح کمری را در قاب خاکستری رنگش با خود حمل میکرد. مغنیه توان جسمی خود را حتی در دهه آخر عمر خود نیز حفظ کرده بود. او در زمان آموزش نیروهای مقاومت برای اسارت گرفتن یک نظامی اسرائیلی به سرعت در را باز کرد و با مهارت بالا یکی از عناصر تنومند مقاومت را که دو برابر خودش هیکل داشت، با تمامی تجهیزات و تسلیحاتش بلند کرد. یکی از عناصر مقاومت نزدیک به وی میگفت حاج عماد در مسائل دفاع شخصی آموزشهایی به ما میداد.
سید ابراهیم امین السید رئیس شورای سیاسی حزبالله لبنان در رابطه با حاج رضوان میگوید که انسان همواره سعی دارد تصاویری از دستاوردهای خود تهیه کند ، اما دستاوردهای حاج عماد همواره بدون امضا باقی میماند ، وی هرگز به همراه دستاوردهای خود تصویری تهیه نمی کرد، بلکه برعکس تصاویر دستاوردها را میگرفت ، اما تصویری از خود در کنار آن ثبت نمیکرد. این رفتار از این منظر بود که هرگز او اسرائیل را دست کم نمیگرفت.
در ساعتهای آخر قبل از شهادتش، حاج عماد جلسهای را با رمضان عبدالله شلح دبیر کل جنبش جهاد اسلامی و سرتیپ محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت. سردار پاکپور روایت میکند که آنها قرار بود در نیمه شب با هم دیدار کنند. جلسات متعددی در همان روز در زمینه بررسی نحوه تقویت و بالا بردن توانمندیهای نظامی و امنیتی جنبش حماس و جهاد اسلامی برگزار شده بود. حاج عماد همواره دیر در جلسات حاضر می شد، اما به محض ورود به این جلسه با لبخندی که بر لب داشت، قلب شرکت کنندگان را راضی میکرد و کسی نمیتوانست به او اعتراض کند.
وقتی که انفجار انجام شد، سردار پاکپور اولین کسی بود که خود را به عماد مغنیه رساند، او در حالت سجده به شهادت رسیده بود. وی در مورد خود میگفت: این خیانت است که من از مرگ بترسم در حالی که برادران خود را به تکالیف جهادی فرامیخوانم. آنهم در شرایطی که مطمئن هستم برخی از آنها به شهادت خواهند رسید. ضعیفترین سطح ایمان این است که چیزی را که برای آنها میپسندم، برای خودم نیز بپسندم.
عماد مغنیه و دغدغه آزادی اسرا
آزادسازی اسرا و زندانهای اسرائیلی یکی از مسایل مهم مورد توجه عماد مغنیه بود. حاج وفیق صفا مسئول کمیته ارتباط و هماهنگیهای حزبالله لبنان تأکید میکند که وی در دوره قبل از آزادسازی جنوب لبنان فعالیتهای زیادی را برای اجرای عملیات اسارت نظامیان اسرائیلی انجام داد تا ما بتوانیم این اسرا را با اسرای لبنانی و فلسطینی و عرب مبادله کنیم. افراد بسیاری بدون موفقیت در این عملیاتها به شهادت رسیدند. بعد از آزادسازی جنوب لبنان نیز این تلاشها ادامه پیدا کرد اما در نهایت عملیات اسارت گرفتن نظامیان اسرائیلی در مزارع شبعا موفقیتآمیز بود. در سالهای 2000 و 2004 مذاکرات سختی بین حزبالله و اسرائیل از طریق میانجی آلمانی برای انجام تبادل اسرا دنبال میشد. حاج عماد یکی از مقاماتی بود که عملیات مذاکره را دنبال میکرد. همچنین پرونده “ران آراد” خلبان اسرائیلی توجه ویژه وی را به خود معطوف کرده بود ، چرا که فرصتی برای آزادسازی اسرا فراهم میکرد. وی تیم ویژهای را برای جستجوی آراد تشکیل داده و بین سالهای 2004 تا 2006 اثرات او را دنبال کردند. وی به برخی سرنخ ها در این رابطه از جمله برخی لوازم او نظیر چتر یا سلاح و لباسهایش دست پیدا کرد. اینها لوازم بسیار سادهای بود که مقاومت حتی از طریق آنها به مذاکرات ادامه داد.
وفیق صفا می گوید: بعد از انجام عملیات اسارت نظامیان اسرائیلی در سال 2006 با پایان جنگ، و در مذاکرات برای انجام تبادل اسرا حاج عماد حاضر بود، اما کسی از تیم مقابل او را نمیدید. گاهی اوقات وی حضور جسمی در این نشست ها نداشت، اما در سایه و در مکانی مناسبتر مذاکرات را دنبال میکرد. شهادت حاج عماد در فوریه انجام تبادل اسرا را چند ماه به تعویق انداخت، اما این عملیات در نهایت با عنوان عملیات رضوان انجام شد.
توانمندیهای موشکی مقاومت فلسطین مدیون مغنیه است
در همین راستا منابع مطلع مذکور از وجود یک «شبکه سازمان یافته برای تجهیز فلسطینیها به سلاحهای گوناگون به ویژه موشک» خبر میدهند و اضافه می کنند که گروههای حزبالله که در اردن و مصر بازداشت شدند مسئول ارسال موشک بودند و هماهنگیها به حماس و جهاد اسلامی منحصر نمیشد، بلکه جنبش فتح را هم در بر می گرفت به گونهای که همکاری مستحکمی با یاسر عرفات رئیس فقید تشکیلات خودگردان، صورت پذیرفت و سلاحها از طریق وی به داخل اراضی فلسطین، منتقل میشد و همین امر علت ترور وی از سوی اسرائیل بود. بر اساس اظهارات این منابع، «مغنیه شخصاً بر کار شبکه انتقال سلاح نظارت میکرد و علاوه بر همکاری با مسئولان ایرانی و سوری، بسیاری از رهبران مقاومت لبنان و فلسطین محمود مبحوح از فلسطین، سرتیپ محمد سلیمان از سوریه و غالب عوالی، علی صالح و ابوحسن سلامه از لبنان را نیز وارد این فرآیند کرد.
موضوعی که مغنیه بر آن تاکید داشت، انبار تعداد کافی از موشکها بود که بتوان برای مدت زمان طولانی مقاومت را تامین کند. این موشکها به نحوی باید توزیع میشدند که روند شلیک موشک در حین درگیری برای مدت زمانی که کمتر از سه ماه نباشد، متوقف نشود. این مدت سه ماه کافی خواهد بود که مقاومت بتواند روند فرسایشی به این جنگ بدهد. به این ترتیب مبارزان فلسطینی علاوه بر اینکه از لحاظ تعداد موشکها توانست دشمن را غافلگیر کنند، همچنین از لحاظ نوع و برد موشکها نیز توانست دشمن را غافلگیر کند، به طوری که در جلسه محرمانهای که همزمان با جنگ 22 روزه بین مقامات اسرائیلی و مقامات رژیم حسنی مبارک در مصر برگزار شد، دو طرف نسبت به ذخایر موشکی حماس ابراز نگرانی کرده و گفتند که این تعداد، بسیار بیشتر از موشکهایی است که در گزارشها احتمال انتقال آن به غزه مطرح شده بود.
رمضان عبدالله شلح دبیر کل جنبش جهاد اسلامی در همین راستا بعد از پیروزی مقاومت فلسطین در جنگ هشت روزه گفت: اکنون چیزی را میگویم که فاش کردنش در این مرحله اشکالی ندارد، سربسته بگویم در تمامی موشکهایی که از غزه به سمت دشمن صهیونیستی شلیک میشود رد پای حاج عماد مغنیه به چشم می خورد.
انتهای پیام/ تسنیم
Sunday, 24 November , 2024