پشت پرده دعوت عربستان از ایران برای برگزاری دوباره مراسم حج تمتع چیست؟ آیا قرار است برجام دیگری در این عرصه اتفاق بیفتد و سعودی‌ها را از باتلاق خارج کرده و چیزی عایدمان نشود؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی مبارکه نا، هادی محمدی: خبر دعوت سعودی از سازمان حج ایران برای هماهنگی‌های سالانه در حج تمتع امسال،‌ سؤال‌های زیادی به ذهن متبادر می‌کند و رخدادهای موازی و مرتبط با آن نیز بسیار قابل اعتناء هستند. اوحدی، رئیس سازمان حج تغییر کرده که تنها توجیه آن، حکایت از یک پروژه در این سازمان دارد. آقای هاشمی رفسنجانی هم مدتی قبل اعلام کرد که اگر من بودم روابط با سعودی به اینجا نمی‌رسید. پادشاه دولت عمان هم که قریب دو سال است از پرونده جنگ تجاوز کارانه یمن بی‌طرفی اختیار کرده، روزهای قبل اعلام کرد به ائتلاف اسلامی مبارزه با تروریسم به رهبری عربستان می‌پیوندد. خبر جالب‌تر اینکه سفیر جدید ایران در مسقط و پادشاهی عمان از افراد دست‌آموز خاندان آقای هاشمی است و طی دوره تصدی سفارت در ریاض هم، روابط روی میز و زیرمیز آقای هاشمی و خانواده او را با مقامات و بخش‌های تجاری عربستان سامان داده است. حال سؤال این است که دعوت از سازمان حج ایران با عنایت به استمرار خط رسمی و رسانه‌ای عربستان که به شدت بر علیه ایران کینه‌توزی و عداوت نشان می‌دهد، چه معنایی دارد و کدام حاصل را نشان خواهد داد؟‌

به خوبی از اوضاع عربستان در یمن، لبنان، سوریه و عراق آگاه هستیم و می‌دانیم که بنا به اعتراف رسانه‌ها و اظهارات مقامات غربی، آل‌سعود، بازی منطقه‌ای را پس از هزینه کردن صدها میلیارد در 6 سال گذاشته، باخته و شکست خورده است اوضاع درونی عربستان نیز در ابعاد اقتصادی و امنیتی، در لبه پرتگاه و آسیب قرار دارد، به طوری که زمان پادشاهی ملک‌سلمان و یکه‌تازی پسرش محمدبن سلمان ، تعداد زیادی از شاهزادگان و امراء سعودی از این کشور خارج شده و ساز مخالف می‌زنند تا حدی که اخیراً، سخن از احتمال کودتا و کنار زدن ملک سلمان و پسرش مطرح می‌شود، در مناسبات منطقه‌ای کارنامه‌ای که ریزش و سست شدن هم پیمانی با سعودی را منحنی روابط ثبت می‌کند، نشان می‌دهد و فشار در پارلمان‌های اروپایی به حکومت‌هایشان مبنی بر اینکه سلاح‌های فروخته شده به عربستان، به ثبت جنایات جنگی در یمن و سرکوب در بحرین و تولید تروریسم جهانی تکفیری منتهی شده است.

نغمه‌هایی از آمریکا نیز شنیده شده که ترامپ نیز همان روابط دوره اوباما را با آل‌سعود نخواهد داشت. در عین حال سفر شاهزاده عالی‌رتبه سعودی به آمریکا که برای حفظ مناسبات، رشوه‌های بزرگ را به همراه داشته نیز مطرح است، تا از میزان دغدغه مقامات سعودی بکاهند. آیا اوضاع نابسامان سعودی موجب شده تا چراغ سبز به سازمان حج ایران نشان دهند؟ آیا این یک مسئله در سقف مسائل حج است یا یک پروژه منطقه‌ای است که آقای هاشمی برای ثبت یک سیاست خارجی موفق در کارنامه‌ آقای روحانی طراحی کرده است.

اگر روابط رئیس جدید سازمان حج با خاندان هاشمی و سفیر جدید ایران در مسقط را در کنار تمایلات، مواضع اعلام شده آقای هاشمی قرار دهیم و نیاز آقای روحانی برای انتخابات سال بعد را در نظر بگیریم این احتمال که یک پروژه اختصاصی از سوی آقای هاشمی در جریان است، قوت می‌گیرد، مقامات سعودی در نشست‌های مکرر شورای همکاری و یا اتحادیه عرب و پارلمان‌های اسلامی و عربی و یا حتی مواضع روزانه و یا در رسانه‌های خود، نشانه‌ای از یک تمایل برای بهبود روابط با ایران را بروز دهند، ثبت نکرده‌اند. این بدان معناست که سعودی‌ها آغازکننده این پروژه نبوده‌اند.

خصوصاً اینکه آنها همواره ایران را متهم کرده‌اند که در مسائل کشورهای عربی مداخله می‌کند و شرط بهبود روابط را در حذف منطقه‌ای ایران قرار داده‌اند. از آنجا که فتنه سال 88 در قالب و لباس‌های جدید و در پناه سیاست و رویکردهای دولت روحانی استمرار دارد و عناصر فتنه و اندیشه جمهوری اسلامی در مقابل انقلاب اسلامی، تمام قد پتانسیل و فعالیت خود را در کشور حفظ کرده است و با نگاه سعودی مطابقت کامل دارند، این پروژه نمی‌تواند برای حل و فصل مطالبات ایران در حج سال گذشته و کشتار حجاج ایران ساماندهی شده باشد و سقفی فراتر از مناسبات دوجانبه دارد. به ویژه اینکه هم در نگاه اوباما و هم در رویکردهای احتمالی ترامپ، برجام باید به «حذف توانمندی‌های ایران» و خصوصاً «در سطح منطقه» منتهی شود، و این درخواست در سیاست‌های عربستان با اصرار دنبال شده و اصحاب فتنه هم که در بدنه اجزاء دولت‌ روحانی لانه کرده و آن را دنبال می‌کنند، فرجام این پروژه در خدمت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نخواهد بود. اگر به جای رئیس جدید سازمان حج، رئیس اسبق سازمان حج، جناب خاکسار منصوب می‌شد و مدیریت این پروژه نیز از مجاری مشکوک عبور نمی‌کرد، این احتمال قوت می‌یافت که سعودی‌ها پشیمان هستند و دنبال کاهش سطح تنش با ایران در شکل دوجانبه و منطقه‌ای هستند.

اقدامات دستگاه دیپلماسی کشور نیز در عرصه منطقه‌ای با یک نگاه جناحی و حزبی و نزدیک به تحلیل فتنه‌گران عمل کرده و مثلاً برای مهمترین پرونده منطقه در سوریه، پس از مدتی وقت‌کشی و خالی ماندن پست، یک مترجم را برای دمشق تعیین کرده و نشان می‌دهد که عزمی برای دیپلماسی فعال ندارد و برای مسقط نیز که کانال اصلی رایزنی‌های آمریکایی و انگلیسی است، یک سفیر خانوادگی را اعزام می‌کند که حاصل آن در کارنامه این سفیر برای تقویت بنیه بازرگانی، مالی و جایگاه سیاسی یک خانواده بوده است و برکتی برای نظام ثبت نکرده است.

با عنایت به اینکه برجام به  عنوان ستون فقرات دیپلماسی دولت آقای روحانی نه تنها تخم طلا نگذاشته بلکه اقتصاد ملی و معیشت مردم را به بازی گرفته و «حاصل تقریباً هیچ»‌ و «اشتباهات»  گوناگون در مذاکرات برجام، شانس آقای روحانی را در انتخابات سال بعد با تردید روبه‌رو نموده، این پروژه با سعودی‌ها، یک پروژه منطقه‌ای و همان برجام 2 از آب در می‌آید و چه بسا در نشست‌های رئیس سازمان حج با مقامات سعودی، که مشروعیت خود را کسب می‌کنند همان تحقیرها و خط و نشان‌های و قواعد وهابی برای حج و اتهاماتی نخ‌نما مرتبط با تحولات منطقه‌ای تکرار شود. یعنی مسئله این است که یا طراحان پروژه باید امتیازهای مثل برجام بدهند و به آل سعود تمکین کنند و یا باید با حفظ کرامت نظام و جایگاه آن در سطح منطقه،‌ مطالبات شرعی و قانونی مربوط به اعمال حج را کسب نماید امتیازدهی سعودی‌ها یعنی شتاب در سرعت نابودی آنها و لذا بر رویکردهای خود اصرار خواهند کرد. این سوی مذاکره نیز نگاه‌های تجربه شده دارند و فقط بازی باخت ملی و دستاورد خانوادگی و حزبی را نجومی اجرا میکنند.

گمانه‌زنی برتر این است که این تیم نیز مانند تیم برجام، مشکل طرف مقابل را حل می‌کند و گره‌ای از ایران را نخواهد گشود، الا اینکه مفاصل نظام قبل از فوت شدن فرصت، در آن مداخله کنند تا با امر واقع روبه‌رو نشوند. بازی انتخاباتی با منافع ملی و تکرار برجام بی‌فرجام در عرصه منطقه‌ای و نجات آل‌سعود که در ورطه باتلاق سیاست‌های تکفیری گرفتار است، نباید با سراب و وعده‌های خیالی پوشاننده شود. جایگاه منطقه‌ای ایران با خون شهدایی که مظلوم حاصل شده و دیپلماسی رسمی زمانی آن را به منافع ملی تبدیل می‌کند که در همان مسیر گام بردارد و آن را به ابزار بده بستان مبدل نکند.

انتهای پیام/ فارس