مبارکه نا– مهدی ساغری زاده/ پاییز هر سال با رخداد پدیده وارونگی و افزایش آلایندهها مسئولان گرد هم میآیند و با برگزاری جلسات متعدد برای رفع این وضعیت تصمیم میگیرند. اما چند هفته بعد که کیفیت ظاهری هوا بهتر شد، باز همان روز و همان روزگار. معمولاً در این جلسات هماندیشی سادهترین و پیش پا افتادهترین راه حل مد نظر است:
فعالیت کارخانهها محدود شود.
طرح زوج و فرد با قاطعیت اجرا شود.
معاینه فنی خودروها جدی گرفته شود.
جایگزینی خودروهای فرسوده پیگیری شود.
فرهنگ دوچرخه سواری ترویج شود.
….
و شاید به این شهروند اصفهانی حق بدهید که از مسئولان شهری و استانی بپرسد:
چه بر سر اصفهان من آمده که برای پاکیزگی هوای آن باید به هر راهی متوسل شویم و نتیجهای نگیریم؟
کو آن اصفهان که با آن بر جهانیان فخر میفروختیم و آب و هوای مشکبیز آن را به رخ همگان میکشیدیم؟
کمتر از ۱۰۰ سال پیش اصفهان باغشهری بود رویایی با جمعیتی متعادل، درختانی سر به فلک کشیده، رودخانه و مادیهایی سرشار و باغها و بیشهها و مزرعههایی متعدد.
خاطرات پدرانمان و نقشههای قدیم اصفهان حکایت از وجود هکتارها باغ در محدوده این شهر دارد که امروز فقط نامهایی از آنها بر کوچههای محلات قدیمی مانده است. باغهایی که هم مواد غذایی شهروندان را تأمین میکرد و هم هوای بهشتگون شهر را تلطیف مینمود.
برابر آمارها در سال ۱۳۱۹ جمعیت این شهر بالغ بر ۲۰۰ هزار نفر برآورد شده است. اکنون پس از ۷۶ سال کلانشهر اصفهان با جمعیتی حدود ۱۰ برابر به شهری شلوغ، پر ترافیک، آلوده و در معرض بحران آب تبدیل شده است.
با در نظر گرفتن نرخ رشد متوسط کشور نباید چنین انبوه جمعیتی را در اصفهان شاهد باشیم. پیداست که بیشترین نقش را در رشد جمعیت اصفهان مهاجرتها بر عهده دارد.
در کشور ما جمعیت شهرنشین رشد قابل ملاحظهای را در مدت زمان حدود نیم قرن تجربه کرده و در دورهی ۸۵-۱۳۳۵ بیش از ۸ برابر شده است. درصد بالای شهرنشینی مهاجران حکایت از گرایش آنها به سمت شهرها دارد به گونهای که از سال ۱۳۷۵، جمعیت روستایی کشور با کاهش مواجه گشته است.
شهرنشینی یکی از مهمترین جنبههای زندگی اجتماعی امروز در سطح دنیاست. این پدیده در گذشته هم وجود داشته است ولی مسلماً از حیث تعداد و نسبت جمعیت شهری قابل قیاس با امروز نیست. ایجاد محلات پرجمعیت، حاشیهنشینی، فقر، بیکاری، انحرافات اجتماعی، مشکل مسکن، مسأله ترافیک، آلودگی هوا، آلودگی صوتی و حتی نوری، ناامنی و شورش از جمله چالشهای بیشماری است که به عنوان پیامد شهرنشینی در نظر گرفته میشود.
مشکل مهم این است که میزان افزایش جمعیت در بسیاری از شهرها از ظرفیت دولتها در تأمین نیازهای مردم تجاوز میکند. از ۱۱۶ کشور در حال توسعه که به بررسی سازمان ملل پاسخ گفتهاند، بیش از ۹۰ مورد اعلام کردهاند که سیاستهایی را برای کاهش یا معکوس کردن روند شتابان مهاجرت روستا-شهری آغاز کردهاند.
تحولات شهرنشینی در قبل از سرشماری ۱۳۳۵
از اولین اطلاعاتی که در مورد مقدار و حجم شهرنشینی در کشور وجود دارد میتوان به سال ۱۲۵۲ شمسی اشاره کرد که صنیعالدوله در نشریهی سالنامهی ایران جمعیت کشور را بالغ بر ۵/۱۱ میلیون نفر شامل ۱۳ درصد جمعیت شهرنشین، ۵/۴۳ درصد روستانشین و ۵/۴۳ درصد چادرنشین گزارش کرد. در سال ۱۳۰۰ جمعیت شهرنشین کشور در حد ۱۸ درصد کل جمعیت برآورد شده است که در سال ۱۳۲۰ به ۲۳ درصد افزایش مییابد.
تمرکز جمعیتی
طبق آمار سال ۱۳۹۰ جمعیت اصفهان دو میلیون و 174 هزار و و 172 نفر بوده که فاصله آن تا شهر بعدی استان یک میلیون و 850 هزار و 801 نفر است. به عبارت دیگر اصفهان هفت برابر دومین شهر پرجمعیت استان (کاشان) در خود جمعیت جای داده است.
یکی از خصوصیات شهرنشینی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، تمرکز جمعیت شهری در یک یا چند شهر بزرگ است. عمدهی جمعیت در چند شهر زندگی میکنند. شهر اصفهان نیز به واسطهی جاذبههای اقتصادی و فرهنگی یکی از مقاصد جذب جمعیتی بوده و هست.
مهاجرت
اگر به نسبت شهرنشینی جمعیت کشور (۴۷ درصد) و نسبت شهرنشینی متولدان در شهرستان محل سرشماری نگاه کنیم، به خوبی اثر مهاجرت در افزایش نسبت جمعیت شهری را ملاحظه میکنیم. نسبت شهرنشینی مهاجران بیانکنندهی آن است که چند درصد مهاجران در شهرها ساکن بودهاند. این نسبت در سال ۱۳۴۵ در حدود ۷۹ درصد بوده که در سال ۱۳۵۵ به ۸۳ درصد افزایش یافته است. در نتیجهی این افزایش، فشار مهاجرت بر شهرنشینی تشدید شده و بر تمرکز جمعیت در مناطق شهری افزوده شده است.
در سال ۱۳۶۵، نزدیک به ۲۲٫۷ درصد جمعیت کشور را افراد غیر ساکن در محل خود تشکیل میدادهاند. ۷۱٫۷ درصد از مهاجران متولد در نقاط روستایی در نقاط شهری ساکن بودهاند. در دههی ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵، بر سرعت مهاجرت و جابجایی جمعیت معادل ۵۰ درصد افزوده شده است سهم مهاجرت از شهر به شهر در این مدت افزایش مییابد و به ۵۴ درصد میرسد. بنا بر این، در این دوره نقش مهاجرتهای شهر به شهر بسیار پررنگ است.
نداشتن منبع درآمد ثابت، پایدار و امن برای گذران زندگی و علاقه به داشتن امکانات رفاهی بیشتر از جمله علل گرایش روستاییان و ساکنان شهرهای کوچک برای مهاجرت به کلانشهرها به شمار می آید. به رغم برخورداری از طبیعت و آب و هوای مناسب، آنها تمایل به مکان ها و فضاهایی دارند که بیشتر مطابق شرایط شهری زندگی و تفریح کنند.
در این میان نقش رسانه را نیز نباید نادیده گرفت. توهین و تحقیرهای مکرر نسبت به روستاییان و شهرستانیها و نادیده گرفتن آنها در شبکههای ملی و استانی و روز و شب بر طبل زیبایی های نصف جهان کوبیدن، نتیجهای جز ترغیب اهالی دیگر شهرها و روستاها به مهاجرت به این سراب پر هیاهو دارد؟
آنچه از اصفهان در شبکه استانی میبینیم و میشنویم، واقعیت دارد؟ هنوز هم گاه تصاویر زاینده رود خروشان نمایش داده میشود و در روزهای بسیار آلوده رسانه با سکوتی مرگبار اصفهان گل و بلبل را به تصویر میکشد. طبیعی است که ساکنان شهرهای کوچک و استانهای دیگر برای هجوم به این بهشت! ترغیب شوند. به ویژه با داشتن جذابیتهای امروزین مانند شهر رؤیاها، سیتی سنتر و آکواریوم. آیا هماستانیها و هموطنان ما میدانند که اصفهان زیبا آب ندارد، هوایش بیشتر روزها در وضعیت ناسالم است و ترافیک سرسامآور دارد و…
از چهارشنبه پیش وضعیت هوای اصفهان به گزارش مرکز پایش کیفی هوا در وضعیت ناسالم است (اینجا)، اما صدا و سیمای استان ما چنان بیخیال که گمان میکنیم در قرن هشتم هستیم و در خدمت جناب حافظ زنده رود و باغ کاران را سیر میکنیم!
آقای مدیر کل صدا و سیما! شما چند صباحی مهمان اصفهان هستید و کوچ خواهید کرد. پس نگذارید حق اصفهان نابود شود. آیا داشتن هوای سالم حق ما نیست؟ برای احقاق این حق چه کردهاید؟ گناه اصفهانی اصیل چیست که باید جور هزاران مهاجرت بیرویه را بر دوش کشد و شاهد نسلی بیمار با ریههای آلوده و بحران سرطام و ام اس و دیابت باشد؟ حالا شما هی عکس میدان امام و پل خواجو نشانمان بده!
گرچه سیاستهای افزایش جمعیت امری لازم است، اما این رشد باید متوازن و متعادل باشد و شهر اصفهان گنجایش جمعیتی بیش از این ندارد. چنانکه اصفهان زیبا هم ۲۷/۳/۹۵ با این تیتر منتشر شد:
۱٫۲۰۰٫۰۰۰ اصفهانیِ مازاد!
این روزنامه در نوشتاری از حسین اسدی بیان کرد که بر اساس نتایج پژوهش انجمن علمی اقتصاد شهری اصفهان فقط برای زندگی ۳۰ درصد جمعیت کنونی آن ظرفیت دارد. اسدی نوشت: بر اساس آمار منتشر شده توسط مرکز آمار وزارت کار، اصفهان یکی از کلانشهرهای مهاجرپذیر کشور است که در صورت حل مساله مهاجرت شغلی نرخ بیکاری ۱۴٫۴ درصد سال گذشته به ۱۲٫۸ درصد میرسد (اینجا).
در این نوشتار از رییس اداره آمار و تحلیل اطلاعات معاونت برنامهریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات شهرداری اصفهان نقل شده که اصفهان برای زندگی ۵۴۹ هزار نفر جا دارد و ایدهآل است و برای جمعیت بیشتر، هزینههای افزایش جمعیت از فرصتهای حاصل بیشتر است.
دکتر جمالی نژاد شهردار اصفهان نیز تیرماه سال گذشته بر این مطلب تأکید کرد و با بیان اینکه نظام شهری و روستایی در استان اصفهان باید بازتعریف شود، گفت: اکثر جمعیت استان در شهر اصفهان متمرکز شده و سایر شهرها و روستاها استان خالی از سکنه شدند و این تهدید جدی برای شهر اصفهان است.
شهردار اصفهان با بیان این پرسش که با وجودی که شهرداری خیابان ها را تعریض و زیرگذرها و روگذرهای بسیاری در شهر اصفهان ساخته است، چرا مسأله ترافیکی و آلودگی هوا همچنان دامنگیر این شهر است؟ تصریح کرد: مهاجرپذیری و افزایش جمعیت شهر اصفهان باید کنترل شود و این موضوع نیازمند همکاری همه بخش ها است.
وی با بیان اینکه ضربان معکوس شهر اصفهان آغاز شده، خاطرنشان کرد: میلیاردها تومان در شهرها و روستاها در بخش تأسیسات عمومی هزینه شده ولی امروز خالی از سکنه است و این در حالی است که سیل جمعیت از روستاها به شهر اصفهان همچنان ادامه دارد و جمعیت مقیم شهر اصفهان نسبت به جمعیت همان روستا یا شهر چندین برابر است.
جمالی نژاد توزیع نامتناسب واحدهای صنعتی در اطراف شهر اصفهان را یکی از عوامل جذب جمعیت به این شهر دانست و گفت: اصفهان شهری اشباع از واحدهای صنعتی است، چنانچه واحدهای صنعتی در سایر شهرها به طور متناسب توزیع شود شاهد کاهش جمعیت در مرکز استان خواهیم بود.(+)
جالب آنکه در این شرایط بحرانی جمعیت، شرکت فولاد مبارکه اصفهان جهت مشاغل اپراتوری و کارشناسی خود در استخدام ۱۳۹۵ شرط بومی بودن را چنین تفسیر کرده است:
صرفاً بومی استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری! (+)
پیداست که چنین تصمیم ناپختهای گروهی مهاجر جدید را به اصفهان سرازیر میکند که باید مردم این شهر متحمل زیانهای آن شوند.
شاید برخی اعضای شورای شهر یادشان نیاید که روزگاری در این اصفهان آسمانی آبی بالای سرمان بود و زمستانمان با باران فراوان و برف مکرر همراه بود. آیا شورای شهر برای بازگرداندن اصفهان از دست رفته به مردم اصیلش فکری دارد؟ حجم زیاد خودروهایی با پلاک های غیر اصفهان در این شهر (حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد) برای شورای شهرمان سؤال برانگیز نیست؟
رشد شتابان و بدون برنامهریزی مهاجران، پیامدهای منفی بسیاری مانند حاشیهنشینی، افزایش بیرویه جمعیت شهرها، افزایش مشاغل کاذب و مشکلات فرهنگی و اخلاقی را به دنبال خواهد داشت. جانشین فرمانده انتظامی استان اصفهان آذرماه ۹۴ مهاجرت را یکی از چالشهای آینده برای تامین نظم و امنیت در شهرها دانست و گفت: آمارها حکایت از آن دارد که ۵۲ درصد از زندانیان استان را افراد غیربومی تشکیل میدهند.(+)
بررسی وضعیت مهاجرت به استان اصفهان نشان میدهد که به ترتیب بیشترین مهاجران به استان از استان تهران ٢٢ درصد، خوزستان ٢١ درصد، چهارمحال و بختیاری ٢١ درصد، فارس ٧ درصد و لرستان ۴ درصد بوده است. (کتاب درسی جغرافیای انسانی استان)(+)
روش بیگانگان!
در تجربهای جالب کریس الکساندر، وزیر اداره مهاجرت و شهروندی کانادا میگوید که دولت کانادا با برنامههای جدید مهاجرتی خود قصد دارد، تمرکز مهاجران را از شهرهای بزرگ به طرف شهرهای کمجمعیت منتقل کند.
آیا مسئولین که در مواردی روش بیگانگان را به مردم پیشنهاد میدهند، بهتر نیست این روش کاناداییها را در پیش بگیرند و برای توسعه شهرهای کوچک و مهاجرت معکوس کار عملی و فرهنگسازی کنند؟
استاندار اصفهان که خود زاده همین شهر است اردیبهشت ۹۵ در جلسه علنی شورای اسلامی شهر اصفهان اظهار کرد: شهری که همهی تاسیسات و امکانات آن برای یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در نظر گرفته شده است، امروز حدود دو میلیون نفر جمعیت دارد و هرچه به سمت جلو حرکت میکنیم خیابانها، فضاهای شهری و تفریحی و مسائل خدماتی از حد استاندارد خود فاصله میگیرد.
وی با اشاره به اینکه نیمی از افزایش جمعیت را مهاجرین تشکیل میدهند، گفت: مدیران میتوانستند با برنامهریزی دقیق، افزایش جمعیت را به شهرهای مجاور انتقال دهند و در حال حاضر باید طرح تفصیلی به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد.
استاندار اصفهان با بیان اینکه ۸ کارخانه داخل شهر اصفهان میتوانست همانند کارخانه ریسباف به مجموعه فرهنگی تبدیل شوند، افزود: متأسفانه این مراکز به مراکز تجاری و مسکونی تبدیل شده اند و باید جلوی این روند با سختگیری تمام گرفته شود.
وی با تاکید بر اینکه باید جلوی افزایش جمعیت شهر اصفهان گرفته شود، افزود: برای دردهایی نسخه پیچیده میشود که مدیران آن ها را ایجاد کردهاند و باید شهردار و اعضای شورای شهر به این نکته حساس توجه داشته باشند.(+)
آیا تاوان اشتباه مدیران را مردم باید بدهند؟
کوتاه سخن آن که:
الگوی توسعه شهری و افزایش جمعیت شهرها در ایران در سالهای گذشته نامتوازن و بدقواره و تمرکزگرایانه رشد کرده است. این رشد شتابان و بدون برنامهریزی و سیاستگذاری، پیامدهای منفی بسیاری مانند حاشیهنشینی، افزایش بیرویه جمعیت شهرها، افزایش مشاغل کاذب و مشکلات فرهنگی و اخلاقی را به دنبال خواهد داشت.
مسئولین محترم در این سالها به جای درمان زخم اصفهان تلاش بر پانسمان آن داشتند، در حالی که یکی از ریشههای عمده مشکلات اصفهان بحران جمعیت نامتوازن شهری است و باید برای رفع مشکلاتی مانند ترافیک، آلودگی هوا و بحران آب به فکر مهاجرت معکوس و بازگشت عزیزان مهاجر به موطن خودشان بود.
آیا شهروندان اصیل اصفهان که سالها با آرامش در نصف جهان زیسته اند باید قربانی بیبرنامگی دولتها شوند و زندگی عادی خود را در پیچ و خم ترافیک و آلودگی و طرح زوج و فرد و … گم کنند؟ این پایمال شدن حق آنان نیست؟
منابع
ضرغامی، حسین، ۱۳۸۸، نگاهی به تحولات شهرنشینی و مهاجرت در ایران، مجموعه مقالات پنجمین همایش جمعیت با عنوان مهاجرت در ایران، تهران: مرکز آمار ایران.
امانی، مهدی (۱۳۸۰)، جمعیتشناسی عمومی، تهران: انتشارات سمت.
زنجانی، حبیبالله (۱۳۸۰)، مهاجرت، تهران: انتشارات سمت.
عظیمی، ناصر (۱۳۸۱)، پویش شهرنشینی و مبانی نظام شهری، تهران: نشر نیکا.
قاسمی اردهائی، علی و علی حسینی راد (۱۳۸۷)، جریانهای مهاجرتی ایران طی دههی ۸۵-۱۳۷۵، فصلنامهی جمعیت، شمارهی ۶۵ و ۶۶، تهران: سازمان ثبت احوال کشور.
مرکز آمار ایران، سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن در سالهای ۸۵-۱۳۳۵٫
یانگ، الپث (۱۳۸۱)، مهاجرت داخلی، در کتاب درآمدی بر مطالعات جمعیتی، دیوید لوکاس و پاول میر، ترجمهی حسین محمودیان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
انتهای پیام/ ندای اصفهان
Sunday, 24 November , 2024