به گزارش پایگاه خبری تحلیلی مبارکه نا به نقل از موسسه پژوهشهای برنامهریزی و اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی، نزدیک به نیم قرن از تصویب قانون پایش بقایای سموم در محصولات کشاورزی در ایران میگذرد، اما هنوز این قانون به صورت کامل اجرایی نشده است.
مصرفکنندگان عمدتاً نگران آثار سوء سموم و کودهای شیمیایی باقیمانده در محصولات تولیدی کشاورزی هستند. هر ساله علیرغم مصر کود و سم در بخش کشاورزی، نه تنها خسارات کمتر نشده، بلکه سطح آلودگی افزایشیافته و فرایند تولید با مشکل روبهرو شده است.
همچنین منابع پایه کشاورزی به دلیل کاربرد بیش از حد سموم و کودهای شیمیایی مورد تهدید قرار گرفته است. این مسئله زنگ خطری برای تولید غذای سالم و کافی است.
دیدگاههای متفاوتی در مقابله با این بحران وجود دارد؛ برخی کشاورزی ارگانیک را پیشنهاد میدهند و برخی دیگر کنترل حداقل باقیماندههای سموم در حد مجاز را راهحل منطقی میدانند.
در کشور ما که تأمین برخی محصولات اساسی کشاورزی هنوز ازطریق واردات صورت میگیرد، کارشناسان، تولید محصول سالم را پیشنهاد میدهند. این گروه اعتقاد دارند که تا زمانی که سوءتغذیه و کمبود مواد غذایی وجود دارد، تولید محصول ارگانیک یک ضرورت قلمداد نمیشود، بلکه باید ابتدا مسئله کمبود مواد غذایی با مدیریت صحیح بر تولید حل شود و سپس روی محصول ارگانیک تأکید شود.
اما دیدگاه مقابل، تولید غیرسالم به قیمت تخریب زمینهای کشاورزی و آلوده شدن آبها را غیرمنطقی و غیراقتصادی میداند و شمار بالای بیماریهای گوناگون، مقاوم شدن آفات و علفهای هرز در مقابل آفتکشها و تهدید سلامت انسان را مهمترین دلیل برای پرهیز از سیاستهای رایج میداند.
به طورکلی با توجه به مجموعه شرایط حاکم بر کشور و فعالیتهایی که در بخش کشاورزی صورت میگیرد، به یقین میتوان گفت که سیاست مدونی برای تولید ارگانیک وجود ندارد و علیرغم اینکه در برنامه پنجم توسعه پیشبینی شده بود که 25 درصد اراضی زراعی و باغی تحت تولید محصولات ارگانیک قرار گیرد، اما در عمل فاصله بسیار زیاد است.
گزارشی که پیش رو دارید، بررسی وضعیت کشاورزی ارگانیک در ایران و مقایسه با چند کشور منتخب است که مقرر شد در دو بخش محصولات زراعی و باغی به طور جداگانه تهیه شود. در بخش نخست که به محصولات زراعی اختصاص یافته است برای به دست آوردن آمار و اطلاعات مورد نیاز بیش از یک ماه در سطح وزارت جهاد کشاورزی و سازمانهای مربوطه مکاتبات و مراجعات حضوری انجام شد؛ اما دریغ از یک صفحه آمار و اطلاعات!! آنچه ارائه میشد، عمدتاً موارد قدیمی و غیرقابل استناد و تفکیک نشده بود. این مسئله خود وضعیت کشاورزی ارگانیک را قبل از هرگونه مطالعهای به روشنی نشان میدهد. تنها در برخی گزارشها آمار کلی سطح زیر کشت آمده است که به عنوان مثال در بخش زراعی 105 هزار هکتار از اراضی به صورت طبیعی از پوشش مصرف سموم و کودهای شیمایی خارج بوده است. (شریفی مقدم، 1391)
تنها برخی شرکتهای خصوصی که با شرکتهای گواهیکننده خارجی مبادرت به تولید محصولات ارگانیک با برچسب مورد تأیید کردهاند و بسیار نادر و انگشتشمارند، برخی اطلاعات و آمار را در این خصوص دراختیار دارند که آمار آنها هم از سطح زیر کشت و تولید، دقیق و منظم نیست. با توجه به چنین فقر آماری، به ناچار طبق روال گذشته تنها باید به کلیگویی و راهحلها و پیشنهادهای کلی بسنده کرد. ما تلاش میکنیم با معرفی کشاورزی ارگانیک و اصول حاکم بر آن و آثار مثبت آن در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و ریستمحیطی، مدیران و دستاندرکاران تولید و سیاستگذاران را به این مسئله توجه بدهیم تا از عواقب اجتناب ناپذیر کشاورزی رایج پرهیز نمایند. در ادامه به مثالهایی از کشورهای مختلف از تمام قارهها که در راه توسعه کشاورزی ارگانیک گامهایی برداشتهاند اشاره شده است و انتظار میرود در آینده نزدیک با الگوبرداری و بومیسازی آن، شرایط را برای استفاده کمتر از کود و سم مهیا سازیم.
یافتهها
وجود اقلیم های مختلف آب و هوایی از یک سو، و تنوع بالای محصولات زراعی و دامی از سوی دیگر، ظرفیتها و توانمندی های فراوانی برای استقرار و گسترش کشاورزی ارگانیک در ایران به وجود آورده است.
مصرف آفتکشها و سایر مواد شیمیایی در بخش کشاورزی، رشد چشمگیری داشته است. آمار موجود نشان میدهد میلیونها تن از انواع مواد شیمیایی بین کشاورزان توزیع شده است. این میزان سالانه، رشد چشمگیری داشته است و عدم مصرف بهینه سموم و آفتکشها، اثرات زیانباری را برجای گذاشته است.
محاسبات و ارقام رسمی ارائه شده توسط محققان در مورد وضعیت منابع طبیعی و محیط زیست ایران بسیار ناامیدکننده است. در ایران سرانه مصرف سم در محصولات کشاورزی به ازای هر نفر 400 گرم بوده و مصرف کودهای شیمیایی از 2.5 به 3.5 میلیون تن در10 سال گذشته افزایش داشته است. یکی از مشکلات صادرات محصولات کشاورزی ایران به بازارهای بینالمللی، پایین بودن کیفیت آنها به ویژه از نظر طول مدت انبارداری و پایین بودن ارزش غذایی آنها به علت کاربرد بیرویه مواد شیمیایی است.
از لحاظ سطح زیر کشت تا سال 2003 میلادی بیش از 24 میلیون هکتار از اراضی کشاورزی مناطق مختلف جهان به کشت ارگانیک تخصیص یافته بود. در سال 2007 این مقدار به 30.5 میلیون هکتار و در سال 2008 به حدود 42 میلیون هکتار رسید. براساس آخرین آمار آیفوم در سال 2013 این رقم به 43 میلیون هکتار افزایش پیدا کرده است. در قاره آسیا بخش عمده فعالیتهای ارگانیک بدون گواهی خاص و نظارت انجام گرفته است.
به لحاظ تجارت خارجی و بازار فقط در سال 2003 میلادی حدود 25 میلیارد دلار ارزش فروش محصولات کشاورزی ارگانیک بوده که براساس آخرین آمار، در سال 2013 این رقم به 62.9 میلیارد دلار افزایش یافته است، به طوری که سه کشور ایالات متحده، آلمان و فرانسه بیشترین سهم را در تجارت محصولات ارگانیک دارا هستند.
طی آخرین گزارش در سال 2007 تنها 15 هزار هکتار از اراضی ایران به عنوان مزرعه ارگانیک مورد تأیید قرار گرفته است و این اولین باری است که نام ایران در گزارشهای رسمی مربوط به کشاورزی ارگانیک به چشم میخورد. به طور حتم میتوان گفت که به جز در مواردی بسیار محدود و در قالب تلاشهای جزئی، نظام ارگانیک در کشور ما وجود ندارد و تا ایجاد این نظام به صورت ملی و بینالمللی راه زیادی میبایست طی شود.
بنابراین، با توجه به اینکه تاکنون نظام مشخصی تحت عنوان کشاورزی ارگانیک در کشور وجود نداشته است، بالطبع در خصوص نظام تولید و تولیدکنندگان ارگانیک اطلاعات مشخصی وجود ندارد و تنها اطلاعات مربوط به معدودی از تولیدکنندگان در دسترس است که بیشتر در قالب شرکتهای واسط موفق به دریافت گواهی ارگانیک شدهاند ین تنها شامل 15 هزار هکتار به صورت ثبتشده در کشور میباشد. سرمایهگذاری برای پژوهش در زمینه تولید و بازار محصولات ارگانیک یا وجود ندارد یا بسیار کمرنگ است و آمار معتبری از وضعیت تولید و بازار این محصولات در دست نیست.
در اکثر کشورهای مورد مطالعه، دولت نقش حمایتکننده را دارد و عمدتاً به جز کشور چین، بخش خصوصی در توسعه کشت ارگانیک در امر تولید و اخذ گواهی استاندارد نقش برجستهای دارد. همچنین کشاورزان خرده پا و سازمانهای غیردولتی در کشاورزی ارگانیک تجربیات موفقی را داشتهاند.
توصیههای سیاستی
پرداخت یارانهها و کمکهای بلاغوض مستقیم به کشاورزانی که به کشت ارگانیک اقدام میکنند.
در بسیاری از کشورهای توسعهیافته طیف وسیعی از طرحهای حفاظتی و زیستمحیطی وجود دارند که اکنون دراختیار کشاورزاناند. این طرحها به کشاورزان در ازای پذیرش فناوریها و عملیات حفاظتگرا، کمک مالی مستقیم میکنند.
تعیین استانداردهایی برای مصرف آفتکشها در تولید محصولات زراعی
یک قاعده برای کنترل آفتکشها، صدور پروانه و به ثبت رساندن است. همه سموم جدید، نیاز به آزمایشهای جامع دارند، و سپس برای استفاده روی گیاهان یا حیوانات مخصوصی به ثبت میرسند، مشروط به آنکه طبق شرایط معینی مصرف شوند.
این ثبت شدن از کشوری به کشور دیگر بسیار متفاوت است. برخی دولتها به سمومی اجازه مصرف میدهند که استفاده از آنها در کشورهای دیگر کاملاً ممنوع است. با وجود این، بعضی دولتها قدمهایی در جهت ممنوع کردن تعداد زیادی از سموم که در جاهای دیگر بسیار مصرف میشود، برداشتهاند که علت آن نگرانیهای محلی در خصوص بازخیزی آفات و تأثیرات سوءبهداشتی است.
حمایت از آموزشهای کشاورزان و مدرسه در مزرعه کشاورزان
بسیاری از کشاورزان، وقت و فرصت ندارند تا در جلسات یا دورهها شرکت کنند و مطالبی درباره فناوریها و شیوههای جدید برای کشاورزی پایدارتر یابد بگیرند. طرحهایی مورد نیاز است که آموزش کشاورزان را در جوامع و مزرعههایشان تشویق کند.
متن کامل این پژوهش را میتوانید از بررسی وضعیت کشاورزی ارگانیک در ایران و مقایسه با چند کشور منتخب دریافت کنید.
انتهای پیام/
Thursday, 21 November , 2024