ولنگاری فرهنگی که ریشه دوانده است در بین مسئولین و مردم و البته وقتی امر به معروف و نهی از منکر هم باید از طرف دولت مجوز داشته باشد و دولت هم عملاً نامهنگاری میکند که قانون امر به معروف را قبول ندارد! و آن را اجرا نمیکند! پیدا کنید این وسط پرتقال فروش را و به یاد بیاوریم غائله اسیدپاشیها را در زمان تصویب قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر در مجلس! ماجرایی که هیچگاه مسببان آن دستگیر نشدند!
به گزارش مبارکه نا، مرضیه شاهسنایی / فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ (عبس/۲۴) انسان موظف است ببیند که چه میخورد. در روایتی منظور از غذا را علمی است که انسان فرا میگیرد و یا شخصی که از او علم را فرا میگیرد و امروز فرهنگ در حکم همان علم است چرا که مبنای رفتاری ما قرار گرفته و رفتار ما نیز منشائی در ضمیر ما دارد؛ ضمیر آگاه یا ناخودآگاه.
در اخلاق اسلامی اصطلاحی داریم به عنوان «تأثیر وضعی» که عبارت است از تأثیراتی که اعمال بر روح ما میگذارند، فرد بخواهد یا نخواهد عمل تأثیرش را بر ضمیر آگاه و یا ناخودآگاه او میگذارد و مبنای اعمال بعدی او قرار می گیرد. همه اعمال اعم از آنچه می خوریم و آنچه میبینیم و آنچه میشنویم و تمام افعال و نیات ما تأثیرات وضعی بر روح و روانمان دارند.
در زمانی نه چندان دور اذهان همه ما با این جمله آشنا بود که «کتاب غذای روح است». کتاب در هر جامعهای سند فرهنگی و شناسنامه فرهنگ آن جامعه محسوب میشود. امروز اما دنیای تبادل اطلاعات و فرهنگها بسی گسترده شده است. تبادل جای خود را به تهاجم داده و تولیدات مسموم فرهنگی هر روز با ابزارهای مختلف در جامعه عرضه میگردد. امروز غذای روح ما و فرزندانمان در کتاب خلاصه نمیشود بلکه به اندازه دامنه تمام فضاهای رسانهای و غیررسانهای گسترده شده و بدون حساسیت یا پالایش و یا آزمایشگاهها و سازمانهای سنجش کیفیت معنوی وارد منازل ما میشوند و مورد استفاده هم قرار میگیرند و عجیب آنکه ما از حال روحمان غافلیم که چه چیزهایی را خواسته یا ناخواسته به خوردش میدهیم بدون اینکه ترس داشته باشیم که شاید مسموم شویم و یا حتی دچار مرگ روحی شویم در حالیکه از نظر جسمانی زنده و قبراقیم هر از گاهی نیز به پزشک مراجعه میکنیم، تقاضای آزمایشهای گوناگون و به اصطلاح معروف چکاب کامل میدهیم تا مبادا میکروبی یا ویروسی بدون اجازه وارد بدنمان شده و سلامت جسمیان را به خطر اندازد.
وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی متولی سلامت جسمی مردم است، همه خواهان انجام وظیفه این نهاد برای برخورد با افراد و سازمانهایی هستند که غذای فاسد وارد اجتماع میکنند و مردم نیز همکاری کرده و موارد تخلف را اطلاعرسانی میکنند. در این حوزه کسی منطق «من را در یک قبر میگذارند تو را هم در قبر دیگر» و همچنین منطق «به تو چه؟» و « به من چه؟» را نمیفهمد، چون پای زندگی جسمی در میان است.
از طرف دیگر وزارت ارشاد، نیروی انتظامی، قوه قضائیه و… متولیان غذای روح یا همان تولیدات و واردات فرهنگی هستند؛ اعم از فیلم، فضای رسانهای، کتاب و… اما در این حوزه «دل باید پاک باشد» و منطق «به تو چه؟» و«به من چه؟» در بین مردم به سمت نهادینه شدن پیش میرود و گاهی غذاهای مسموم فرهنگی با مجوز وزارت ارشاد وارد جامعه میشوند؛ چیزی شبیه فیلم ۵۰ کیلو آلبالو مدتها روی پرده سینماهای کشور باقی میماند، درحالیکه وزیر ارشاد از محتوای آن ابراز بیاطلاعی میکند! بعد با این اطلاعیه که ماهیتی مخرب دارد از روی پرده سینماها جمع میشود تا به این وسیله مخاطبان بیشتری را در ویدئوکلوپها بر اساس قانون «انسان نسبت به آنچه از منع میشود حریص میباشد»؛ به دنبال خود بکشاند. حال این مسئله را مقایسه کنید با وقتیکه مثلاً فلان غذای فاسد و مسموم وارد شبکه توزیع شده بود و وزیر مربوطه اظهار بیاطلاعی میکرد! حتماً کمترین مجازات وزیر استیضاح و برکناری معاونتهای متخلف بود.
لباس بارزترین نماد فرهنگی هر جامعه است که امروز بدون هیچ ملاحظه فرهنگی انواع و اقسام مدلهای آن یا با تصاویر و عکس نوشتههای نامناسب به راحتی از مرزها و مبادی گمرکی و به صورت قاچاق وارد کشورمان شده و یا در داخل با الگوگیری از شبکههای ماهوارهای تولید میشوند و هیچگونه نظارتی نیز بر آن صورت نمیگیرد. چون بعد از ۳۷ سال متولیان فرهنگی هنوز به ذهنشان خطور نکرده که این مسئله چه بلایی میتواند بر سر روح و روان مردم بیاورد و هنوز قانونی در این زمینه نوشته نشده و سازمان استاندارد تنها مسئول سنجش کیفیت فیزیکی است نه کیفیت فرهنگی!
با آغاز فصل گرما امسال پروژهای را که از چند سال قبل در حوزه لباس بانوان پیریزیهای آن را شاهد بودیم و وجب به وجب پیشرفت کرد تا امروز کامل شد را شاهدیم یعنی عرضه مانتوهای شیشهای! و حتی اخطار سال گذشته نیروی انتظامی هم برای برخورد با تولیدکنندگان و توزیعکنندگان آن مثمر ثمر نبود.
اینها همه، یعنی ولنگاری فرهنگی که ریشه دوانده است در بین مسئولین و مردم و البته وقتی امر به معروف و نهی از منکر هم باید از طرف دولت مجوز داشته باشد و دولت هم عملاً نامهنگاری میکند که قانون امر به معروف را قبول ندارد! و آن را اجرا نمیکند! پیدا کنید این وسط پرتقال فروش را و به یاد بیاوریم غائله اسیدپاشیها را در زمان تصویب قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر در مجلس! ماجرایی که هیچگاه مسببان آن دستگیر نشدند!
شاید بتوان گفت ولنگاری فرهنگی استراتژیک ترین روزنه نفوذ است برای دشمنان ما. برای آنکه از انقلاب اسلامی ایران تنها پوسته آن باقی بماند و از درون تهی شود، برای آنکه روح اسلامی و انقلابی در پیر و جوانمان بمیرد؛ اما در عوض هر روز به قطر شکم و دور بازوهایمان افزوده شود و ما غافل باشیم از مرگ روحی و معنویمان اما در عوض هر روز با پزشک هماهنگ شویم برای به تأخیر انداختن مرگ جسمی که روح انسانی در آن مرده است.
انتهای پیام/ حیا
Saturday, 23 November , 2024