پابرهنه های امام فراموش شده اند؛

به گزارش مبارکه ناسعید ساداتی: این روزها ماجرای حقوق میلیونی مدیران ارشد دولتی به یکی از پرحاشیه ترین اخبار رسانه ها و فضای مجازی تبدیل شده است. هر روز یک فیش حقوقی میلیونی جدید منتشر و با فیش های حقوقی کارمندان و کارگران ساده مقایسه می شود و این سوال به ذهن متبادر می گردد که کجایند پابرهنه هایی که صاحب این انقلاب بودند؟!

سوالی که هر چند باید از زبان رسانه های معاند مطرح می شود اما بعضا و پیش از “سوزن” زدن به دیگران نیاز است که یک “جوالدوز” به دولتمردان زده شود تا فراموش نکنند که انقلاب اسلامی قرار بود حال “پابرهنه‌ها” را خوب کند نه زمینه را برای رانت‌خواری و حقوق های چندصدمیلیونی مدیران ارشد خودش فراهم!

امام مدام می فرمود: «یک موی سر این کوخ ‏نشینان و شهیددادگان به همه کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد.» سیره ای که بعد از ارتحال امام (ره) از سوی رهبر معظم انقلاب ادامه یافت اما برخی از کارگزاران راه را کج کردند و با “شیب ملایم” به سمت اشرافیت گرویدند و رفته رفته پابرهنه ها و کوخ نشینان و به عبارتی بهتر صاحبان اصلی انقلاب «نامحرم» شدند.

آشِ فیش های میلیونی مدیران دولتی آنقدر شور هست که سخنگوی دولت لب به عذرخواهی از مردم بگشاید و رئیس جمهور و معاون اولش را برای برخورد با افرادی که به ناحق از بیت‌المال ارتزاق کرده اند، ترغیب کند.

اینکه کسی موافق این روند و شکاف طبقاتی عمیق بین رئیس و مرئوس نیست بر کسی پوشیده نیست (حداقل به ظاهر) و رئیس جمهور نیز با یک اقدام انقلابی دستور توقف این روند را صادر کرد، اما برای اینکه یادمان نرود مبانی انقلاب اسلامی چه بود و برای اینکه بدانیم چه کسانی صاحبان اصلی این انقلاب هستند نگاهی گذرا خواهیم داشت به مشی و مرام امام راحل در برخورد با فقرا و محرومین.

میزان دارایی‌های امام راحل

امام خمینی(ره) در 24 دی 1359 بر اساس اصل ۱۴۲ قانون اساسی میزان دارایی‌هاخود را اعلام کردند. اصل ۱۴۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چنین است:« دارایی رهبر یا اعضای شورای رهبری، رئیس جمهور، نخست وزیر، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط دیوان عالی کشور رسیدگی می‌‏شود که بر خلاف حق افزایش نیافته باشد.»

آنچه امام راحل مرقوم داشتند به شرح زیر است:

نام: روح الله- نام خانوادگی: مصطفوی معروف به خمینی- شماره شناسنامه 2744- محل صدور: خمین- سِمَت: روحانی.

1) دارایی غیر منقول (با ذکر مشخصات:)

الف) یک باب منزل مشتمل بر بیرونی و اندرونی در قم، محله باغ قلعه که معروف است.

ب) قطعه زمینی است ارث پدری است و به حسب اطلاع حضرت آقای پسندیده مشاع است بین این جانب و معظمٌ له و ورثه مرحوم اخوی (آقای هندی) که اجاره سهمیه این جانب از قرار اطلاع آقای اخوی، سالی چهار هزار ریال است که داده نمی‌شود.

2) دارایی منقول اعم از نقدی، موجودی یا سپرده بانکی، سهام و اموال غیر منقول دیگر با ذکر قیمت تقریبی:

الف) وجه مختصری است در تهران که نذورات و هدایای شخصی است.

ب)  اثاث منزل ندارم، مختصر اثاثی است در قم و تهران، مِلک همسرم می‌باشد.

دو قطعه قالی در منزل است، داده‌اند که اگر خواستم بابت خمس حساب کنم، و مال این جانب و ورثه نیست باید به سادات فقیر بدهند.

چند جلد کتاب، بقیه کتبی است که در زمان شاه مخلوع به غارت رفت و نمی‌دانم چقدر است و چند جلد کتاب که در مدتی که در تهران هستم از طرف مولفین هدیه شده است که قیمت تقریبی آن را نمی‌دانم، ولی قدر قابلی نیست، اثاثی که در منزل مسکونی فعلی در تهران است مِلک صاحبان منزل است، احمد اطلاع دارد.

ج) کلیه وجوهی که در بانکها یا در منزل یا نزد اشخاص است که آقای پسندیده مطلع هستند، به استثنای وجه مختصری که اشاره شد، وجوه شرعیه می‌باشد و مِلک این جانب نیست، و ورثه این جانب در آنها حقی ندارند و تکلیف آنها را به حسب وصیت تعیین نموده‌ام.

تاریخ 24 دی ماه 1359 – 7 ربیع الاول 1401
روح الله الموسوی‌امام خمینی (ره)؛ 24 دی 1359 [1]

لیست کوتاه بالا همه‌ی مال و اموال امام راحل از مایملک دنیوی است. امامی که بارها بر حق کوخ نشینان در جمهوری اسلامی تاکید داشت اما امروز…

پابرهنه های امام فراموش شده اند

بازخوانی انچه که امام می گفت و اعتقاد داشت شاید جزو ضروریات این روزها باشد:

«خدا نیاورد، آن روزی را، که سیاست ما وسیاست مسئولین کشور ما، پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند. «معاذالله» که این با سیره و روش انبیا و امیرالمومنین (علیه السلام) و ائمه معصومین علیهم السلام ـ سازگار نیست … گمان نمی کنم، عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد … یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ و کاخ نشینان جهان شرافت دارد .» [2]

«یکی از ویژگی های حاکمان طاغوتی در دنیای اسلام از دوران بنی امیه و بنی عباس تا به امروز استفاده از عنوان «حکومت و خلافت اسلامی» برای سرپوش گذاشتن روی اعمال غیر اسلامی و غیر انسانی شان بوده است. ایشان باید بگوید که این دولت های اسلامی همه ی دولت های اسلامی، (در مقیاس جهان اسلام)  الا یک معدود بسیار کمی، اصلا به اسلام کاری ندارند، اسلام وسیله برای مقام است,… ما که امیدواریم، که یک جلوه ولو بسیار ناقصی از ولایت، از ولایت علی بن ابیطالب (ع ) در کشور ما باشد، ما باید توجه بکنیم، کافی ندانیم، اینکه ما تظاهر می کنیم، و شعار می دهیم و چه اینها کافی نیست . دولت واقعا باید با تمام قدرت، آنطوری که علی (ع ) برای محرومین دل می سوزاند، … دل بسوزاند . » [3]

«در طول تاریخ شاهنشاهی در ایران … حکومت، حکومت اشراف بود. یکی از نعمت های بزرگی که خدای تبارک و تعالی به این ملت عنایت فرمود اینکه حکومت، حکومت مستضعفین است . حکومت محرومین است، یعنی آنهایی که در راس حکومت واقع شده اند، … خودشان لمس محرومیت را کرده اند، … حکومت مردمی یکی از خاصیات بزرگش این است، که خوف (قدرت های استکباری) در دل شان نیست، … مردم پشتیبان حکومت هستند، … اگر نصف مردم (ایران) پشتیبان محمد رضا بودند، این مصیبت ها به سر او می آمد !» [4]

« ما امروز دورنمای « صدور انقلاب اسلامی » را در جهان مستضعفان و مظلومان بیش از پیش می بینیم و جنبشی که از طرف مستضعفان و مظلومان جهان علیه مستکبران و زورمداران شروع شده و در حال گسترش است، امید بخش آتیه ی روشن است و وعده ی خداوند را نزدیک و نزدیک تر می نماید. گویی جهان مهیا می شود، برای طلوع آفتاب ولایت از افق مکه ی معظمه و کعبه ی آمال محرومان و حکومت مستضعفان» [5]

« اگر اسلام عزیز و جمهوری اسلامی نوپا به انحراف کشیده شود و سیلی بخورد و به شکست منتهی شود خدای ناخواسته اسلام برای قرن ها به طاق نسیان سپرده می شود و به جای آن اسلام شاهنشاهی و ملوکی جایگزین آن خواهد شد » . [6]

«فقرا و متدینین بی بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند. ما باید تمام‏ تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتى که ممکن است خط اصولى دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم.» [7]

«من نظری به دیگران ندارم، راجع به خودم می‌گویم از این وضع رادیو – تلویزیون خوشم نمی‌آید. واقع آن است که آن قدر که پابرهنه‌ها به رادیو – تلویزیون حق دارند، ما نداریم. این یک واقعیت است و تعارف نیست؛ واقع این است که آنها این نظام را درست کرده‌اند و این نهضت را به وجود آوردند؛ همین جمعیت هستند که پیروزی‌ها را به دست آوردند؛ از قشر بالا کسی در این مسئله حقی ندارد. البته ما هم در اصل مطلب شرکت داشته‌ایم، اما حق با آنهاست.» [8]

حالا نوبت به وارثان امام (ره) رسیده…

گفتنی ها بارها گفته شده و حال نوبت مدیران امروز جمهوری اسلامی؛ مدیرانی که امانت دار و وارثان خمینی کبیر و یارانش هستند. اکنون تصمیم با آنهاست که چگونه می خواهند این امانت را حفظ کنند؛ می خواهند آن را به صاحبان اصلی اش باز گردانند یا با کاخ نشینان بر سر غارتش شریک شوند!

منابع:

[1] http://emam.com/posts/view/2515

[2] (صحیفه نور ج ۲۰ , صص ۳۴۲ ـ۳۴۱)

[3] (صحیفه نور ج ۱۸ , صص ۱۵۹ ـ۱۵۸)

[4] (صحیفه نور جلد 22 ـ صص ۲۷)

[5] (ج ۱۲ , صص ۱۴۸ ـ۱۴۷)

[6] (ج ۲۱ , ص ۸۱)

[7] (صحیفه امام، ج‏21، ص: 87)

[8] (صحیفه امام، ج19، ص 347-346)

انتهای پیام/ جهان امروزت