نگاهی به بایدهای تحقق سیاست‌های اقتصاد مقاومتی؛

مبارکه نا-محمد رضا انیسی آرانی، کارشناس اقتصادی/ ضرورت وجود یک الگوی بومی برای اقتصاد ایران با توجه به سنت‌های ملی و اعتقادی آن، مسأله‌ای بود که از سال‌های بعد از انقلاب مطرح می‌شد. منتها در هر دوره، به دلیل مسائل مختلف، از جمله مشکلات ابتدای انقلاب و جنگ طولانی با عراق و گرفتاری‌هایی که در ادامه برای بازسازی کشور ایجاد شد، فرصت تدوین و برنامه‌ریزی چنین الگویی مهیا نشد، هر چند تمام این مشکلات، با وجود آن که شاید هر یک از آن‌ها، به تنهایی برای براندازی یک انقلاب نو پا کافی باشد، دلیلی برای توجیه کم‌کاری‌ها و بی‌توجهی‌ها نیست. با این حال در سال‌های اخیر در شرایطی قرار گرفتیم که سهل‌انگاری بیشتر، به نهایتی بسیار اسف‌بار ختم می‌شود…

تلاش‌های نافرجام برای رهایی از چاه نفت

پس از جنگ تحمیلی و در طول سال‌های منتهی به اواخر دهه‌ی هفتاد، همواره زمینه‌سازی‌هایی برای بهبود شرایط اقتصاد و بهینه‌سازی ساختارها و نهادها انجام شد، ولی به دلیل فقدان سیاست‌های کلی و متکی بودن تصمیم‌گیری‌های کلان کشور به تصمیم‌های افرادی معدود که معمولا به صورت روزمره انجام می‌شد، هرگز نتایجی که از آن مدنظر بود به دست نیامد. نتیجه ای که از اجرای این سیاست‌ها در دولت سازندگی حاصل شد، چیزی جز تعمیق شکاف‌های طبقاتی و پر شدن جیب آقازاده‌های رانت خوار نبود.

پس از آن نیز اقتصاد ایران هرگز از بیماری وابستگی به نفت آزاد نشد و همواره در کشاکش افت و خیز قیمت جهانی آن، دست و پنجه نرم می کرد. این شرایط خصوصا در زمان افت قیمت نفت و درآمد حاصل از فروش این ثروت ذی‌قیمت، بیشتر نظریه پردازان و دولتمردان را به صحبت پیرامون رهایی از چاه نفت ترغیب می کرد، ولی عملا نتیجه‌ی خاصی از آن حاصل نمی شد.

الگوی بومی برای پیشرفت واقعی

الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، به عنوان همان الگوی بومی که می‌توانست ایران را برای رسیدن به آرمان‌های خود هدایت کند، چند سال پیش از سوی رهبر انقلاب مطرح شد. از آن پس، ابلاغ سیاست‌های کلی در زمینه‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی، به عنوان تکه‌هایی برای تکمیل جورچین این الگو صورت گرفت. سیاست‌های اقتصاد مقاومتی از جمله‌ی سیاست‌هایی بود که در این فرایند در بهمن ماه ۹۲ مطرح شد.

اقتصاد مقاومتی توزیع فقر نیست

اقتصاد مقاومتی ایده‌ای بود که در فضای شدت گرفتن تحریم‌های غرب به سرکردگی آمریکا و اثرگذاری شدید آن در برخی زمینه‌های اقتصادی افق‌های نوی را پیش روی فعالان اقتصادی گذاشت. به همین خاطر بسیاری افراد با توجه به ذهنیت‌های خود سعی کردند معنای این ایده را بیان کنند. از جمله این که عده‌ای تلاش کردند تا آن را به عنوان سیاست اقتصادی توزیع فقر مطرح کنند، در حالی که رهبر انقلاب، خود این معنا را رد کردند و اقتصاد مقاومتی را نظریه‌ی پیشرفت معرفی کردند، نه تلاش برای عمومی کردن فقر.

فرهنگ اقتصادی صحیح زیربنای تحقق اقتصاد مقاومتی

نکته‌ی نهایی این که اقتصاد مقاومتی بستر مناسبی برای طرح می‌خواهد و اگر فرهنگ مصرفی و اقتصادی جامعه از یک سو و نظام‌ها و ساختارهای اداری و اقتصادی از سوی دیگر به خوبی جهت نگرفته باشد، این سیاست‌ها هرگز محقق نخواهد شد. از این رو مهم‌ترین زیرساخت برای رسیدن به آینده‌ی اقتصادی، ساختن فرهنگ درست اقتصادی است که مسلما مخالف هدفی به نام کسب منفعت بیشتر است که در لیبرالیسم و نظام سرمایه‌داری به عنوان اساس حرکت‌های اقتصادی مطرح می‌شود. در واقع فرهنگ اقتصادی یکی از بنیادی‌ترین اصولی است که حتی در سیاست‌های ابلاغ شده نیز مدنظر هست.

انتهای پیام/ خطب شکن