با قوت گرفتن لغو حج تمتع؛

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی مبارکه نا، اینکه منتفی شدن حج تمتع 95 را باید به گردن دولت تدبیر انداخت یا حکومت سعودی، موضوعی است که برای آن می‌توان چند نکته را یادآور شد:

1. حج تمتع از فروع دین و از واجبات توصیه‌شده‌ است که به این راحتی‌ها نمی‌توان بر طبل تحریمش کوبید. در واقع فرق بین تمتع و عمره‌ی مفرده در تعداد روزها و یا زمان محدود آن نیست، بلکه آنچه حج تمتع را از عمره متمایز می‌کند ماهیت آن است که در اعمال و آدابش خلاصه شده است.

در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که حج را طبق آنچه اسلام ناب گفته، اجرا می‌کند و از این حیث توانسته شعائر اسلام را در حج زنده نگاه بدارد. مثلا یکی از مهم‌ترین اعمال حج تمتع، برائت از مشرکین است که ظاهرا فقط از سوی حجاج ایرانی و شیعیان کشورهای دیگر می‌توان چنین مناظری را مشاهده کرد؛ چرا که سایر کشورها از جمله عربستان، تفسیری واژگونه از مشرکین دارند که فتاوای مفتی‌های اعظم آنها، اظهار دوستی سعودی‌ها با رژیم صهیونیستی و نیز حملات نظامی عربستان بر غیرنظامیان یمنی نشان از فهم دگرگونه‌ی سعودی‌ها از «مشرکین» و «اسلام سیاسی» است.

بنابراین ایران نمی‌تواند هم‌چون عمره، تمتع را نیز در یک چشم بر هم زدن تحریم کند و عرصه‌ی حج را از حضور حجاج ایرانی که نماینده‌ی اسلام ناب‌اند خالی نماید.

2. منتفی شدن احتمالی حج را باید در ریشه‌ی آن جستجو کرد نه در جایی دیگر. آنچه تا کنون نتواسته سعودی‌ها را به پذیرش شروط ایران جهت اعزام زائران به عربستان وا دارد، سازمان حج و زیارت ایران و شخصی چون آقای اوحدی نیست؛ بلکه این اتفاق، میوه‌ی درختی است که از فروردین 94 با تجاوز به دو زائر نوجوان ایرانی در فرودگاه جده کاشته شده، در فاجعه‌ی منا و سقوط جرثقیل در مسجدالحرام آبیاری گردیده و در اعدام شیخ نمر شاخ و برگ در آورده است.

          

در حقیقت، لغو حج تمتع را باید در دیپلماسی منطقه‌ای دولت تدبیر و امید کاوش نمود که چرا پاسخ تهدید و توهین و تجاوز و کشتار را با لبخند و نرمش و ابراز برادری نشان دادند و کار را به جایی رساندند که عربستان، مهد تروریسم‌های تکفیری، در بیانیه‌ی پایانی سازمان همکاری‌های اسلامی، ایران را به حمایت از تروریسم و دخالت در امور داخلی سایر کشورها متهم نماید؟

3. خط فکری برخی رسانه‌های وابسته به دولت، مدت‌هاست همه‌ی تقصیرها را به گردن سعودی‌ها انداخته و دولت را به خاطر خطاهای فاحش سیاسی‌اش هیچ ملامت نمی‌کنند. البته حکام سعودی در دشمنی با اسلام ناب و جمهوری اسلامی پا را از حد مجاز فراتر برده و بزرگتر از دهان‌شان لقمه برداشته‌اند، اما این‌که هنر دیپلماسی دولت یازدهم که توانسته سایه‌ی شوم جنگ را از سر کشور بردارد و برجامی را به ارمغان آورده که به قول آقای روحانی موجب تعظیم جامعه‌ی جهانی به ایران شده، در ماجرای حج 94 موفق به تنبیه سعودی‌ها در فاجعه‌ی تلخ منا نشد و نتوانست مانع از زیاده‌خواهی آنها در مذاکرات حج 95 شود، جای بسی تعجب است!

پیش‌بینی می‌شود با قطعی‌شدن لغو حج تمتع 95، آن خط فکری مخدوش که همه‌ی مبانی اسلامی را زیر تیغ «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است» ذبح کرده، بار دیگر سر بر آورد و با ادبیات فیس‌بوکی این‌گونه القا کند که آیا بهتر نیست پولی که به جیب سعودی‌ها می‌دهیم را به روستاها و محرومان اختصاص بدهیم!؟

حال آنکه همان رسانه‌های اجیرشده، محرومان و مستضعفان را یارانه‌بگیرانی معرفی می‌کنند که باید تهرانیزه شوند تا به توسعه‌ی سیاسی برسند! آنها بی‌آنکه اشاره کنند که ده‌ها هزار میلیارد تومان صرف واردات رسمی اجناسی مانند لوازم آرایشی در کشور می‌شود، هزینه‌ای که صرف عمل به فریضه‌ی دینی می‌گردد را غیر لازم عنوان می‌کنند.

4. به نظر می‌رسد توجیهاتی مثل «تیم ایرانی همه‌ی تلاشش را برای حضور ایران در حج انجام داد» و یا «اگر به حج نرویم، اتفاق خاصی نمی‌افتد» و نیز «اصلا چرا باید پول ایرانیان به جیب سعودی‌ها برود تا یمنی‌ها را به کشتن دهند؟» و شاید «همه چیز تقصیر دولت قبل است» پس از لعو احتمالی حج تمتع، از سوی دولت‌مردان اعلام شود تا مرهمی باشد بر زخم کاری دیپلماسی دولت که در جده، منا و استانبول برداشته است.

 انتهای پیام/

راه دانا