طرح “غرب آسیا جدید” امنیت اسرائیل را تأمین خواهد کرد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی مبارکه نا، منطقه غرب آسیا به صورت جدی 5 سالی است که درگیر جنگ نیابتی شده و این موضوع باعث ویرانی‌های انبوهی در منطقه گردیده است.

گروه‌های تکفیری از داعش، جبهه‌النصره، القاعده، احرارالشام، جیش‌الاسلام، فلیق الشام و  اجناد الشام و… همه به دنبال ضربه زدن به منافع کشورهای منطقه و خصوصا کشورهای محور مقاومت هستند.

**آمریکا به دنبال تجزیه کشورهای منطقه است

ایالات متحده آمریکا به صورت جدی طرحی را در دست دارد تا کشورهای منطقه غرب آسیا را براساس تقسیمات قومی و مذهبی تجزیه کند و این یکی از اقداماتی است که به صورت جدی دنبال می‌شود.

تأمین امنیت اسرائیل با طرح

سردمداران “کاخ سفید” در این پروسه از مدت‌ها پیش طرحی را در دست تدوین داشتند که در آن کشورهای منطقه تقسیم شوند و در این پروسه سه کشور ایران، عراق و سوریه به عنوان پیکان تجزیه شوندگان قرار داشتند.

در نقشه “غرب آسیا جدید” سوریه، عراق ، ایران و لبنان براساس تقسیم‌بندی قومی و مذهبی به چندین کشور تجزیه می‌شدند. البته طرح استراتژیک آمریکایی‌ها برای تقسیم کشورها، فقط به ایران، سوریه و عراق ختم نمی‌شود؛ بلکه ترکیه، عربستان، اردن، پاکستان و… هم در این تقسیم‌بندی قرار می‌گیرند.

**طرح غرب آسیا جدید به نفع کیست؟

در طرح غرب آسیا جدید کشورها کوچک می‌شوند و حکمرانی بر آن‌ها آسان است.  پس اولین منفعت راهبرد مذکور این است که انتخاب دست نشانده و مدیریت وسعت یک کشور سهل الوصول تر خواهد بود.

منفعت دوم طرح “غرب آسیا جدید” این است که “امنیت اسرائیل” در منطقه پرآشوب غرب آسیا تأمین می‌شود؛ اگر به اطراف سرزمین‌های اشغالی نگاهی بیندازیم ، می‌بینیم که سوریه و لبنان در همسایگی مناطق مذکور قرار دارند.

اسرائیل با دو عضو مهم محور مقاومت یعنی سوریه و لبنان سروکار دارد. از یکسو “بشاراسد” رئیس جمهور سوریه سرتقابل با رژیم صهیونیستی داشته و از سوی دیگر حزب‌الله لبنان پیگیر مقاومت و باز پس‌گیری “مزارع شبعا” از اسرائیل است  و لذا مقامات “تل آویو” از این موضوع احساس خطر کردند و “لابی‌های اسرائیل” و “لژهای فراماسونری” برنامه‌ریزی کردند که به رئیس جمهور سوریه و حزب‌الله لبنان ضربه بزنند.

آمریکا ابتدا در تابستان سال 2006 سعی کرد با یک طراحی دقیق و با کمک برخی کشورهای منطقه حزب‌الله را نابود کند و مقدمه تجزیه لبنان را به وجود آورد. اما در جنگ مذکور این حزب‌الله بود که پس از 33 روز با وجود حملات هوایی سنگین نیروی هوایی ارتش اسرائیل پیروز شد و درد زایمانی که “کاندولیزا رایس” در آن زمان گفته بود اتفاق نیفتاد و منطقه آبستن تحولات جدیدتری شد.

جفری گلدبرگ نویسنده و خبرنگار مجله اتلانتیك و خالق كتاب “زندانیان: داستان دوستی و ترور” در مقاله ای با عنوان نقشه جدید خاورمیانه به طور گویایی به راهبرد آمریکا در قبال کشورهای منطقه اشاره می کند و مدعی است: “زمانی که ما برای روی آماده سازی نقشه همراه مقاله کار می کردیم، توهم و اغراق را کنار گذاشتیم. با این حال وقتی که امروز به آن می نگریم اصلا خیالی به نظر نمی رسد. ما تقسیم سودان به دو کشور را پیش بینی کرده بودیم  (اگرچه آنچه را که امروز سودان جنوبی می نامند، “سودان جدید” نام نهادیم.) . ما “حزب اللهستان” را در بخشی از لبنان ایجاد کردیم که عملا امروز وجود دارد. شمال حزب اللهستان در کنار سواحل مدیترانه در سوریه “جمهوری علوی” قرار دارد. این یکی از نتایج نیمه قابل قبول کوتاه مدت جنگ سوریه به رهبری بشار اسد است. همچنین در نقشه ما، سوریه مناطقی را به “دروزستان” واگذار می کند که در مناطق نزدیک به مرزهای “اردن کبیر” قرار دارد. البته عراق هم تقسیم شده است و کشور کردستان کنترل مناطق کردنشین ترکیه را هم به دست گرفته است. یکی از الحاقات نیمه هوشمندانه به این نقشه – منطقه خودمختار بدون ها – است؛ چیزی که می توانست پیش از کودتای نظامی اخیر مصر و نقشه ارتش مصر برای حفظ صحرای سینا از قبایل جهادی در “شبه جزیره سینا” در آن منطقه تکمیل شود.

غرب به تأسی از سیاست جهانی امریکا مبنی بر تبدیل اسراییل به ژاندارم و قدرت بی رقیب منطقه که همزمان توان رویارویی تهاجمی با همه کشورهای اسلامی را داشته باشد، در پی آن است؛ تا با تقسیم واحدهای بزرگ اراضی وسیع کشورهای اسلامی که از قضا سرشار از انرژی نفت و دیگر پتانسیل های برتری بر اسراییل هم هستند، از ضریب و احتمال قدرت گیری آنها در آینده بکاهند و در نهایت زمینه را برای استیلای بی چون و چرای رژیم اسراییل بر کل منطقه، فراهم سازند.

البته به گفته بسیاری از تحلیلگران امروز غرب آسیا جدید با محوریت مقاومت و در راستای مقابله با امپریالیسم ایجاد شده است که نمونه آن ها پیرووزی های مقاومت اسلامی لبنان و ارتش سوریه در مبارزه با تروریسم آمریکایی است.

پایگاه المانیتور  در گزارشی با اشاره به موفقیت‌های محور ایران، حزب‌الله و روسیه در نبرد علیه تروریسم، پیش‌بینی کرد که «غرب آسیا جدید» را همین محور شکل خواهد داد و از هم‌اکنون نیز این طرح در حال اجرا است.

المانیتور تصریح کرد:   هم افزایی محور مقاومت با روسیه نویدبخش شکل‌گیری یک “غرب آسیا جدید” است؛ اما «با طرح مورد اشاره “کاندولیزا رایس” وزیر خارجه پیشین آمریکا، که پس از جنگ اسرائیل برای نابود کردن حزب‌الله در جولای 2006 (تیر 1385) مطرح شد، کاملا فرق دارد و مقابل آن است.»

به عبارت بهتر آغاز طرح ایالات متحده آمریکا با پیروزی حزب‌الله و شکست ارتش مجهز اسرائیل منجر شد و یگان‌های زرهی “تزاحال” با سرخوردگی عقب نشستند و ده ها تانک “مرکاوا” تلفات دادند.

تأمین امنیت اسرائیل با طرح

تأمین امنیت اسرائیل با طرح

**واسطه “طرح غرب آسیا جدید” کیست؟

طرح کلید خورده آمریکا با اقدامات “بندربن سلطان بن عبدالعزیز آل سعود” سفیر سابق رژیم سعودی در سال 2004 ادامه یافت و این شاهزاده سعودی مقدمات ناآرامی‌های سال 2011 سوریه را فراهم کرد که ایجاد افراط گرایی خشن از دستاوردهای پنج سال بحران آفرینی رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان است.

سوریه درسال 2011 آبستن تحولاتی شد و پشتیبانی تسلیحاتی شاهزاده های سعودی از افراط‌ گرایان باعث ایجاد یک جنگ جهانی کوچک در این کشور گردید و امروز هر پاره‌ای از سوریه توسط یک گروه اداره می‌شود که البته هنوز آمریکا به هیچ یک از اهداف خود در طرح غرب آسیا جدید نرسیده است.

ایالات متحده آمریکا به دنبال تجزیه سریع سوریه ظرف کمتر از 6 ماه از سال 2012 بود؛ اما نه تنها این پروسه اتفاق نیفتاد، بلکه ارتش و نیروهای دفاع وطنی این کشور توانسته‌اند بخشی از مناطق را بازپس گیرند و برای بخش دیگر در حال نبردند  و همین پروسه در عراق نیست در حال پیگیری است.

در حقیقت قرار است براساس طرح آمریکایی غرب آسیا جدید شرق سوریه و جنوب آن تجزیه شود و عراق نیز بخش غربی و شمالی آن تجزیه خوهد شد که البته این طرح با 100 درصد شکست مواجه شده است. هرچند که آمریکا و هم‌پیمانانش برخی مشکلات در عراق و سوریه را ایجاد کردند اما در نهایت این موضوع یعنی تجزیه عراق و سوریه محقق نشده است.

گزارش از محمد زرچینی

انتهای پیام/