فرار محمد رضا پهلوی، طلیعه پیروزی ملت و سرلوحه سعادت و دست یافتن به آزادی و استقلال است. محمدرضا که عمری خودش و پدرش، نوکر و سرسپردة امریکائیان بودند؛ وقتی به کمک امریکا نیاز داشت؛ نه تنها به او اجازة ورود به آن کشور را ندادند بلکه، کشورهای دیگر را نیز به عدم حمایت از شاه مخلوع، تشویق کردند.

مبارکه نا– شاهد آسمانی/ 26 دی ماه، یادآور روزی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است که باعث شادی مردم محروم و زجرکشیدة ایران و درهم شکستن رژیم شاهنشاهی 2500 ساله شد. روزی که شاه خائن، پس از نا امید شدنش از ادامة حکومت در ایران، چاره­ای جز خروج از ایران نداشت. بنابراین، این نوکر امریکایی که حتی اربابانش نیز او را نپذیرفتند؛ در 26 دی سال 1357 شمسی، مجبور شد به مصر سفرکند.

فرح پهلوی، همسر محمدرضا شاه، که همراه او ایران را برای همیشه ترک می­کرد؛ در مورد آخرین سفرش از ایران می­گوید: «محمدرضا از آن که مجبور به ترک وطن شده بود به شدت متأثر و ناراحت بود. ساعت از یک بعد از ظهر گذشته بود که ما در میان بدرقه دکتر شاهپور بختیار (نخست وزیر) دکتر جواد سعید (رئیس مجلس شورای ملی) دکتر علی قلی اردلان (وزیر دربار) و فرماندهان عالی رتبه ارتش و گروهی از رجال و شخصیت های مملکتی فرودگاه مهر آباد تهران را ترک گفتیم.

محمدرضا در گفتگوی کوتاهی که پای پلکان هواپیما با خبرنگاران انجام داد گفت: برای چند روز استراحت به اسوان (مصر) می رود. او اضافه کرد همان طور که در موقع تشکیل این دولت گفته بودم مدتی است که احساس خستگی می کنم و احتیاج به استراحت دارم. ضمنا گفته بودم بعد از این که خیال ما راحت شود و دولت مستقر شود به مسافرت خواهم رفت و این سفر اکنون آغاز می شود. امروز با رای مجلس شورای ملی که پس از سنا داده شد امیدوارم که دولت بتواند هم در جبران گذشته و هم در قانون گذاری آینده موفق شود و برای این کار ما مدتی به همکاری و حسن وطن پرستی به معنای اشد کلمه احتیاج داریم سخن دیگری غیر از حفظ مملکت و انجام وظیفه بر اساس میهن پرستی ندارم… .

محمدرضا همین اندازه گفت که خسته است و برای معالجه کشور را ترک می کند و از پاسخ به این پرسش که کی باز خواهد گشت خودداری نمود و گفت که این به وضع مزاجی اش بستگی خواهد داشت. او در حالی که از پلکان هواپیما بالا می رفتیم گریه می کرد.

ما پنج روز در مصر بودیم اما امریکایی ها به ما دستور دادند تا خاک مصر را ترک کنیم. در روز پنجم سفیر امریکا به دیدار محمدرضا در اسوان آمد و بدون مقدمه چینی های تشریفاتی به صراحت گفت شما باید فردا صبح خاک مصر را ترک کنید.»

امام خمینی «ره» در مورد فرار شاه از ایران، فرمود: « فرار محمد رضا پهلوی را که طلیعه پیروزی ملت و سرلوحه سعادت و دست یافتن به آزادی و استقلال است به شما ملت فداکار تبریک عرض می کنم. شما ملت شجاع و ثابت قدم به ملتهای جهان ثابت کردید که با فداکاری و استقامت، می توان بر مشکلات هرچه باشد غلبه کرد و به مقصد هرچه دشوار باشد رسید. گرچه این ستمگر با دست آغشته به خون جوانان ما و جیب انباشته از ذخایر ملت، از دست ما گریخت ولی به خواست خداوند متعال بزودی به محاکمه کشیده خواهد شد و انتقام مستضعفین از او گرفته خواهد شد و لکن قطع دست ستمکار از ادامه ظلم به دست ستمدیدگان فوری است. او رفت و به هم پیمان خود اسرائیل دشمن سرسخت اسلام و مسلمین پیوست و جرایم و آشفتگی­هایی را برجا گذاشت که ترمیم آن جز به تائید خداوند متعال و همت همه طبقات ملت و فداکاری اقشار کاردان و روشنفکر میسر نخواهد شد… .»

اما مردم، که از فرار شاه خوشحال بودند؛ با شادمانی به خیابان­ها آمده؛ سر از پا نشناخته، شعار می­دادند: «شاه فراری شده/ سوار گاری شده/ ای شاه امریکایی/ تو دشمن خدایی»

از فرار محمدرضا شاه پهلوی، چند درس می­توان گرفت:

  1. محمدرضا که عمری خودش و پدرش، نوکر و سرسپردة امریکائیان بودند؛ وقتی به کمک امریکا نیاز داشت؛ نه تنها به او اجازة ورود به آن کشور را ندادند بلکه، کشورهای دیگر را نیز به عدم حمایت از شاه مخلوع، تشویق کردند. شاه که سال­ها با شکنجه و شهیدکردن جوانان ایرانی، وفاداری خود را به اربابانش ثابت کرده­بود در فلاکت تمام، در مصر جان سپرد. این اتفاق، هم به ملت و هم به مسئولان ما درس می­دهد که هرگز چشم امید به امریکائیان نداشته­باشیم؛ چون دولت امریکا بارها ثابت کرده­است با هر شخص و دولتی تا جایی همراه است که منافع امریکا حفظ شود و اگر روزی برای دریافت کمک، دست نیاز به سوی آنها درازکردیم؛ نباید توقع کوچکترین کمکی از این دولت داشته باشیم.
  2. درس دیگری که از این اتفاق می­گیریم آن است که اگر ملت بخواهد؛ اراده کند، گوش به فرمان رهبرش باشد و استقامت کند؛ با توکل به خدا هر ناممکنی را ممکن می­کند و می­تواند بر همة ابرقدرت­های جهان پیروز شود.
  3. درس دیگر از فرار شاه خائن، این است که اگر مسئولی به ملت پشت کند و بخواهد با استمداد از کسانی غیر از این ملت، به سعادت برسد سخت در اشتباه است؛ چون دوختن چشم امید به دولتمردان غربی، به­ویژه امریکا، نتیجه­ای جز آوارگی و مرگ در غربت و پستی نخواهد داشت.

 

انتهای پیام/