به مناسبت شهادت امام الرئوف حضرت ثامن الحجج(ع)؛

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی مبارکه نا، ای امام الرئوف! همراه با کبوتران حرمت محزون و گریان دل را به دور بارگاه تو پر مى دهیم تا با زمزمه ملائک همراه شویم. سلام بر تو که مهربانی هایت از شمار زائران انبوهت بسیار بیشتر است. امروز، سلام اشکبار ما با سوختن «اباصلت» همراه شده است. سلام بر تو ای معصوم هشتم! کوچه های طوس، هنوز بوی عطرآگین تو را می دهد و آوای غریب ملایک هنوز در طواف حریم کبریایی ات به گوش می رسند. حنجره نورانى‌ات، جرعه نوش سم ستم سیه‌دلان مى شود و طنین هق هق زائرانت تا قیامت، گلوى سوخته ات را یاد مى کند.

شهادت امام رضا-دعبل خزاعی.mp۴ | دانلود فیلم 
***
بخشی از سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در باره دوران حیات امام رضا علیه‌السلام | انسان ۲۵۰ ساله
امام رضا علیه‌السلام و بیداری در برابر دشمن
 آیت الله العظمی امام خامنه ای-انسان ۲۵۰ساله- امام رضا(ع).mp۳ | دانلود فایل
عمر مبارک امام رضا (سلام‌الله‌علیه) تقریباً پنجاه و پنج سال بوده است – یعنی از سال ۱۴۸ که سال شهادت امام صادق (علیه‌السّلام) است تا سال ۲۰۳ – تمام زندگی این بزرگوار با همه‌ی این عظمتها و عمقها و ابعاد گوناگونی که میشود برای آن ذکر کرد و تصویر کرد، در همین مدّت عمر نسبتاً کوتاه انجام گرفته است. از این مدّت پنجاه و پنج سال، نزدیک به بیست سال – تقریباً نوزده سال – مدّت امامت این بزرگوار است؛ امّا همین مدّت کوتاه را که ملاحظه میکنید، تأثیری که در واقعیّت دنیای اسلام گذاشت و به گسترش و عمقی که به معنای حقیقیِ اسلام و پیوستن به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) و آشنا شدن با مکتب این بزرگواران انجامید، یک داستان عجیبی است، یک دریای عمیقی است. آن وقتی که حضرت به امامت رسیدند، دوستان و نزدیکان و علاقه‌مندان حضرت میگفتند که: علیّ‌بن‌موسی در این فضا چه کار میتواند انجام بدهد – این فضای شدّت اختناقِ هارونی که در روایت دارد که میگفتند: وَ سَیفُ هارونَ تَقطُرُ دَما؛ خون میچکد از شمشیر هارون – این جوان در این شرایط، در ادامه‌ی جهاد امامان شیعه و در مسئولیّت عظیمی که برعهده‌اش است، میخواهد چه بکند؟ این اولِ امامت علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا (علیه‌السّلام) است. بعد از این نوزده سال یا بیست سال که پایان دوران امامت و شهادت علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا است، وقتی شما نگاه میکنید، می‌بینید که همان تفکّر ولایت اهل‌بیت و پیوستگی به خاندان پیغمبر آن‌چنان گسترشی در دنیای اسلام پیدا کرده که دستگاه ظالم و دیکتاتور بنی‌عبّاس از مواجهه‌ی با آن عاجز است؛ این را علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا انجام داده.
این حرکت امام رضا (علیه‌السّلام) است؛ تا بالاخره مأمون طیّ همان قضایایی که شنیده‌اید و تکرار شده است و میدانید، احساس میکند که ناچار است علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا (علیه‌السّلام) را – که با نیّتهای خاصّ خودش، آن بزرگوار را از مدینه کشانده بود، آورده بود، به خود نزدیک کرده بود و قصد کشتن آن بزرگوار را هم نداشت – برخلاف آنچه تدبیر کرده بود، به شهادت برساند؛ کار قضاء الهی و اراده‌ی الهی و تدبیر الهی – که پاره‌ی تن پیغمبر در این نقطه‌ی دوردست از مدینه مدفون بشود که خود این یک تدبیر الهی است، یک مهندسی الهی است – به وسیله‌ی دشمنان اهل‌بیت انجام بگیرد.
 کار برای اهداف بلند را این‌جوری باید انجام داد؛ نگاه به بلندمدّت را با این انگیزه‌ها، با این نیّتها، با این امیدها باید انجام داد. (دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۱۳۹۲/۰۶/۲۶)
***
طرح گرافیکی
السلام علیک ایها الشمس الشموس
***
توسل آيت الله حاج آقا مجتبي تهراني با امام رضا عليه السلام در آخرين روز ماه صفر عمر شريفش
توسّل به امام رضا(عليه­ السلام)
ان شاء الله من امشب دو توسل دارم. یکی توسلم به امام هشتم(صلوات ­الله­ علیه) است که در روایات داریم امشب، شب شهادت حضرت است. البته خود امام هشتم هم می­داند توسلم به امام هشتم چیزی نیست که ظاهری باشد، من هرچه دارم و می­خواهم بگویم، از اينها دارم، ما هم هرچه داریم از امام هشتم داریم. امشب دائماً به این فکر می­کردم که ماه صفر تمام شد، یعنی می­شود ما را دست خالی از اینجا رد کنند؟ حالا فرض کنید ما بد باشیم، خُب بد هستیم دیگر! این قدر بدها در خانه خوب­ها رفتند و آنها هم محبت کردند؛ اگر ما خوب بودیم و به ما محبت می­کردند به نظر من زیاد مهم نبود، اگر بدها آمدند و به آنها محبت کردید، مهم است.
من می­خواهم بگویم یا علی ابن موسی الرضا ما همه اعتراف داریم كه بد هستیم، اما این دیگر قابل انکار نیست که در خانه شما آمدیم، آيا می­خواهی ما را رد کنی؟ «ما هکذا الظن بکم» ما اعتقادمان به شما غیر از این است.
هم ابن بابویه و هم شیخ مفید(رضوان ­الله­ تعالی ­علیهم) نقل می­کنند، البته خصوصیات را مختلف نقل می­کنند، بعضی­ها می­گویند امام هشتم کسالت داشت، مأمون به دیدار حضرت آمد نه اینکه حضرت آنجا برود، حالا هرکدام باشد فرقي نمي­كند، ولی مأمون قبلاً به یکی از غلام­هایش سپرده بود كه ناخن­هایش را بلند کند و بعد هم زیر ناخن­هایش زهری را تعبیه کند و بعد هم دستور داد آن میوه را آوردند و گفت: این میوه را برای حضرت آماده کن. میوه­ها را آماده کرد و مأمون به حضرت گفت شما اینها را میل کنید، برایتان خوب است. حضرت امتناع کرد. در روایت دارد هرچه اصرار کرد امتناع کرد. مأمون گفت: سوگند به خدا از جایم حرکت نمی­کنم مگر اینکه شما اينها را بخورید. حضرت به زور مقداری از آن میوه را تناول کرد. مأمون بلافاصله حرکت کرد و رفت. امام هشتم هم حرکت کرد، اما دو تا حرکت می­گوید. امام هشتم وقتی از جا حرکت کرد پنجاه بار بلند شد و نشست. «يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيم» امام هشتم مثل مار گزیده به خودش می‏پیچید، روکرد به اباصلت و گفت: درب خانه را ببند و کسی را راه نده. حضرت رفت و در حجره خودش خوابید. اباصلت می­گوید: من در صحن خانه ایستاده بودم یک وقت نگاه کردم دیدم نوجوانی وسط صحن خانه است كه اشبه مردم به امام هشتم است. جلو رفتم گفتم: آقازاده من همه درب­ها را بسته بودم، شما از کدام در وارد شدید؟ گفت: ای اباصلت خدایی که من را در یک لحظه از مدینه به طوس آورد، از در بسته هم وارد می­کند. آمده­ام پدر مظلوم و مسموم و معصوم خودم راببینم و با او وداع کنم. می­گوید: دیدم به سوی حجره­ای که امام هشتم در آن بود رفت. من در پی او رفتم، دیدم در را باز کرد همین که وارد شد دیدم امام هشتم از جای حرکت کرد و پسر را در آغوش گرفت، پسرش را می­بوسید. وقتی من این منظره را به ذهن می­آورم، یاد حسین(علیه­السلام) می­کنم: «و رفع رأسه و ودعه فی حجره» سر علی را بلند کرد و در دامن گرفت: «و وضع خده علی خده» “بحارالأنوار، ج۴۰، ص۳۴۵” صورت به صورت علی گذاشت، اما علی با او صحبتی نکرد.
 توسّل به حضرت زهرا(سلام ­الله­ عليها)
اما توسل دوم من به کسی است که او این روزها صاحب عزا است. او هم عزادار پدر است و هم عزادار پسر است. یا زهرا، ما همه به امیدی اينجا آمده­ ایم، ماه صفر تمام شد همه متوقع هستیم. فضلت را می‏ خواهیم، عنایتت را می­خواهیم. می ­توانم این را بگویم که یقین دارم ردمان نمی­ کنید.
دارد كه اسماء آب می­ریخت و علی غسل می­داد. علی(علیه­السلام) طبق وصیت زهرا(سلام­ الله ­علیها) بدن حضرت را از زیر پیراهن غسل می­ داد. پیراهن به تن زهرا بود، اما می­گویند: یک وقت علي(علیه ­السلام) از غسل دادن دست برداشت و شروع کرد های­های گریه کردن. اسماء پرسید: آقا چه شده است؟ نقل می ­کنند آقا فرمود: دستم به بازوی زهرا خورد!
 زهرا را غسل داد خواست کفن کند، زینب(سلام­الله­علیها) را صدا زد و گفت دخترم برو آن کافور و حنوطی را که جبراییل از بهشت آورده است بیاور. جمله­اي كه از علی(علیهالسلام) نقل شده است، این است: «فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ نَادَيْتُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ يَا زَيْنَبُ يَا سُكَينَةُ يَا فِضَّةُ يَا حَسَنُ يَا حُسَيْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِي الْجَنَّه» وقتی خواست بند کفن زهرا راببندد، بچه­ های زهرا صدا زد و گفت: بیایید از مادر توشه برگیرید. بند كفن را نبست تا این بچه­ها بیایند مادر را ببینند و با مادر وداع کنند. حسن و حسین خودشان را روی سینه مادر انداختند، علی(علیه­السلام) قسم می­خورد می­گوید: یک وقت دیدم دست­های زهرا از کفن بیرون آمد، یک دست گردن حسن انداخت، یک دست گردن حسین انداخت، زهرا چنان ناله­ ای زد كه منادی ندا کرد: یا علی این بچه­ ها را بردار، تمام ملائکه آسمان­ها به گریه افتادند.( ۲۹ صفر ۱۴۳۳ ه.ق)
***
صوت/ روضه شهادت امام رضا علیه‌السلام
روضه امام رضا عليه السلام با نواي حاج محمود كريمي
حاج محمود کریمی- روضه شهادت امام رضا.mp۳ | دانلود فایل
***
با بهجت عارفان
آيت الله بهجت: كرامات از ضريح امام رضا بيشتر از امام حسين ظاهر مي شود
آیت الله بهجت: حرم مطهر حضرت امام رضا ـ عليه السّلام ـ نعمت بزرگ و گرانقدرى است كه در اختيار ايرانى هاست، عظمتش را خدا مى‌داند، به حدّى كه امام جواد ـ عليه السّلام ـ مى فرمايد: « زِيارَةُ أَبى أَفْضَلُ مِنْ زِيارَةِ الْحُسَيْنِ ـ عليه السّلام ـ؛ لأِنَّ الْحُسَيْنَ ـ عليه السّلام ـ يَزُورُهُ الْعامَّةُ وَ الْخاصَّةُ، وَ أَبى لايَزُورُهُ إِلاَّ الْخاصَّةُ. »
زيارت پدرم [امام رضا ـ عليه السّلام ـ] از زيارت امام حسين ـ عليه السّلام ـ افضل است، زيرا امام حسين ـ عليه السّلام ـ را عامّه و خاصّه زيارت مى كنند، ولى پدرم را جز خاصّه [شيعيان دوازده امامى] زيارت نمى كنند.(۱)
 لذا كرامات از ضريح آن حضرت بيشتر از ضريح امام حسين ـ عليه السّلام ـ ظاهر مى شود. بنابراين، ايرانى ها بايد نعمت حرم حضرت امام رضا ـ عليه السّلام ـ را كه زيارت آن برايشان فراهم است، مغتنم بشمارند.
كراماتي از حرم امام رضا عليه السلام در كلام آيت الله بهجت
« زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید، اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیه السلام اذن دخول می طلبید و می گویید:
« أأدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟ »
به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه السلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه السلام گریه است، اگر اشک آمد امام حسین علیه السلام اذن دخول داده اند و وارد شوید.
اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما بوجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.
زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه السلام می روند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام می آیند.
بسیاری از حضرت رضا علیه السلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس، کسی مادرش را به کول می گرفت و به حرم می برد. چیزهای عجیبی را می دید.
ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ما شاءالله! به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غده ای داشت و می بایستی مورد عمل جراحی قرار می گرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیها السلام را در خواب دید که به وی فرمود:
« عده خوب می شود. احتیاج به عمل ندارد »! ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته خواهر جوابش را داده است.
همه زیارتنامه ها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. قلب شما بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه السلام بشمرید. حضرت علیه السلام می دانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیه السلام به کسی فرمودند:« از بعضی گریه ها ناراحت هستم »!
یکی از بزرگان میگوید، من به دو چیز امیدوارم اولاً قرآن را با کسالت نخوانده ام. بر خلاف بعضی که قرآن را آنچنان می خوانند که گویی شاهنامه می خوانند. قرآن کریم موجودی است شبیه عترت.
ثانیاً در مجلس عزاداری حضرت سید الشهداء گریه کرده ام.
حضرت آیت الله العظمی بروجردی رحمه الله مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند: « در روز عاشورا مقداری از گِلِ پیشانی عزاداری امام حسین علیه السلام را بر چشمان خود مالیدم، دیگر در عمرم مبتلا به درد چشم نشدم واز عینک هم استفاده نکردم!
پس از حادثه بمب گذاری در حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حضرت به خواب کسی آمدند، سؤال شد.
« در آن زمان شما کجا بودید؟ فرمودند: « کربلا بودم »
این جمله دو معنی دارد:
معنی اول اینکه حضرت رضا علیه السلام آن روز به کربلا رفته بودند.
معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین علیه السلام ریختند و ضریح را خراب کردند و در آن جا آتش روشن کردند!
کسی وارد حرم حضرت رضا علیه السلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه می باشد، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین – سلام الله علیهم – را یک یک با سلام ذکر می فرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولایمان امام زمان- سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء- می باشد.
درهمین حرم حضرت رضا علیه السلام چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهما السلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیه السلام را زیارت کردند.
روز بعد آن کس در بیداری به حرم مشرف گردید. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت می باشد! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهما السلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیه السلام را زیارت کردند. زیارت نامه می خواندند. همین زیارت نامه معمولی را می خواندند! پس از خواندن زیارتنامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع گردید حال آیا حضرت رضا علیه السلام وفات کرده است؟
حرف آخر اینکه: عمل کنیم به هر چه می دانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمی دانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم. »
۱. نقل به معنا از روايت. ر.ك: كافى، ج ۴، ص ۵۸۴؛ من لا يحضره الفقيه، ج ۲، ص ۵۸۲؛ تهذيب، ج ۶، ص ۸۴؛ وسائل الشيعة، ج ۱۴، ص ۵۶۲؛ بحار الانوار، ج ۹۹، ص ۳۸؛ عيون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۶۱؛ كامل الزيارات، ص۳۰۶.
منبع: مركز تنظيم و نشر آثار آيت الله العظمي بهجت
***
بنویس که هرچه نامه دادم نرسید
بنویس که یک نفر به دادم نرسید
بنویس قرار من و او هفته بعد
این جمعه که هرچه ایستادم نرسید
***
خانه‌های آن کسانی می‌خورد در، بیشتر
که به سائل می‌دهند از هرچه بهتر بیشتر
عرض حاجت می‌کنم آن‌جا که صاحب‌خانه‌اش
پاسخ یک می‌دهد با ده برابر بیشتر
گاه‌گاهی که به درگاه کریمی می‌روم
راه می‌پویم نه با پا، بلکه با سر، بیشتر
زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
زیر دِین حضرت موسَی‌بن‌جعفر بیشتر
گردنم در زیر دیِن آن امامی هست که
داده در ایران ما طوبای او بر، بیشتر
آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است
با سلامش می‌کند قم را معطر بیشتر
قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین
همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر
قصد این بار قصیده از برادر گفتن است
ورنه می‌گفتم از این معصومه‌ خواهر بیشتر
من برایش مصرعی می‌گویم و رد می‌شوم
لطف باباهاست معمولاً به دختر بیشتر
عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم
بودنم را می‌کنم این‌گونه باور بیشتر
مرقدت ضرب‌المثل‌های مرا تغییر داد
هرکه بامش بیش، برفش… نه! کبوتر، بیشتر
چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است
این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر
پیش تو شاه و گدا یکسان‌ترند از هر کجا
این حرم دیگر ندارد حرف کمتر، بیشتر
ای که راه انداختی امروز و فردای مرا!
چشم‌ بر راه تو هستم روز آخر بیشتر
از غلامان شما هم می‌شود دنیا گرفت
من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر
بر تمام اهل بیت خویش حسّاسی ولی
جان زهرا(س) چون شنیدم که به مادر بیشتر…
بیشترهایی که گفتم از تو خیلی کمترند…
***
بيان كراماتي از امام رضا عليه السلام توسط آيت الله مصباح يزدي
امام رضا (ع) و شفاي کسي که چشم نداشت!
نمونه‌اي از قضاياي خاص و عيني، قضيه‌اي است که جناب آقاي سيد اسحاق حسيني که از اساتيد فاضل حوزه و دانشگاه هستند درباره معجزه‌اي از امام رضا عليه‌السلام نقل کرده‌اند.
ايشان مي‌گويد: «به اميد ديدن معجزه‌اي از امام رضا عليه‌السلام بار سفر به مشهد مقدس را بستم و شبي تا صبح در کنار بيماراني که براي گرفتن شفا دخيل بسته بودند نشستم. نابينايي را زير نظر گرفتم که حتي عضو چشم را هم نداشت. در دل از حضرت خواستم که او را شفا دهد تا معجزه‌اي بزرگ را از ايشان به چشم خود ببينم. سرانجام نزديکي‌هاي صبح با چشم خود ديدم که گويا صورت او را نقاشي مي‌کنند. شکافي در محل اندام چشم پيدا شد و کم‌کم چشمي نمايان شد! صيحه‌اي کشيدم و از هوش رفتم.»
اثر ديدن چنين منظره‌اي، حتي شنيدن داستان آن، بسيار فراتر از اين است که بنده به طور کلي بگويم: حضرت رضا عليه‌السلام تاکنون ده‌ها کور را شفا داده‌اند. «يقين» در اصطلاح خاص، چنين علمي است که در اثر تماس با واقعيت عيني در انسان به وجود مي‌آيد و منشأ اثر مي‌شود. چنين علمي موجب تقويت ايمان مي‌شود. ما به صورت کلي مي‌دانيم که خداوند رازق است و به برخي به غير حساب روزي مي‌دهد (وَ اللّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ) اما اگر جايي ببينيم که خداوند به کسي بدون وسايل ظاهري روزي مي‌دهد آن گونه که به مريم روزي مي‌داد، اثر ديگري در وجود ما خواهد گذاشت.
استفاده از تجربه ديگران
حصول علمي يقيني که ناشي از تجربه شخصي باشد، نه تحليل‌هاي کلي عقلي و شرعي، بسيار محدود است. اما انسان مي‌تواند از تجربيات ديگران هم استفاده کند. قضايايي يقيني از اين نوع، حتي اگر آنها را براي انسان نقل کنند، بسيار مؤثرند.
داستاني از شيخ حسنعلي نخودکي
مرحوم آيت‌الله‌العظمي اراکي رضوان‌الله‌عليه شب‌ها در مدرسه فيضيه نماز جماعت مي‌خواندند. وقتي از مدرسه فيضيه بيرون مي‌آمدند مقيد بودند در صحن، بالاي سر قبري فاتحه بخوانند. يکي از دوستان از ايشان علت اين تقيد را پرسيده بود. ايشان فرموده بودند: «اين شخص بر من حق بزرگي دارد. او در محضر آيت‌الله سيد محمد تقي خوانساري رضوان‌الله‌عليه داستاني نقل کرد که بر ايمان من افزوده شد. من وظيفه خودم مي‌دانم که هر شب براي او فاتحه بخوانم. اين شخص نقل کرد: مرحوم شيخ حسنعلي نخودکي در مشهد بودند که مي‌شنوند برادرشان از دنيا رفته است. بسيار متأثر مي‌شوند و چون وي حق زيادي بر گردن مرحوم شيخ داشته‌ ايشان تصميم مي‌گيرند به او خدمتي کنند. شيخ مي‌گويد: به دلم گذشت که از امام رضا صلوات‌الله‌عليه درخواست کنم که تفضلي بفرمايند و امشب به قم تشريف ببرند و سفارش برادر مرا که در آن‌جا دفن شده است به خواهرشان حضرت معصومه سلام‌الله‌عليها بفرمايند. به حرم رفتم و اين درخواست را از حضرت کردم. صبح شخصي آمد و گفت: خوابي ديده‌ام؛ اگر ممکن است تعبير آن را براي من بگوييد. خواب ديدم که مي‌خواهم به زيارت حضرت رضا صلوات‌الله‌عليه در حرم مشرف شوم ولي به من گفتند: حضرت به قم تشريف برده‌اند تا سفارش برادر شيخ حسنعلي را به حضرت معصومه سلام‌الله‌عليها بفرمايند. ايشان گريه افتاده بود و فهميده بود درخواستي که از امام رضا عليه‌السلام کرده تحقق پيدا کرده است.»
شايد حکمت اين‌که خداي متعال در قرآن کريم بسياري از داستان‌ها را با اسم و مشخصات ذکر مي‌کند اين است ‌که اثر بيشتري در روح شنونده داشته باشد. مثلا داستان اصحاب کهف را با جزئيات آن نقل مي‌کند که چند سال به خواب رفتند، سگي که همراه آن‌ها بود کجا و چگونه خوابيده بود (وَ كَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ) و … .
***
صوت/ مرثیه سرایی
شهادت حضرت امام علی ابن موسی الرضا المرتضی علیه‌السلام
 سید مهدی میرداماد-واحد- شهادت امام رضا.mp۳ | دانلود فایل
حاج محمد طاهری- زمینه -شهادت امام رضا.mp۳ | دانلود فایل

حاج سعید حدادیان- نوحه شهادت امام رضا.mp۳ | دانلود فایل

روضه خوانی میثم مطیعی- شهادت امام رضا.mp۳ | دانلود فایل

حاج سعید حدادیان – روضه شهادت امام رضا.mp۳ | دانلود فایل

صلوات خاصه امام رضا-میثم مطیعی.mp۳ | دانلود فایل

انتهای پیام/
رجا نیوز