مبانی فکری و عملی امام خمینی (2)؛

مبارکه نا- زهراسادات امیری/ فردا، میلاد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان است. بنابراین، مناسب است به دیدگاه امام خمینی (ره) نسبت به جوانان، توجهی داشته باشیم.

امام خمینی (ره) نوجوانان و جوانان را فرزندان خود می نامید و نه تنها، در زبان که در دل نیز، به این قشر جامعه، علاقه مند بود. در مقابل، جوانان نیز، امام (ره) را چون پدر خود می دانستند به سخنانش با تمام وجود، گوش می دادند و هرجا فرمانی برای حضور مردم در عرصه های مختلف، از جانب ایشان، مطرح می شد؛ جوانان پیش قدم بودند. تعداد زیادی از این جوانان، در راه اطاعت از رهبر خود، جان فداکردند یا اسیر و جانباز شدند. چون رابطه رهبر اسلامی با جوانان، رابطه حاکم و محکوم نیست؛ رابطه پدر و فرزند است. پدری که دلسوزانه، فرزندانش را نصیحت و راهنمایی می کند و فرزندانی که مطیع امر پدر خود هستند.

بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، نوجوانان و جوانان را امید و نوید خود معرفی کرده در وصیت نامه خود، خطاب به آنان فرمود: «نصیحت مشفقانه من، به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است که برای ایران مستقل و آزاد فعالیت کنید تا کشور و ملت از شر مخالفین، نجات پیداکنند.» ایشان، به نسل جوان توصیه کردند: «شما نسل جوان موظف هستید غرب زده ها را از خواب بیدارکنید و فجایع حکومت های ضد انسانی و کارهای آنها را آشکارکنید.»

امام خمینی (ره) در قسمتی دیگر از وصیت نامه خود خطاب به جوانان، علاقه پدری خود را نشان می دهند: «شما وقتی این مطالب را می خوانید که من نزد شما نیستم تا بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان، با قلب های شما بازی کنم. من برای آنکه شما جوانان شایسته ای هستید؛ علاقه دارم جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی مصرف کنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید. … شماها نیز در خلوت از خدا بخواهید شما را به راه مستقیم انسانیت هدایت کند که او هدایت کننده و بخشاینده است.»

امام (ره) جوانان را توصیه به بیداری برای مقابله با دشمن کرده و می گفتند: «ای جوانان عزیز! ناامیدی به خود راه ندهید؛ حق پیروز است. این مملکت باید با نیروی شما جوانان، اصلاح شود.»

این جملات، جز از پدری دلسوز خطاب به فرزندان خود، از چه کسی می تواند باشد؟ حاکم و رهبر جامعه اسلامی، تمام جوانان ملت را همچون فرزند خود می داند و همانگونه که نسبت به فرزندان تَنی خود، دلواپس است؛ نسبت به دیگر جوانان جامعه نیز، همان احساس را دارد. این مسأله را امروز هم می بینیم و در قضیه هسته ای شاهد ایستادگی پدرگونه مقام معظم رهبری برابر زیاده خواهی های غربی ها بودیم که فرمود: «من اجازه نخواهم داد با فرزندان این مملکت، توسط بیگانگان مصاحبه ای صورت بگیرد که این کار، حکم جاسوسی از عزیزان ما را دارد.»

آری، پدر همواره نسبت به فرزندش دلسوز است و قبول نمی کند که غریبه ها بر فرزندش مسلط شوند. پدر، همیشه آرزومند است شاهد موفقیت فرزندانش باشد و این مسأله ای است که در افکار و سیره عملی بنیانگذار جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری، به وضوح، قابل مشاهده است.

خدایا! ما جوانان را شرمنده پدرمان مکن و کمک کن به آرزوهایش جامه عمل بپوشانیم انشاءالله.