یادداشت شماره (5) مذاکرات هسته ای؛

مبارکه نا- زهراسادات امیری/این روزها، دشمنان علی (ع) از هر سو دندان تیز کرده اند تا مسلمانان و به ویژه شیعیان را به زمین بزنند. عده ای خود را دولت برتر جهان دانسته و ادعای کدخدایی می کنند. معتقدند همه ملت ها و دولت ها باید سرسپرده آنها باشند و اگر ملت یا دولتی زیر بار این حرف زور نرفت؛ او را متهم به تروریست و مخالف حقوق بشر می کنند؛ در حالیکه خودشان بدترین جنایات را در کشورهای مختلف و در حق مردم جهان مرتکب می شوند. این مزدوران و در رأس آنها آمریکا انتظار تعظیم از دیگران، برابر خود دارند. علم، تولید و تکنولوژی را فقط برای خود می خواهند تا دیگران مجبور به قبول سرسپردگی مقابل آنان شوند. بنابراین، وقتی ملتی با کوشش و تلاش دانشمندان خود به فناوری انرژی هسته ای دست می یابد؛ با او مخالفت می کنند.

جالب است کشورهای اروپایی مثل فرانسه و انگلیس از ایران می خواهند دست از فعالیت های هسته ای خود بردارد؛ به این بهانه، که ایران می خواهد به بمب برسد و جنگ راه بیاندازد؛ در حالی که برای خودشان استفاده از انرژی هسته ای و حتی داشتن جدیدترین وسایل و امکانات جنگی را نه تنها مجاز که لازم می دانند؛ به این تعبیر که باید همیشه آماده باشیم. ممکن است کشوری به ما حمله کند یا جنگ شود و ما باید مجهز به سلاح باشیم!!!

این دولت های زورگو چون خود را کدخدای دهکده می نامند؛ (نظریه دهکده جهانی را آقای خاتمی در دوران ریاست جمهوری خود مطرح کرد) به خود اجازه هر کاری را نسبت به سایر ملت ها می دهند.

ملت ایران هنوز جنایات آمریکا را نسبت به خود در زمان شاه و قرارداد کاپیتولاسیون و پس از آن، حمایت آمریکا از صدام و کارشکنی های این دولت خبیث در همه دوران پس از انقلاب اسلامی را از یاد نبرده است. ملت ایران، می داند آمریکا گرگی است که برای از بین بردن عزت و اقتدار ایران اسلامی دست به هر کاری خواهد زد و از هر نوع تطمیع و تهدید استفاده خواهدکرد تا ملت ایران را به زانو آورَد؛ اما ایران و ایرانی تا رهبری آگاه و هوشیار دارد؛ دلش قرص است که این اتفاق هرگز نخواهد افتاد. ایرانی مسلمان آزاده می داند اگر هر روز آمریکا و هم پیمانانش به دلیل دست یابی ایران به انرژی هسته ای با این ملت مخالفت میکنند؛ از جای دیگر ناراحتند. این دولت ها برابر غیرت مردم ایران شکست خوردند؛ برابر رشادت های این ملت، در دوران دفاع مقدس و پس از آن، ذلیل شدند.

آمریکا و انگلیس که خود را سرور جهان می دانند و زمانی شاهان ایران سرسپرده آنان بودند؛ یکباره دیدند با انقلاب اسلامی مردم ایران، بین این ملت و کشور جایگاهی ندارند و نظام جمهوری اسلامی به آنان، اجازه دخالت در کشور خود را نخواهد داد. طبیعی است که عصبانی باشند و دندان تیزکنند تا به هر نحو ممکن، عظمت این ملت را از بین ببرند و برابر خود به زانو درآورند. چون انقلاب اسلامی ایران، الگویی شد برای همه کشورهای دیگر جهان که مقابل ظلم بایستند و سر خم نکنند.

قبل و پس از انقلاب اسلامی ایران، ملت های زیادی خواستند علیه ظلم قیام کنند اما موفق نشدند؛ چون همه آن کشورها خلأیی دارن که در ایران نیست. ایران، رهبر دارد؛ ولی فقیه دارد. ملت ایران سخن بنیانگذار جمهوری اسلامی را آویزه گوش خود کرده: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به این مملکت، آسیبی نرسد.»

مردم ایران می دانند اگر امروز آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه و دیگر کشورهای غربی و شرقی، مقابل استفاده ایران از انرژی هسته ای موضع می گیرند؛ این مسأله بهانه ای بیش نیست. این کشورها، از ملت و رهبر ایران زخم خورده اند. ملت ایران با اطاعت از رهبری و با توکل به خداوند توانست دو ابرقدرت شرق و غرب را شکست دهد.

پس تفاوت ایران با دیگر کشورها در رهبری نظام است. درست است به ظاهر مذاکراتی برای انرژی هسته ای و حق استفاده از آن، برای ملت ایران صورت می گیرد؛ اما همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند؛ اینها با اصل نظام مشکل دارند. انرژی هسته ای بهانه است.

در چندسالی که ایران به انرژی هسته ای دست یافته؛ بیگانگان کارشکنی بسیار کردند و حتی دانشمندان هسته ای ما را ترور کردند تا شاید ملت دلسرد شوند؛ اما ملت هوشیار با داشتن رهبری بیدار و آگاه، هر روز بر عزم خود می افزاید و مقابل دشمن، گردن کج نمی کند.

زمانی همین دولت های متجاوز گفتند ایران باید دست از فعالیت های هسته ای بکشد. آن موقع در زمان دولت اصلاحات، دولت قبول کرد و فریاد رهبر راه به جایی نبرد. در نهایت امام خامنه ای از دولت اصلاحات خواستند در همان دولتی که تعلیق صورت گرفته؛ فعالیت های هسته ای از سر گرفته شود. زمان دولت اصلاحات گذشت. دولت خدمتگزار سر کار آمد. در زمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد هم مداخلات کشورهای بیگانه همچنان ادامه داشت؛ اما وقتی دیدند در مذاکرات، ایران با قدرت با بیگانگان صحبت می کند؛ باز هم در نهایت عجز و بیچارگی، دانشمندان ما را شهید کردند. خواستند به خیال واهی خود، ملت را دلسرد کنند اما باز هم عدو سبب خیر شد و دانشجویان بیشتری علاقه مند به تحصیل در این رشته شدند.

دوران آن دولت هم گذشت و دولت تدبیر و امید سر کار آمد. دولتی که متأسفانه تدبیرش برای شادکردن دشمنان نظام و امید به آنان، سودمند بود. بازهم مذاکرات هسته ای ادامه یافت. مقام معظم رهبری از همان ابتدا اعلام کردند که به این مذاکرات خوشبین نیستند. با وجود این، مخالفتی علنی نکردند و تیم مذاکره کننده ایران، مذاکراتی با کشورهای 1+5 انجام داد. این تیم مذاکره کننده خوشحال از دستاوردهای خود در مذاکرات، به شادی و پایکوبی و تمجید از خود برآمدند. اما وقتی منتقدان و دلسوزان داخلی به آنها گوشزد کردند که عزت ایران را فروختید و پا روی خون شهیدان هسته ای ایران گذاشتید؛ گفتند توافقی صورت نگرفته!

از اینها بالاتر، رییس دولت، منتقدان را افرادی بی سواد و مغرض می داند و به جای گوش دادن به نظرات آنان و نصایح رهبر انقلاب، دلخوش به رضایت کدخداست! چندین بار عنوان می کند که جامعه جهانی ما را اینگونه می پذیرد؛ درحالی که رهبر انقلاب فرمود: «اینها چهار، پنج کشور بیشتر نیستند. جامعه جهانی سران کشورهای مسلمان هستند که چند سال پیش برای اجلاس به تهران آمدند.»

باز هم از امام گفتن و از دولت مردان نشنیدن. اکنون، به ویژه پس از مذاکرات لوزان، بیش از پیش علت نامگذاری این سال به نام «همزبانی و همدلی دولت و ملت» مشخص می شود. رهبر انقلاب می دانستند و دست های پشت پرده را می دیدند و می خواستند و می خواهند اتحاد دولت و ملت حفظ شود. چرا که اتحاد، رمز پیروزی است. اما برخی دولت مردان یا زیادی غافلند یا بیش از اندازه به غرب، خوشبین و معتمد هستند. کار را به جایی رسانیدند که رهبر انقلاب، خود وارد عمل شدند. این بار، دیگر رهبر نفرمود بروید بگویید یا فلان کار را انجام دهید. این بار، به صراحت گفتند: «می خواهند با دانشمندان هسته ای ما مصاحبه کنند. این یعنی بازجویی. من اجازه نمی دهم بیگانگان، با دانشمندان و فرزندان عزیز ملت که دانش را به اینجا رساندند؛ حرف بزنند.» هم چنین فرمود: «درباره بازرسی ها گفتیم اجازه نمی دهیم از هیچ یک از مراکز نظامی هیچگونه بازرسی از سوی بیگانگان انجام شود.»

این سخنان پدر دلسوز در مورد فرزندانش، یعنی علی تنهاست. علی یار می خواهد. عمار می خواهد که بصیرت داشته باشد و بتواند بین دوست و دشمن تفاوت قائل شود و این دو را از یکدیگر تشخیص دهد. اینکه رهبر انقلاب اسلامی بارها به داشتن بصیرت اشاره کردند؛ مسأله کمی نیست.

هنوز ملت ایران، فتنه سال 88 که بر اثر بی بصیرتی بعضی خواص رخ داد را از یاد نبرده است. هنوز هستند خانواده هایی که آسیب های روحی و جسمی از آن حادثه دیدند و حتی افرادی که شهیدشدند. البته بررسی فتنه 88، یادداشت و مقاله ای جدا می خواهد؛ اما باید بدانیم اگر آن روز خواص، بصیرت داشتند؛ این ضررها به کشور و ملت وارد نمی شد. اکنون هم، دقیقاً همان طور است. اگر خدای ناکرده دولت مردان ایران، بخواهند با بی بصیرتی به مذاکرات هسته ای ادامه دهند و علی را تنها بگذرانند؛ چیری جز خواری برای خود و طرد شدن از ملت، نخواهندداشت؛ چون ملت هرگز پدر خود را تنها نمی گذارد و نصایح او را فراموش نمی کند. اگر بین دولتمردان، عمار نباشد؛ خارج از مجموعه دولت افراد زیادی هستند که گوش به فرمان رهبر انقلابند. ملت ایزان، منتظر کوچکترین اشاره از جانب این انسان شجاع، مبارز و دلسوز است که اگر امام خامنه ای فرمان دهد؛ هیچ کدخدایی در جهان، توان نفس کشیدن نخواهد یافت و به فرموده مقام معظم رهبری: «اگر توسط دشمنان شیطنتی صورت گیرد؛ واکنش ایران بسیار سخت خواهدبود.»