عموي ساناز از ماجراي قتل دختر دانشجوي ايراني در ميشيگان مي‌گويد

14-1-5-193557untitled-1.gifبه گزارش مبارکه نا، با گذشت بیش از یک‌ماه از قتل دختر دانشجوی ایرانی در آمریکا و اهدای اعضای بدن او به بیماران نیازمند، اخبار این حادثه هنوز بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های سراسر دنیا دارد.

حادثه‌ای که با یک آشنایی ساده اما بدفرجام در فیس بوک شروع و به ازدواج در ترکیه و در نهایت قتل دختر جوان به‌دست همسرش در آمریکا منجر شد.این برای چندمین بار است که آشنایی‌های مجازی برای ایرانی‌ها دردسر ساز می‌شود. این‌بار یک دختر موفق ایرانی در فیس‌بوک فریب کسی را خورد که در آمریکا قاتل او شد.

این جنایت نیمه شب 12آذرماه امسال رخ داد اما ماجرا چه بود و دختر جوان چطور گرفتار این سرنوشت شوم شد؟ عموی ساناز در گفت‌وگو با همشهری درباره آشنایی ساناز و شوهرش از طریق فیس بوک و ازدواج آنها در ترکیه می‌گوید: ساناز لیسانس زبان فرانسه و فوق‌لیسانس محیط‌زیست بود. او از مدت‌ها قبل رزومه‌اش را برای دانشگاه‌های آمریکا، کانادا و استرالیا فرستاده بود تا اینکه از سوی دانشگاه میشیگان برایش دعوتنامه آمد و قرار شد که برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری به آمریکا برود.

او ادامه می‌دهد: ساناز سرگرم آماده کردن خود برای سفر به آمریکا بود که مردادماه امسال از طریق فیس‌بوک از سوی جوانی ایرانی که در لس‌آنجلس زندگی می‌کرد فریب خورد. این جوان نیما نام داشت و متأسفانه مدت زیادی از آشنایی مجازی آنها نگذشته بود که از ساناز خواست با او ازدواج کند. پدر ساناز با این ازدواج مخالف بود اما ساناز پایش را توی یک کفش کرده بود و می‌گفت که می‌خواهد با نیما ازدواج کند. سرانجام قرار شد که ازدواج آنها در ترکیه انجام شود.

همان مردادماه ساناز و تعدادی از اعضای خانواده‌اش به ترکیه رفتند اما پدرش آنقدر با این ازدواج مخالف بود که در مراسم آنها شرکت نکرد و به ترکیه نرفت. پس از ازدواج، ساناز به ایران برگشت و بقیه کارهایش را انجام داد و سرانجام مهرماه امسال بود که راهی آمریکا شد.ساناز از تهران به لس آنجلس، جایی که نیما در آنجا زندگی می‌کرد رفت و آنها به‌مدت 2‌ماه در این شهر بودند تا اینکه راهی میشیگان شدند.

عموی ساناز می‌گوید: آنها خانه‌ای درست روبه‌روی دانشگاه میشیگان اجاره کردند و ساناز در مقطع دکتری مشغول به تحصیل شد. او به 3زبان فارسی، فرانسوی و انگلیسی صحبت می‌کرد و رزومه‌ای که برای دانشگاه‌ها فرستاده بود آنقدر قوی بود که حتی از دانشگاه کانادا هم برایش دعوتنامه آمده بود. او در آمریکا کسی را جز شوهرش نداشت و در این مدت از طریق وب‌کم و اینترنت با خانواده‌اش در تماس بود تا اینکه آن حادثه رخ داد.

شب مرگ

حادثه‌ای که باعث مرگ دختر دانشجوی ایرانی شد، شب 12آذرماه رخ داد. حدود ساعت 12نیمه‌شب بود که بین ساناز و شوهرش درگیری رخ داد و این درگیری چنان شدید بود که نیما سر ساناز را چندین بار به زمین و دیوار کوبید. همان شب، ساناز توانست با پلیس تماس بگیرد اما وقتی مأموران در خانه آنها حاضر شدند، او بی‌حال شده بود. عموی ساناز ادامه می‌دهد: همان شب ساناز به بیمارستان مارکت که 2ساعت تا محل زندگی اشان فاصله داشت، منتقل شد.

پزشکان که معاینه‌اش کردند، گفتند هوشیاری او بسیار پایین است. آنها از طریق اینترنت، خانواده ساناز را پیدا کردند و با آنها تماس گرفتند و ماجرا را به آنها نیز خبر دادند. پزشکان می‌گفتند که ساناز بیشتر از 72ساعت دوام نمی‌آورد و مرگ مغزی خواهد شد. وقتی برادرم از ماجرا باخبر شد، حسابی به‌هم ریخت. آزمایش‌های نهایی پزشکان هم نشان داد که ساناز دچار مرگ‌مغزی شده و آنجا بود که پدرش از مسئولان بیمارستان خواست که اعضای بدن دخترش را اهدا کنند.

2مرگ در یک سال

مرگ مغزی ساناز برای خانواده آنها بسیار گران تمام شد، چرا که یک سال قبل‌تر از آن مادر خانواده زمانی که از خیابان ولیعصر عبور می‌کرد به‌خاطر تصادف با موتورسیکلت جان باخت و به همین دلیل با مرگ ساناز، این خانواده بار دیگر عزادار شد. عموی دختر دانشجو می‌افزاید: مرگ ساناز برای برادرم آنقدر دردناک بود که او حتی حاضر نشد برای شرکت در خاکسپاری به آمریکا برود. می‌گفت که باید اجازه دهیم ساناز در همانجا دفن شود تا او تصور کند که وی زنده است و در آمریکا درس می‌خواند. با این حال با مرگ ساناز، اعضای بدن او به 7بیمار نیازمند اهدا شد.

روزی که قرار بود دستگاه‌های بیمارستانی را از بدن ساناز جدا کنند، پرستاران بیمارستان مارکت از طریق وب‌کم با خانواده برادرم در ایران در تماس بودند. آن روز خواهر ساناز همزمان با جداکردن دستگاه‌ها از بدن خواهرش آیاتی از قرآن را می‌خواند. به این ترتیب برادرزاده‌ام بعد از آخرین خداحافظی با خانواده‌اش به اتاق عمل منتقل شد و اعضای بدنش به بیماران نیازمند اهدا شد. پس از آن وقتی قرار شد برادرزاده‌ام را دفن کنند، از آنجا که میشیگان قبرستانی برای مسلمانان نداشت، با پیگیری یکی از پزشکان، فرماندار میشیگان مجوز احداث قبرستانی برای مسلمانان را صادر کرد و ساناز نخستین مسلمانی بود که در آنجا به خاک سپرده شد.

براساس این گزارش، همزمان با مرگ ساناز، شوهر 34ساله او به اتهام قتل از نوع درجه 2دستگیر شد و با وثیقه 5میلیون دلاری به زندان افتاد. خواهر ساناز می‌گوید: شوهرخواهرم متولد ریورساید کالیفرنیا بود و در لس‌آنجلس زندگی می‌کرد. او هیچ‌وقت پایش را به ایران نگذاشته بود و اگر از طریق فیس بوک با خواهرم آشنا نمی‌شد، شاید هیچگاه همدیگر را نمی‌دیدند. پس از مرگ مغزی خواهرم با رضایت ما، قلب، ریه‌ها، کلیه‌ها، کبد، پانکراس و روده کوچک او به بیماران نیازمند اهدا شد و قرار است قاتل او به‌زودی در دادگاه پای میز محاکمه قرار بگیرد.