مصطفی لعل شاطری: توبه در زبان عربی به معنی بازگشت است و در اصطلاحات اسلامی به معنی بازگشت به سوی خدا. فرد گناهکار با هر گناهی که مرتکب می‌شود، خود را از خداوند دورتر می‌ کند و تنها به وسیله ‌ی توبه است که می ‌تواند به سوی خداوند بازگردد.

خداوند متعال که نسبت به تمام بندگانش مهربان است، درِ توبه را به روی هیچ کس نبسته است و همواره پذیرای انسان‌هایی است که قصد بازگشت به سویش را دارند. بنابراین، انسان‌ها کافی است تصمیم بگیرند و همت کنند تا خود را از گرداب هلاکت ‌بخش گناه و نافرمانی پروردگار برهانند.
در این باره نقل شده است یکی از خیرین اصفهان که به علامه مجلسی ارادت داشت شبی بعد از نماز جماعت خدمت ایشان آمد و گفت : گرفتاری مهمی برایم پیش آمده است .
علامه مجلسی گفت : چه گرفتاری ؟
آن مرد گفت : لوطی باشی محل ، به من خبر داده است که امشب با دوستانش می خواهند به خانه من بیایند و شام میهمان من باشند و قهرا می دانم اسباب لهو و لعب را هم می آورند و موجبات ناراحتی ما را فراهم می کنند و ما را در حرام می اندازند .

علامه مجلسی گفت : خودم می آیم و به لطف خداوند مساله آنرا آنطوری که خدا بخواهد حل و فصل می کنم .
جناب علامه از راه مسجد جلوتر از میهمان ها به خانه آن مرد رسید ، وقتی بعد از مدتی لوطی باشی و رفقایش وارد شدند ، ناگهان چشمشان به شیخ الاسلام اصفهان ؛ مرحوم مجلسی افتاد ، تنبک و تنبورهای خود را پنهان کردند و مؤدبانه در محضر او نشستند . اما لوطی باشی از میزبان سخت ناراحت و دلگیر شده که او علامه مجلسی را موی دماغ و مزاحم عیششان کرده بود .

لوطی باشی شروع به سخن گفتن کرد و گفت : جناب مجلسی ؛ ما لوطی ها صفات خوبی هم داریم ، کمتر از اهل علم هم نیستیم .
علامه مجلسی گفت : من که چیزی از خوبی های شما نمی دانم .
لوطی باشی گفت : جناب مجلسی تو با ما معاشرت نداری که بدانی ما چه صفات خوبی داریم ؛ ما در نمک شناسی بی نظیریم . لوطی کسی هست که اگر نمک کسی را چشید تا آخر عمر یادش نمی رود و به صاحب نمک خیانت نمی کند .

علامه گفت : من این حرف شما را نمی توانم بپذیرم که شما نمک شناسید و نمکدان نمی شکنید . بگو ببینم چند سال از سن شما می گذرد ؟ لوطی باشی گفت : چهل سال .
علامه مجلسی گفت : چهل سال است نعمت خدا را می خوری و معصیت خدا را می کنی ای نمک به حرام !
این جمله را که علامه گفت مثل آبی که به آتش بریزند لوطی باشی خاموش شد و راستی که او را تحت تاثیر قرار داد و تا آخر مجلس دیگر یک کلمه هم حرف نزد و در فکر فرو رفت .
مجلس تمام شد و هر کس به خانه اش رفت . لوطی هم به خانه اش رفت تا بخوابد اما مگر خوابش می برد ! چرا که چهل سال عوض نمک شناسی نسبت به کسی که به او همه چیز داده ؛ سلامتی ، بضاعت ، ثروت ، و . . . نمک بحرامی کرده فکر کرد و فکر کرد تا آخر تصمیم خود را گرفت . فردا صبح پس از اذان ، علامه مجلسی شنید که کسی در خانه اش را می زند ، در را باز کرد ، دید لوطی باشی است . گفت : آقای شیخ ! آیا اگر من توبه کنم خدا مرا می بخشد و می آمرزد و قبولم می کند ؟
علامه مجلسی گفت : بله ، البته خدا کریم و غفور است ، انسان هر قدر هم گناهش زیاد باشد اما اگر حقیقتا پشیمان شود و به درگاه خداوند بزرگ توبه کند خداوند تعالی گناهان او را می بخشد و او را قبول می کند . پس لوطی باشی گفت : من پشیمانم و توبه کردم تو از خدا بخواه تا مرا بیامرزد .

منابع:
1-علی محمد عبداللهی. عاقبت بخیران عالم، ج1: 39.
2-دستغیب. فاتحۀ الکتاب: 121.
منبع: قدس انلاین