در نشان دادن اوضاع نامطلوب کشور هزینه های غیر قابل جبرانی بر کشور تحمیل نموده است که، کمترین آن تحریم های بیشتر بعد از اتفاقات سال 88 بود، اما بی تفاوتی برآمده از منیت های پنهان آقایان سبب شد تا با بی خیالی از فشارهایی که بر مردم تحمیل شد بگذرند و دل به بازیهای سیاسی ببنند که در اخر خواسته هایشان را تامین کند.

چندی پیش نشست رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با دانشجویان انجمن‌های اسلامی در حالی برگزار شد که در آن سخنان قابل تاملی توسط هاشمی رفسنجانی مطرح شد، نشستی که با ورود هاشمی رفسنجانی و شعارهای دانشجویان در حمایت از سید محمد خاتمی یکی از عوامل فتنه سال 88، از اهداف خاص آن پرده برداشته شد.

اتفاقات و صحبت های رد و بدل شده در این جلسه اگر بگوییم سیاه نمایی علیه نظام بوده است گزاف نیست، مخصوصا در انتقادات صریح و بی پرده‌ای که نسبت به عملکرد اجرایی کشور در 8 سال گذشته اجرایی کشور شد و هاشمی رفسنجانی با خنده و سکوت، مهر تایید بر آنها زد.

اکنون این سوال مطرح می شود که فردی که ادعای همراهی با رهبر انقلاب را دارد چطور ممکن است تعابیر صریح رهبری نسبت به دولت گذشته محمود احمدی نژاد را نشنیده باشد!؟ هرچند که هیچ دولتی بدون نقص و خالی از انتقاد نیست؛ اما نادیده گرفتن و جبهه گیری در برابر همه تلاشهای مثبت دولت گذشته، قطعاً مورد تایید رهبری نظام نیست.

هرچند هنوز هاشمی رفسنجانی به نوعی در مظان اتهام انتشار نامه ای است که بدون سلام و به صورت سرگشاده به مقام معظم رهبری ارسال کرد؛ که این نامه باعث شد زمینه های بروز فتنه سال 88 مهیا شود.

در ادامه اظهارات هاشمی، اظهارات همسر وی عفت مرعشی در صبح انتخابات، مبنی بر اینکه اگر موسوی رای نیاورد به خیابان ها بریزید پازل صحنه آرایی و سو استفاده دشمنان در فتنه 88 را تکمیل کرد.

خطاب قرار دادن کشته شدگان جریان رادیکال حامی موسوی وکروبی در فتنه 88! با نام شهید توسط یکی از دانشجویان و سکوت هاشمی رفسنجانی سوالات جدی در افکار عمومی بوجود می آورد که باید پاسخگوی آن باشد.

فتنه ای که از منافقین و فرقه رجوی گرفته تا کوموله و دموکرات و عبدالمالک ریگی در افروختن آتش آن نقش های اساسی داشته اند و بر هیچکس فعالیت های رسانه های معاندی همچون بی بی سی و صدای آمریکا در حمایت از آن پوشیده نمانده است و در طرف دیگر در این ماجرا مردمانی عادی به شهادت رسیدند که کمتر از آنها سراغ گرفته می شد.

فتنه ای که مشخصا دولتمردان ایالات متحده آمریکا را در برحه ای بر آن داشت تا مستقیما از فتنه گران و اراذل و اوباش حمایت کنند و حتی شیمون پرز صهیونیزم، با امید داشتن به جنبش سبزی ها! چشم به واژگونی نظامی بسته بود که قطعا خود هاشمی در آن و به سبب آن رشد کرد.

به سخره گرفتن امام حسین و مورد تمسخر قرار دادن مباحث معنوی روضه خوانی با قرار دادن نام میرحسین موسوی به جای امام حسین توسط یکی دیگر از دانشجویان حین صحبت با هاشمی، حتی غیرت اسلامی فارغ از انقلابی‌گری وی را تحریک نکرد تا با تذکری بجا ،اشتباه برآمده از احساسات این دانشجو را گوشزد کند.

تهمت پراکنی در زمینه های اختلاس و ظهور افرادی مانند بابک زنجانی یکی دیگر از حاشیه های این مراسم بود که طبیعتا با توجه به عقبه فساد مالی در دولت های گذشته نیز نباید واکنشی از سمت هاشمی داشته باشد و این عدم واکنش در حالی قابل درک است که فرزند وی “مهدی” در مظان اتهاماتی چون پولشویی، دریافت رشوه در پرونده مالی کرسنت قرار دارد.

می توان به این نکته اشاره کرد که بابک زنجانی به ادعای خودش، از زمانی به فعالیت های اقتصادی ورود پیدا می کند که به عنوان سرباز دکتر نوربخش رئیس کل بانک مرکزی در دولت هاشمی رفسنجانی ،حضور دارد و سرآغاز فساد مالی اش می شود، و علت آن قاعدتا باید در آنروزها جستجو شود هرچند که دلدادگی بابک زنجانی به هاشمی رفسنجانی با قراردادن عکس وی در اتاقش واضح و مبرهن است.

خاطر نشان می شود تک تک مدیران مساله داری که اتهامات گوناگونی در 8 سال گذشته در موردشان مطرح شد تا قبل از این سابقه مدیریتی در دولت هاشمی و خاتمی را داشته اند و این موضوع که چرا هاشمی به آن اعتراف نمی کند مساله ای قابل فهم است!!!

بزرگنمایی اثر هاشمی رفسنجانی، در انتخابات ریاست جمهوری دستاویزی بود که دانشجویان سعی داشتند، بوسیله آن، زمینه های ورود هاشمی رفسنجانی در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی را فراهم کنند و این در حالی است که در انتخابات مجلس ششم، اصلاح طلبان پروژه عبور از هاشمی را با قلمداد کردن وی به عالیجناب سرخپوش، را کلید زده و شرایط اخراج وی از گردونه رقابت هارا پدید آورند و با بی مهری های فراوان ناجی این روزهای خویش را! به آنجایی رساندند که آخرین نفر حوزه انتخاباتی تهران شود و در آخر از مجلس استعفا دهد. رتبه ای که در آنزمان شائبه هایی جدی در مورد تقلب و قرار دادن هاشمی در لیست منتخبین مردم، را مطرح کرد و هیچگاه پیگیری هم نشد.

بنابراین گزارش سخنرانی هاشمی با شنیدن این سخنان آغاز می شود و هاشمی رفسنجانی با مطرح کردن این موضوع که حرف های شما با آنچه من می خواهم بگویم فاصله ای ندارد آغاز می شود و این نشان می دهد اصل جریانی که این روزها هاشمی پیگر آن است نه تنها خط امام خمینی و انقلاب نیست، بلکه بر عکس جریان نظام در حال طی طریق است و متاسفانه رسانه های از طرح آن طفره می روند.

آقای هاشمی رفسنجانی باید پاسخگوی خانواده شهدای واقعی باشند چرا که خون فرزندانشان در راهی ریخته شد که متضمن انقلاب و جریان اسلام است که طرفداران این روزهای هاشمی رفسنجانی مسبب ایجاد آن بوده اند.

در حالی حرف دل هاشمی با دانشجویانی که علنا ساز مخالفت با نظام را می زنند یکی شده است که رهبر انقلاب صریحا در برابر سران فتنه موضع گیری کرده است و قبل از آن اتفاقات در سخنرانی هایشان با خیرخواهی از موسوی و کروبی و خاتمی می خواهد راهشان را از فتنه گران جدا کنند و در دام نقشه های صهیونیزم بین الملل قرار نگیرند و اما با لجبازی و عناد انان ادامه دار شد و هاشمی رفسنجانی علنا در آخرین نماز جمعه اش به عنوان امام جمعه تهران! به بازخوانی ادعای همان فتنه گران و آزادی زندانیان جریان فتنه پرداخت.

آیا آقای هاشمی در آن‌زمان مواضعی که رجوی و فرقه تروریستش بر علیه نظام با حمایت از موسوی و کروبی اتخاذ کرده اند را نیز تایید می کند!؟ اگر نه، پس چرا در روند اتفاقات اخیر صدای دو طرف شبیه به یکدیگر شده است و هاشمی و رفسنجانی حتی از انان تبری نمی جوید ؟

در همه این سالها سیاه نمایی جریان حامی هاشمی و فتنه ، در نشان دادن اوضاع نامطلوب کشور هزینه های غیر قابل جبرانی بر کشور تحمیل نموده است که، کمترین آن تحریم های بیشتر بعد از اتفاقات سال 88 بود، اما بی تفاوتی برآمده از منیت های پنهان آقایان سبب شد تا با بی خیالی از فشارهایی که بر مردم تحمیل شد بگذرند و دل به بازیهای سیاسی ببنند که در اخر خواسته هایشان را تامین کند.

منبع:شبکه اطلاع رسانی دانا