مومن همیشه باید خودش را در مورد عملش مسئول بداند. همیشه باید آگاهانه رفتار کند. این خاصیت اعتکاف است که از از فرد حیازت می کنند. عبادت در خلوت عجب می آورد، غرور و تکبر می آورد ولی عبادت فردی در جمع خود شکن است و انسان ساز.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی مبارکه نا، اعتکاف چند سالیست درکشور رونق گرفته است. براستی ماهیت انسان شناسانه این عبادت چیست؟ هر سال عده ی زیادی از جوانان و نوجوان مشتاقانه به مساجد کشور مراجعه میکنند. و اعتکاف رجب و رمضان را احیا کرده اند. هر چند که اعتکاف جعل آن از رمضان توسط پیامبر اکرم(ص) صورت گرفت اما در دیگر مواقع سال نیز این ظرفیت را دارد.

اعتکاف عبادت است. چنان در جامعه دیده می شود که معمولا در وهله اول جوان نسبت به عبادت نباید روی خوشی داشته باشد. اما در اعتکاف که به مراتب سختتر و معجونی از عبادات است که شرط اصلی اش روزه است می بینیم که جوان رغبت دارد. این رغبت از کجا نشئت میگیرد؟

اول آنکه انسان موجودی است فطرتا خداجو. هر چه قدر هم بخواهد فطرت خود را دستمایه روزگار قرار دهد دست آخر این فطرتی که خدا به ودیعه نهاده است در انسان ریشه دار است. اعتکاف از نظر یک جوان معنای رجوع می دهد. رجوعی که جدی است.

خیلی وقت ها انسان فرصتی برایش ایجاد می شود و توبه ای می کند ولی این توبه پایداری ندارد و ممکن است بعد از جلسه توبه و یا فردای آن گناه او را بلغزاند. در اعتکاف توبه که میکند فرصت گناه خودش را کمتر نشان می دهد و فرد میتواند در خوبی خود بیشتر غور کند و بیشتر تجربه زندگی فطری داشته باشد. سه روز خوب بودن و تمرین خوبی کردن و دوری از گناه، طعمی دارد که این طعمش به این راحتی در ذهن از بین نمی رود.

دوم آنکه در اعتکاف انسان محدود می شود از خیلی از کارها که مباح است و در شرایط طبیعی عمل به آن اشکالی ندارد. انسان همیشه در بند است. انسان ذاتا نیاز به مرشد دارد. مرید و دور محبوبی چرخیدن از ویژگی های انسان است.

حال هر انسانی به حد ظرفیت خودش محبوب بزرگتری دارد. یکی مرید حافظ میشود یکی مرید یک اندیشمند و یکی هم مرید دوست.اساسا این امکان ندارد که بگوییم انسان از کسی خط نمیگیرد. هماره انسان ها کسانی هستند که به فرد جهت میدهند. انسان متمایل است از بزرگی جهت بگیرد. اعتکاف همین ویژگی را دارد.مومن را جهت میدهند. قوانین منحصر به فرد خود را دارد.

مثل حج. حتی در حج محرم در شب برخی کارها بر او آزاد می شود ولی معتکف شب و روزش را دل در گروه امر ونهی محبوب می گذراند. در اعتکاف انسان دقتش مضاعف میشود که کاری نکند که از چشم محبوب بیفتد. این خودش تجربه ی متفاوتی است برای انسان. تجربه ی عبد بودن تجربه بندگی.

سوم آنکه اختیار و اجبار است. انسان ها غالبا از کار زور به دور هستند. ولی نسبت به اموری که جبری در آن نیست تمایل بیشتری دارند. در اعتکاف جبر نیست و مستحب است. البته مستحبی پر از قوانین. این خود مبین آن هست که انسان اگر بینش متفاوتی در مورد سایر عبادات داشته باشد آن عبادات را هم باشوق انجام میدهد. نقل است استاد عارفان قاضی گفته است: در حیرتم بهشت نگذارند نماز بخوانیم.

نمازی که برای بنده های ضعیف ملال آور است. مومن با شوق آن را می طلبد آن قدر که رسول اکرم وقتی اذان میشد گویا محبوبی را یافته است. انسان ها در زندگی زیاد از این دسته کارهای مختار و مجبور انجام میدهند. مثل انسانی که می تواند مجرد زندگی کند ولی تن به ازدواجی میدهد که برای خودش قوانین و مسائلی الزام گردد. یا فردی که بچه دار میشود میداند بچه پر از زحمت است ولی شوقی در او وجود دارد که همه زحمات را به جان میخرد.

چهارم آنکه انسان نیاز دارد گاهی خلوت کند و به امورات خود به زندگی اندیشه کند. برای این امر لازم است هیچ شان و وظیفه اجتماعی بر او نباشد. بلکه بی تکلف به فکر برود. این حالت حتی در سفر برای انسان نمی شود چرا که غرق سیاحت است و لذت. بهترین محیطی که میتواند به خود فرو رود خانه خداست و دور از خلق خدا در شرایطی که نه برای نان خود می اندیشد نه برای فردایش. هم خودش و هم دیگران میدانند سه روز معتکف در این دنیا نیست  آزاد آزاد است. این انسان از هوس ها از خواست ها از نیازها از محدودیت ها از کاستی ها آزاد است.

سرگرمی او اندیشه است که اندیشه خود آیینه ای زلال است در برابر انسان. البته اسلام خلوت و انزوای مطلق را مخصوص اوصیا و اولیای خودش قرار داده است و مانع از این میشود که فرد منزوی گردد و رهبانیت پیشه سازد. لذا اعتکاف در عین آنکه یک عبادت فردی است عبادتی جمعی هم هست. در عین آنکه افراد در خلوت خود هستند در کنار دیگری هستند. مگر میشود دیندار بود در خلوت.

مومن همیشه باید خودش را در مورد عملش مسئول بداند. همیشه باید آگاهانه رفتار کند. این خاصیت اعتکاف است که از از فرد حیازت می کنند. عبادت در خلوت عجب می آورد، غرور و تکبر می آورد ولی عبادت فردی در جمع خود شکن است. و انسان ساز. اینکه دیگرانی هم به مراقبت از خود پرداخته اند به انسان امید می دهد و اراده عمل به آنچه که به آن محتاج تر است. این روزها هم افراد در فضای مجازی به سر میروند، دیگر نه خلوتی دارند نه فرصتی برای اندیشه انسان دائما در آن فضا به سر می برد.

حتی آن لحظه که به خواب میرود و آن لحظه که خدا او را نیمه شب یقظه میدهد. به دنیای مجازی خود مراجعت میکند. انسان دیگر حریم انس ندارد. اعتکاف میتواند این حریم را زنده کند انسانی که بسان ربات شده است را زنده کند. البته به شرط آنکه انسان لوازم اعتکاف را هم مراعات کند.

چرا که برخی گویا آنکه در اعتکافند به همه امور خود و هم فعالیت های خود ادامه می دهند. این روزها شبکه های مجازی و تلفن های همراه میتواند اعتکاف را استحاله کند. و آن را از معنای اصلی اش خارج کند.
اعتکاف فوائد و ثمرات زیادی دارد که معتکف واقعی توان درک و دریافت آن ثمرات و فوائد بیکران را خواهد داشت.

انتهای پیام/

صاحب نیوز