به گزارش پایگاه خبری تحلیلی مبارکه نا، «صادق حسین جابری انصاری» سخنگو و رئیس مرکز دیپلماسی عمومی و رسانهای وزارت امور خارجه کشورمان در ایام دهه مبارک فجر از تحریریه خبرگزاری مهر بازدید کرد؛ دیداری که طی آن فرصتی دست داد تا با وی گفتگویی تفصیلی داشته باشیم، و از دوران پیش از تصدی سمت سخنگویی یعنی حضور ایشان به عنوان سفیر در لیبی تا آخرین تحولات جاری در سیاست خارجی کشورمان را مورد بررسی قرار دهیم. از نکات جالب توجه این مصاحبه اکتشاف علاقه مندی ویژه آقای دیپلمات به حوزه سینما و موسیقی بود تا آنجا که جابری انصاری تا آن روز بیش از ۱۰ فیلم جشنواره فیلم فجر را در سالن «ایوان شمس» به تماشا نشسته بود و درباره هر یک نکات موشکافانه ای داشت.
در گفتگو با جابری انصاری طیف متنوعی از موضوعات مطرح شد؛ از برنامه های آینده دستگاه دیپلماسی گرفته تا مواضع آن در مقابل اظهارات اخیر آمریکایی ها درباره نقش ایران و آینده برنامه موشکی کشورمان و پاسخهایی را دریافت کردیم.
جابری انصاری گفت: ما در منطقه ای هستیم که دستخوش تحولات و طوفان حوادث مختلف است و بسیاری از کشورها در محیط پیرامونی ما در بیش از یک دهه اخیر دستخوش بحران های مختلفی شدند، اما جمهوری اسلامی ایران علیرغم اینکه تجربه حکمرانی و حکومت سازی یا به تعبیر دقیق تر دولت سازی کمتر از ۴ دهه، تجربه دقیق خودش را طی می کند در قیاس با محیط پیرامونی خودش به دلیل عوامل قدرت داخلی و استمرار ثبات، امنیت، استقرار کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران، توانسته فرصت نقش آفرینی در عرصه منطقه ای و بین المللی را هم پیدا کند.
سخنگوی وزارت خارجه درباره توان موشکی ایران گفت: آنچه برنامه موشکی ما را در هر نقطه ای پیش می برد یا متوقف می کند، ربط وثیق با نیازهای منظومه دفاعی جمهوری اسلامی ایران دارد؛ اینکه ارزیابی دیگران چیست؟ آنها آزاد هستند ارزیابی خودشان را داشته باشند و معمولا هم در این ارزیابی ها، مطالبی را همواره مطرح کرده اند که جزیی از جنگ روانی علیه ایران بوده است.
به علت فضای انتخاباتی کشور در ۲ هفته گذشته، انتشار این گفتگوی یک ساعته با سخنگوی خوش سخن و صریح وزارت خارجه را به تعویق انداختیم و اکنون با برگزاری انتخابات و نهایی شدن نتایج آن، مشروح گفتگوی مهر با حسین جابری انصاری در ادامه می آید:
شما در چه دوره ای در لیبی سفیر بودید؟
یک سال قبل از سقوط قذافی من آمدم بیرون، یک سال قبل از شروع انقلاب های عربی.
در آن بازۀ سقوط، ایران سفیر داشت؟
بله. بعد از مدتی آقای ناصری بعنوان سرپرست نمایندگی رفت و بعد سفیر شد. در آن ایام که ایام انقلاب بود یا به هم ریختگی اوضاع آقای ناصری سفیر بود اما بعد آقای اکبری بعنوان سفیر به طرابلس اعزام شد.
خیلی آن زمان حاشیه سازی رسانه ای شد که سفارت تعطیل شده است.
حالا آن حاشیه سازی هم البته ساختگی بود؛ علتش هم این بود که آنها رفتند جلو سفارت ساختمانی که قبلاً سفارت ما بود و یکسال آخر ماموریت من جابجا شده بود و من یک سال بیشتر بود که آمده بودم بیرون. بنابراین آن ساختمانی که آقای نجف زاده(خبرنگار) رفت جلوی آن ایستاد، چون آرم جمهوری اسلامی روی در بود، ثقل معنایی پیدا می کرد؛ در حالی که بیش از دو سال بود که آن ساختمان، چون متعلق به سازمان مستضعفان آنها بود و مصادره ای بود و از اول انقلاب که ما رفته بودیم در اختیار سفارت بود و آن دوره ای که ما بودیم صاحب ملک که از نزدیکان خانواده نخست وزیری و سلطنتی بودند، می خواستند ملک را بگیرند، در دوره ای که سیف الاسلام داشت تحولاتی ایجاد می کرد، داشتند اموال مصادره ای را برمی گردانند.
بالاخره پسر صاحب ملک که پسر نخست وزیر دوره سلطنتی بود آمد و رفت، بحث های شرعی را هم نشان کرده بودند و می گفتند نماز شما در اینجا مشکل دارد، می توانستیم بایستیم، به این سادگی ها نمی توانستند از ما بگیرند؛ بالاخره سفارت بود، دولت شان هم در اینکه به سادگی ما را بلند کند محضور داشت ولی من گفتم فایده ای ندارد. ساختمان دیگری داخل شهر اجاره کردیم، نجف زاده که رفت بیش از دو سال بود که آن ساختمان تخلیه شده بود و ساختمان سفارت نبود و رفت و گزارش داد و من هم دیدم.
یعنی عودت داده شد به آن خانواده؟
بله ما تحویل دادیم. وکیل خانواده آمد و تحویل گرفت. یعنی دولت و بنیاد مستضعفین لیبی حکم صادر کرده بود (نامه اش برای ما آمد) که این تصمیم گرفته شده که این ملک اعاده شود، لطفاً همکاری کنید؛ ولی ما چون سفارت خارجی بودیم می توانستیم حداقل یکی و دو سال اینها را ببریم و بیاوریم تا ساختمان پیدا کنیم. من گفتم ما همینطوری نمازمان قبول نیست، این دیگر مزید بر علت نباشد. وقتی طرف رسماً می گوید نماز شما مشکل دارد و دولت هم می گوید من برگردانم و مال برای آنهاست، دیگر چه بگوییم، بگوییم نه قبول نداریم برای ماست. یکی دو ماهه تخلیه کردیم و رفتیم خیلی هم سخت بود. بعد هم این قصه پیش آمد.
تا سه سال پیش میزانی که مردم شخصیت های حوزه دیپلماسی را می شناختند و موضوعات را دنبال می کردند به نسبت امروز خیلی کمتر بود . پیش تر اشاره کردید به ایده حاکمیتی بودن وزارت خارجه و جایگاه بالاتر آن نسبت به دولت ها و گرایش های سیاسی، در این مسیر برنامه هایی که بخشی از آنها در مسیر شدن است و بخشی صورت گرفته را تشریح کنید.
در دنیای امروز نقش رسانه و همینطور موسسات و نهادهای مدنی و شخصیت های اجتماعی و غیررسمی در عرصه سیاست و به طور خاص درسیاست خارجی و دیپلماسی نقش رو به افزایشی است. اگر تاریخی به مساله نگاه بکنیم، امر سیاست و به طور عام و سیاست خارجی و دیپلماسی به طور خاص، هر چه به قدیم تر می رویم امری است در انحصار دولت ها و هر چه به جلو می آییم و به زمان فعلی نزدیکتر می شویم به دلیل مجموعه تحولات انسانی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی که اتفاق افتاده و همینطور تحولات در زمینه ارتباطات و فناوری؛ نقش موسسات، نهادها و افراد غیررسمی و غیردولتی در امر سیاست به عنوان یک مسئله عمومی و در سیاست خارجی به عنوان یک حوزه خاص افزایش پیدا کرده است.
مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه ای وزارت خارجه که در چند سال اخیر در وزارت امورخارجه تاسیس شد، مبتنی بر این تحولات و نیازها بوده است. وقتی ما با یک تحول بزرگی مواجه هستیم در مفهوم دیپلماسی سنتیِ تاریخی که نقش اساسی و مستمر را فقط نهادهای دولتی و اشخاص و مقامات رسمی در آن ایفا می کنند، تحول در این امر، مفهوم کلاسیک و سنتی از دیپلماسی و انتقال به مرحله ای که بخش مهمی از امور دیپلماسی، مرتبط با دیپلماسی و سیاست خارجی و سیاست به طور عام از انحصار دولت ها خارج می شود و بدنۀ جوامع در آن نقش آفرینی قابل توجهی پیدا می کنند.
همراه با این تحول ساختارهای بازتاب دهنده تحول هم باید شکل بگیرد. با میزانی تاخیر در وزارت امور خارجه و در ایران این مطلب مورد توجه قرار گرفت و در سال های اخیر مرکز دیپلماسی و رسانه ای ایجاد شد.
درحقیقت این مرکز اضافه بر اینکه بعد رسانه ای اش یک مساله تاریخدار است و از تاریخ طولانی تری برخوردار است، چون سالهاست که نقش رسانه ها در سیاست خودش را تثبیت کرده است، اما جزء عام ترش که دیپلماسی عمومی است، رسانه هم جزء یکی از مهمترین روش های دیپلماسی عمومی در دنیای فعلی است، مفهوم جدیدتری است هم در دنیا و هم در ایران؛ مفهوم فراگیرتری را هم نمایندگی می کند.
قطعاً اقدام در عرصه سیاست خارجی به نحوی تداوم سیاست داخلی است، این یک مفهوم قدیمی در تحلیل سیاست است که سیاست خارجی دنباله سیاست داخلی استما براساس شان نزول این موسسه و این نهاد، وظیفۀ ارتباط با نهادهای مدنی و اجتماعی و شخصیت ها و چهره ها و گروه های اجتماعی تاثیرگذار هم در داخل ایران و هم در خارج ایران، برای استفاده در قالب مفهوم دیپلماسی عمومی و رسانه ای برعهده داریم؛ منطبق با این شان نزول و شرح وظایف، طبیعتاً شبکه ای از روابط فعال را هم باید با رسانه های گروهی و هم با گروه های اجتماعی مرجع و تاثیرگذار در داخل ایران و خارج ایران ایجاد بکنیم تا پاسخگوی مسئولیت های خودمان باشیم. در این زمینه فعالیت ها و اقداماتی انجام شده در سال های گذشته و در دوره جدید هم که بنده در وزارت خارجه در خدمت دوستانم هستم به طور جدی تری با این هدف گیری که اشاره کردیم، برنامه هایی در دستور کار داریم که پیگیری خواهد شد.
یکی از کارهای اولیه ای که در حال انجام است و به زودی در حقیقت با جلسات بررسی و فکری که برگزار خواهد شد، نهایی می شود؛ اعاده چارت یا سازماندهی مجموعه دیپلماسی عمومی و رسانه ای وزارت خارجه است که منطبق با این نیاز است و هدف گیری که به آن اشاره کردیم در حال بازبینی است که آسیب ها و نقاط اشکالی که دارد در این بازبینی انشاءالله رفع خواهد شد. تلاش می کنیم با همفکری همه کسانی که می توانند کمک بکنند در شکل گیری این مساله، به نحوی کار بکنیم که بازتاب دهنده همه تحولات و نیازهای مرحله فعلیِ دیپلماسی عمومی و مجموعه سیاست خارجی کشور باشد.
در کنار این مساله باصطلاح رویکرد باز نسبت به همه رسانه های گروهی و گروه های مرجع و موثر اجتماعی را هم در دستور کار خودمان داریم؛ این نگاه و این رویکرد باز به مجموعه رسانه ای و مجموعه های تاثیرگذار و مرجع کشور عملاً در خدمت هدف گیری های این نهاد و کار اصلی ما خواهد بود. امیدوارم که با تعامل مثبتی که از همه رسانه های کشور مشاهده می شود و همینطور اقداماتی که در زمینه شبکه ارتباطی با رسانه ها و گروه های اجتماعی موثر در خارج از کشور در حال اجرا است، ما در این زمینه هم بتوانیم وضعیت بهتری را ایجاد کنیم.
در تحولات، بحث سازماندهی بهتر رابطه خبری و رسانه ای مستقر در سفارتخانه ها هم در دستور کار است. چون واقعاً بعضی وقت ها احساس می شود در حق آن سفارتخانه یا مرکزی که در یک کشور خارجی داریم، اجحاف می شود که اخبارش به طور مناسب برای رسانه های داخلی منتقل نمی شود که بازتاب پیدا کند و در واقع نمود بهتری از فعالیت های وزارت خارجه که در پهنه جهانی انجام می شود، صورت بگیرد؟
بله، حتماً. وقتی حرف از اعاده ساماندهی و بازتدوین شرح وظایف مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه ای می گوییم اعم از صف و ستاد ما است. ستاد ما مجموعه موجود در وزارت امور خارجه است و صف ما نمایندگی های جمهوری اسلامی در سراسر جهان هستند. در همین چارچوب کاری که انجام می شود هم باکس های موجود، پست های موجود دیپلماسی عمومی و رسانه ای در نمایندگی های ما در کل دنیا، براساس نیازها و اولویت ها و هدف گیری هایی که در این مرحله از کار سیاست خارجی مان است، مشمول بازبینی خواهد بود و اگر پست هایی نیاز است اضافه شود حتما لحاظ خواهد شد و جابجایی باید صورت بگیرد حتما لحاظ می شود. شرح وظایف و اقداماتی که شاغلین این پست ها در نمایندگی های ما باید انجام بدهند به طور مشخص تری بازبینی می شود و ابلاغ خواهد شد.
این مجموعه صف و ستاد است که شکل می دهند به برنامه ها و اقدامات مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه ای. حتماً جزء مهمی از کار ما صف ماست، یعنی همان چیزی که شما به آن اشاره کردید در قالب نمایندگی های خارجی جمهوری اسلامی ایران، به دلیل حضور در صحنه تحولات جهانی، این شبکه نیروی انسانی و مجموعه سفارت خانه های ما هر چه به شکل نظامند و هدفمندتری در ارتباط با برنامه هایی که طراحی می شود و ستاد خودشان اقدام به فعالیت بکنند، امکان بهره وری بالاتر می رود و این هم جزیی از کار بازبینی ما خواهد بود.
نکته ای را آقای رئیس جمهور در تقدیر از دست ندرکاران مذاکرات اشاره کردند و آن اشاره به این بود که اگر ما در داخل امنیت نداشتیم و به واسطه حضور مستشاری مان در برخی از کشورهای منطقه به توفیقاتی دست پیدا نمی کردیم، شاید نتیجه آن مذاکره در یک فضای آرام و رسیدن به یک توافق هسته ای نبود. شما اگر بخواهید این نگاه را بیشتر باز بکنید به چه نکاتی اشاره می فرمایید؟
قطعاً اقدام در عرصه سیاست خارجی به نحوی تداوم سیاست داخلی است، این یک مفهوم قدیمی در تحلیل سیاست است که سیاست خارجی دنباله سیاست داخلی است؛ این نکته اول. نکته دوم اینکه فعالیت در عرصه سیاست خارجی برآیند ملی یک کشور است و اگر این نباشد جزء اقدامات نمایشی به نتیجۀ ماندگاری تبدیل نخواهد شد. فعالیت های ماندگار در عرصه سیاست خارجی نه فعالیت های نمایشی موضعی و گذرا که می تواند در هر شکلی انجام شود. اما فعالیت های ماندگار و تاثیرگذار برآیند ظرفیت های ملی کشور است و از این زاویه اگر به موضوع نگاه بکنیم به هر حال آنچه در قالب مذاکرات هسته ای انجام شد، در حقیقت هر چه است، برآیند ظرفیت های ملی جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی ایران از یک زاویه هم است و به شکل قطعه ای نمی شود به آن نگاه کرد. یک قطعه از یک پازل بزرگتر است که در کنار همدیگر معنا پیدا می کند.
در این زمینه مجموعه سیاست خارجی ما یک مجموعۀ متکامل و به هم پیوسته است، جزیی از سیاست های ما در عرصه منطقه ای دنبال شده است و جزیی از سیاست خارجی ما هم در سطح بین المللی دنبال شده است. موضوع هسته ای و مذاکرات هسته ای از مسائلی است که در سطح بین المللی در دستور کار سیاست خارجی کشور قرار گرفته و پیگیری شده است. قطعاً این اجزا را نمی شود از هم جدا کرد، اینها در کنار همدیگر مجموعه برآیند ملی ما را بازتاب می دهد و همینطور از همدیگر تاثیر می پذیرد. اگر امنیت داخلی ما و ثبات و استقرار جمهوری اسلامی نبود؛ اگر سیاست خارجی منطقه ای جمهوری اسلامی و دستاوردهایی که داشته نبود؛ حتماً در سطح بین المللی هم امکان وصول به دستاورد برجام فراهم نمی شد.
اینها یعنی سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی سیاست یک کشور، حلقه های به هم پیوسته است که تزلزل و خلل در هر یک از این سطوح در سطوح دیگر هم به شکل منفی تاثیرگذار خواهد بود و پیشروی در هر یک از این سطوح و وضعیت بهتر در سطوح دیگر هم بازتاب پیدا خواهد کرد.
من فکر می کنم در مثالی که شما زدید و مطلبی که مطرح کردید ارتباط وثیق ما بین این سطوح به دقت قابل مشاهده است. آنچه که به جمهوری اسلامی ایران اساساً در عرصه سیاست خارجی اجازه داده و برای آن ظرفیت ایجاد کرده، برای اینکه در بیرون از مرزها اهداف کشور را دنبال کند، این است که در سطح داخلی توانسته ثبات و استقرار و پویایی نظام سیاسی خودش را حفظ کند و استمرار ببخشد.
ما در منطقه ای هستیم که دستخوش تحولات و طوفان حوادث مختلف است و بسیاری از کشورها در محیط پیرامونی ما در بیش از یک دهه اخیر دستخوش بحران های مختلفی شدند، اما جمهوری اسلامی ایران علیرغم اینکه تجربه حکمرانی و حکومت سازی و یا به تعبیر دقیق تر دولت سازی کمتر از ۴ دهه، تجربه دقیق خودش را طی می کند در قیاس با محیط پیرامونی خودش به دلیل عوامل قدرت داخلی و استمرار ثبات، امنیت، استقرار کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران، توانسته فرصت نقش آفرینی در عرصه منطقه ای و بین المللی را هم پیدا کند.
در حلقه دوم هم موفقیت های کشور در سیاست خارجی منطقه ای کشور، در عرصه بین المللی هم کمک کرده است به مجموعه ظرفیت ملی کشور و همینطور ما معتقدیم که دستاوردها در عرصه بین المللی ظرفیت های گسترده ای را در عرصه منطقه ای برای جمهوری اسلامی ایران آزاد می کند و کارویژه مجموعه ما هم به عنوان افراد و اجزای جامعه و هم به عنوان نهادها و وزارتخانه ها و اجزای رسمیِ حکومتی، این است که در زمینه حداکثرسازی استفاده از این فرصت ها و ظرفیت های آزاد شده و رابطه تکاملی ما بین این سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی بتوانیم بیشترین دستاوردها را برای کشور و جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران کسب کرده و ایجاد کنیم.
در ایام مذاکرات، برخی به این حضور که مصطلح شده به حضور مستشاری انتقاد داشتند و این را شاید یک نقض غرضی می دانستند که از یک طرف در میز مذاکره با آمریکا و انگلیس و فرانسه و از طرف دیگر با واسطه یا بی واسطه داریم با گروه ها و ساختارهایی که آنها ایجاد کردند مقابله میدانی می کنیم و رودروی هم ایستادیم. به نظر شما این یک نقض غرضی بوده و این حرف منتقدین رواست که ما به آنها نزدیک شدیم و زبان تعامل را برگزیدیم و یا اینکه در عرصه میدانی تقابل را انتخاب کردیم؟
سیاست عرصۀ منافع و قدرت است. شکل بیرونی تحقق منافع و قدرت گیری اشکال مختلفی دارد و اشکال مختلف به طور همزمان پیگیری می شود؛ نقیض همدیگر نیست، روابط تکاملی با همدیگر داردسیاست عرصۀ منافع و قدرت است. شکل بیرونی تحقق منافع و قدرت گیری اشکال مختلفی دارد و اشکال مختلف به طور همزمان هم پیگیری می شود؛ نقیض همدیگر نیست، روابط تکاملی با همدیگر دارد. هیچ قدرتی در دنیا وجود ندارد که از یک روش برای قدرت گیری استفاده کند. هنر حکومت ها و بازیگران سیاسی این است که زمینۀ حداکثر بهره برداری از روش های مختلف و جمع بین به ظاهر نقایض را خلق و ایجاد کنند؛ علت پیچیدگی سیاست همین است. اگر سیاست یک امر تخصصی هم است علتش این است که همین نقایض را باید با همدیگر جمع کند.
چرا سیاست یک امر تخصصی است؟ به این دلیل که دائماً سیاستمدار باید بین به ظاهر نقایض جمع ببندد؛ تاکید می کنم به ظاهر در نقایض؛ یعنی در جلوه ظاهری و منظر بیرونی گاه روش های مختلف با هم متناقض تلقی می شود اما الزاماً در معنای درونی متناقض نیست. روش های مختلف مبتنی بر تعامل و تقابل، حسب نیاز انتخاب می شوند و گاه با هم و به موازات همدیگر هم پیش می روند و نتیجه بخشی شان هم این است که در کنار همدیگر دیده شوند. این که بر یک روش تاکید بکنیم و تمرکز بکنیم عملاً ظرفیت های ملی ما را کاهش می دهد و اجازۀ وصول به نتیجه را برای ما فراهم نمی کند.
سیاست عرصه جمع ما بین این نقایض است، نقایض ظاهری، اما برآیندش در خدمت منافع ملی است. وقتی می گوییم مفهوم منافع ملی، مفهوم عام به منافع ملی را مراد می کنیم که در کشوری مثل ایران، جمهوری اسلامی ایران براساس قانون اساسی و براساس تجربه کمتر از ۴ دهه ما، شامل نگاه اسلامی ما و نیاز و منافع اسلامی ما هم می شود. بنابراین مفهوم منافع ملی را به معنای عامش مراد می کنیم و هدف گیری منافع ملی است و روش تحقق منافع ملی، روش های متفاوتی است، طیف وسیعی از روش های تعاملی و تقابلی را در برمی گیرد و سیاست خارجی هم یک امر عمومی است که همزمان در جبهه های مختلف باید نبرد صورت بگیرد. در یک موضوع نمی شود و همزمان باید از روش های مختلف کار کرد.
مهم این است که این روش ها نقض کننده همدیگر نباشد؛ بلکه ترکیب تکاملی با همدیگر داشته باشد و همه در خدمت منافع ملی کشور قرار بگیرد. این هنر سیاستمدار است که این طراحی و این برنامه ریزی و این هدف گیری را داشته باشند.
شما الان به یک وجهی از ماجرا اشاره کردید که آن تاثیر توفیقات ما در منطقه در بحث دستیابی به توافق بود، نکته ای که آقای رئیس جمهور هم اشاره کرد. متقابلاً از آن طرف هم می شود گفت که توافق هسته ای و تعامل یا گفتگو با کشورهای غربی در مسائل میدانی ما و حضور ما در کشورهای منطقه تاثیر بگذارد، گاهی تاثیر مثبت یا احیاناً تاثیر منفی و در ادامه همین سوال آیا مدلی که ما در برجام استفاده کردیم و گفته می شود ما تقابل را به تعامل و توافق رساندیم آیا از این در عرصه میدانی منطقه هم می توانیم بهره بگیریم و برجام منطقه ای که بعضی ها گفته اند و نوشته اند را محقق کنیم؟
موفقیت ها در سطح بین المللی قطعاً در برآیند ملی جمهوری اسلامی ایران موثر است و در سطح منطقه ای هم بازتاب های خودش را دارد و ظرفیت های گسترده ای برای ما فراهم کرده است. یکی از دلایل آشفتگی و تندروی های برخی از کشورها در سطح منطقه در ماه های منتهی به توافق برجام و بلافاصله بعد از توافق برجام و تا به امروز، شتاب زدگی در برخی تندروی ها و اقدامات مختلفی که اتخاذ کردند، این است که برداشت آنها این است که فضای استراتژیک منطقه ای جمهوری اسلامی ایران بعد از برجام دستخوش تحول شده است. شتابزدگی در برخی اقدامات و تندروی ها، نگرانی از حصول تحول در ظرف استراتژیک منطقه ای جمهوری اسلامی ایران به نفع جمهوری اسلامی ایران است.
طبیعی است وقتی در شبکه روابط بین المللی کشور تحولی اتفاق می افتد در شبکه قدرت منطقه ای کشور هم تاثیرات خودش را خواهد گذاشت و من به همان مفهوم اولیه که عرض کردم برمی گردم، بین سه سطح سیاست یعنی سیاست داخلی، سیاست منطقه ای و سیاست بین المللی دادوستد و تبادل مستمر وجود دارد. اینها سه حوزه به ظاهر جدا از هم، اما به هم پیوسته هستند و این سه لایه با همدیگر برآیند سیاسی یک کشور را ایجاد می کنند. بدون تردید تحولات در عرصه سیاست داخلی در دو سطح دیگر تاثیر دارد و تحولات در هر یک از آن دو عرصه هم تاثیرگذاری های خاص خودش در باقی سطوح را دارد.
بعد از برجام در مجموع، برداشت ما این است که فضای زیست استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه ای و بین المللی به طور آشکاری بهبود پیدا کرده است؛ البته این به این معنا نیست که یک مسیر آماده و محققی است که همه آن محقق شده و از استعداد و زمینه ها و فرصت ها صحبت می کنیم که وضعیت جمهوری اسلامی ایران بهبود پیدا کرده است. برخی از بازیگران منطقه ای و بین المللی تلاش می کنند که این ظرفیت ها را کور کنند و یک بازی بزرگی در جریان است؛ نبرد اراده ها، اهداف و منافع است. به میزانی که ما با حداکثرسازی ظرفیت های ملی شناخت درست از روندهای تحولات، بهره گیری از فرصت های ایجاد شده و تلاش برای مدیریت چالش ها به هر میزان ما موفق تر مدیریت کنیم این سطوح را، امکان بالفعل کردن ظرفیت های مثبت آزاده شده بیشتر خواهد شد.
بعد از برجام در مجموع، برداشت ما این است که فضای زیست استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه ای و بین المللی به طور آشکاری بهبود پیدا کرده استبه هر میزان بازی بد انجام بدهیم، شناخت درست از روند تحولات نداشته باشیم، ظرفیت ها را بالفعل نکنیم یا حتی بالعکس اشتباهاتی مرتکب شویم، ظرفیت ها مسدود می شود و امکان بهره برداری ما کاهش پیدا می کند و یادمان نرود که ما در خلاء حرف نمی زنیم و در خلاء اقدام نمی کنیم.
به موازات ما و هدف گیری های ما و اقدامات ما بازیگران دیگری حضور دارند، هم در سطح منطقه و هم در سطح بین المللی که تلاش می کنند به نحوی حرکت کنند که مسائلی را به ما تحمیل کنند و ما را از مسیر اصلی خودمان خارج کنند و در دست اندازها، گرفتاری ها و چالش های مختلفی بیندازند. از این لحاظ، مدیریت مرحله پسابرجام اگر تعبیر درستی باشد، به عنوان یک نقطه عطفی بسیار حائز اهمیت است؛ اگر دست روی دست بگذاریم و بنشینیم و تماشاگر باشیم، یا اگر خدایی نکرده دچار اشتباهات در تحلیل شرایط و هم در زمینه اقدامات شویم، نه فقط از فرصت ها امکان بهره برداری پیدا نمی کنیدم؛ بلکه چالش های خودمان را افزایش می دهیم و بالعکس اگر خوب طراحی بکنیم، تحلیل و طراحی بکنیم و اقدام بکنیم، یک بستری فراهم شده که امکان پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی ایران به شکل بهتری در سطح بین المللی و منطقه ای فراهم شده است.
آقای ظریف قرار است سفری به آمریکای لاتین داشته باشند که با یک هیات اقتصادی خواهند رفت؛ جزئیات این سفر و اهمیتش چطور خواهد بود؟ بخصوص با توجه به تحولات اخیر منطقه و انتخاباتی که برگزار شد و تحولاتی که داشتیم، رویکرد ایران نسبت به آمریکای لاتین چطور خواهد بود؟ به نظر می رسید مواضع سیاسی و همکاری های سیاسی با آمریکای لاتین داریم، الان صحبت از یک هیات اقتصادی است، آیا تغییر رویکرد داریم یا صرفاً با توجه به اتفاقات برجام و توافق است که بحث اقتصادی یک مقدار پررنگ تر شده است؟
سفر به حوزه آمریکای لاتین یکی از مجموعه سفرهایی بوده که در حال برنامه ریزی است؛ همینطور به زودی سفری به کشورهای آسیایی، در پیش خواهد بود، به اضافه مجموعه سفرهایی که به کشورهای مختلفی در منطقه و در اروپا در حال طراحی و انجام است و متقابلاً سفر گروه های مختلف سیاسی و اقتصادی در سطوح متفاوت از کشورهای مختلف جهان به ایران در دستور کار دیپلماسی کشور است. به هر حال در مرحله پسابرجام بعد از پایان مقطع تحریم های ظالمانۀ برخی از کشورها علیه جمهوری اسلامی ایران که به دلیل توافق برجام زمینه اش فراهم شد، به طور طبیعی ما یک فضای بازتری در عرصه مناسبات و روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران ایجاد شده است.
به دو نحو می شود با این مساله روبرو شد؛ یک نحو این است که بگوییم دریچه های جدیدی که به روی سیاست خارجی باز شده، فقط روی آنها تمرکز کنیم؛ اما رویکرد صحیح تر این است که حلقه هایی از روابط که تاکنون وجود داشته در قالب کلی منافع کشور، بازتنظیم می شود و ادامه پیدا کند و حلقه های جدیدی که در برابر کشور قرار می گیرد هم اضافه می شود بر حلقه های سابق در حال حاضر وضعیت روابط بین المللی و مناسبات بین المللی به نحوی است که بسیاری از کشورها ترجیح می دهند برای حداکثرسازی منافع ملی خودشان از همۀ زمینه های ارتباطی در دنیا استفاده بکنند. درست است که در سطوحی اولویت بندی می شود اما جمع بین همه حلقه های روابط، بهترین راه تحقق منافع کشور خواهد بود. براین اساس روابط با آمریکای لاتین که در دهه های گذشته هم یکی از حلقه های سیاست خارجی جمهوری اسلامی بوده، در مرحله جدید هم ادامه پیدا خواهد کرد و پیام سفر وزیر خارجه به لحاظ نمادینش این پیام است که جزیی از مجموعه منظومه روابط خارجی کشور که ظرفیت هایی را برای ما ایجاد کرده و همچنان می تواند ظرفیت های جدیدی را ایجاد کند، همچنان ادامه پیدا خواهد کرد و در کنار آن عرصه ها و حوزه های دیگری که زمینه اش فراهم شده است، افزایش پیدا خواهد کرد و افزوده خواهد شد به حلقه های ثابت.
آنچه برنامه موشکی ما را در هر نقطه ای پیش می برد یا متوقف می کند، ربط وثیق با نیازهای منظومه دفاعی جمهوری اسلامی ایران دارددر تمام سفرهایی که انجام می شود و آمد و رفت هایی که انجام می شود؛ به دلیل شرایط جدید کشور و فضای تنفسی اقتصادی بهتر برای جمهوری اسلامی ایران بعد از پسابرجام، جزیی از هدف گیری های سفرها، مسائل اقتصادی است. ما معتقدیم هر چه روابط با کشورها از سطوح فوقانی به سطوح پایین تر و اجتماعی سرایت پیدا کند و هر چه از روابط صرف سیاسی به سمت روابط اقتصادی که به شکل ملموس تری مبتنی بر منافع مشترک است، حرکت بکند؛ امکان پایایی و استمرار روابط بیشتر فراهم می شود.
لذا هم به لحاظ باز شدن فضای تنفسی اقتصادی کشور که به طور طبیعی یک نگاه به خارج خواهد داشت؛ هم برای جذب سرمایه گذاری و هم برای سرمایه گذاری و صدور خدمات فنی و مهندسی و صدور برخی از کالاها و هم برای تعیین نیازهای داخلی کشور در زمینه کالا، فن آوری و سرمایه؛ در حلقه روابط مختلف ما، مساله اقتصادی جزیی از سفرها و آمد و رفت همه هیات ها خواهد بود و سفر به آمریکای لاتین هم به معنای همین مفهوم عام است.
سفر دیگری هم در جریان است که به زودی انجام خواهد شد که به مجموعه ای از کشورهای آسیایی خواهد بود.
هم اکنون نمی توانید سفرهای آسیایی را مشخص کنید؟
بله. مجموعه شرق آسیاست که به تعدادی از کشورها سفر انجام خواهد شد.
همانطور که مطلع هستید آقای «جیمز کلاپر» رئیس ملی اطلاعات آمریکا طی گزارشی خطرات امنیتی و تهدیدات آمریکا را بررسی کرد. این گزارش محورهای مختلفی دارد اما چند فراز از این گزارش متوجه ایران است. یکی در بحث موشکی است؛ ادعا شده است که ایران با توجه به موشک های دوربردی که دارد اگر روزی به توانایی هسته ای دسترسی پیدا کند قطعا از این موشک ها برای حمل کلاهک های هسته ای استفاده می کند. یک بحث دیگر این بود که ایران را همچنان در صدر فهرست حمایت از جریان مقاومت قرار داده و مدعی شده ایران با نفوذ در جریانات منطقه ای تلاش می کند به نوعی نقش و سهم خودش را افزایش بدهد. پاسخ تان به این ادعاها چیست؟
به هر حال ارزیابی های استراتژیک مختلفی در کشورها منتشر می شود از جمله در آمریکا که دعاوی جهانی دارند و مجموعه کشورهای جهان را بررسی می کنند، گاه به گاه گزارش های را هم منتشر می کنند؛ می دانید در قالب مذاکرات برجام آمریکا و دیگر کشورهای غربی تلاش زیادی انجام دادند برای اینکه باصطلاح برنامه موشکی ایران هم در ذیل این گفتگوها قرار گرفته و در موردش توافق صورت بگیرد. ایران مطلقا این درخواست را نپذیرفت و ما صراحتاً از ابتدای مذاکرات و بعد از پایان مذاکرات هم گفته ایم و در شروع رسمی اجرای برجام هم اعلام کردیم برنامه دفاعی و منظومه دفاعی ایران که برنامه موشکی جزیی از این منظومه دفاعی است، مربوط به نیازها و تصمیم گیری های ملی جمهوری اسلامی ایران است و خارج از شمول مذاکرات با ۱+۵ که به طور مشخص موضوع هسته ای را دربرمی گرفت، است.
اینکه ارزیابی های آمریکایی ها چیست؟ آنها از قبل همیشه در ارزیابی هایشان مطالبی را مطرح می کردند در مورد ویژگی تهاجمی یا آنچه ادعا می کنند ویژگی های تهاجمی برنامه موشکی ایران است؛ در حالی که برنامه موشکی ایران جزء مهمی از منظومه دفاعی ایران است و تاریخ ایران در دوران معاصر و در چند قرن اخیر این را ثابت می کند که ملت ایران و دولت ایران، هیچ گاه استفاده تهاجمی از امکانات خودش نکرده است. ما دفاع از کشور را جزو اصول غیرقابل تخطی می دانیم و برنامه موشکی ما به عنوان جزیی از منظومه دفاعی ایران با قوت و استحکام ادامه پیدا خواهد کرد و «حد یقف» آن نیازهای منظومه دفاعی ما خواهد بود.
آنچه برنامه موشکی ما را در هر نقطه ای پیش می برد یا متوقف می کند، ربط وثیق با نیازهای منظومه دفاعی جمهوری اسلامی ایران دارد؛ اینکه ارزیابی دیگران چیست؟ آنها آزاد هستند ارزیابی خودشان را داشته باشند و معمولا هم در این ارزیابی ها، مطالبی را همواره مطرح کرده اند که جزیی از جنگ روانی علیه ایران بوده؛ جزیی از تصویرسازی های وارونه و هدفمند آنها علیه جمهوری اسلامی ایران بوده و بسیاری از این تصویرسازی های وارونه در نتیجه توافق هسته ای و برجام خودش را نشان داد که چقدر در قالب جنگ روانی که علیه جمهوری اسلامی ایران داشتند تصویرسازی های تحریف شده و وارونه ارائه می کردند. برنامه ما یک برنامه دفاعی است و براساس نیازهای کشور ادامه پیدا خواهد کرد.
در موضوع جریان مقاومت، حمایت از ملت های منطقه در زمینه مقاومت در برابر اشغال و در برابر صهیونیست، ایران جزو پایه ها و اصول ثابت سیاست خارجی جمهوری اسلامی استدر موضوع جریان مقاومت، حمایت از ملت های منطقه در زمینه مقاومت در برابر اشغال و در برابر صهیونیست، ایران جزو پایه ها و اصول ثابت سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. این از اجزای هویت بخش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است و ادامه پیدا خواهد کرد؛ اینکه دیگران چه خواهند گفت، این دیگران هستند که مفاهیم و نگاه های خودشان را باید بازبینی کنند. امروز برخی از کشورهای غربی حرف از تحریم برخی از کالاهای رژیم صهیونیستی می زنند.
رژیم صهیونیستی رژیمی است مبتنی بر اشغال و توسعه طلبی و نقض و غصب حقوق ملت فلسطین و مساله فلسطین به تعبیری که بارها من عرض کردم؛ لکه ننگی بر جبین انسانیت در دوران معاصر است. تنها ملتی که در چند دهه گذشته علیرغم تحولات بین المللی متاسفانه به استقلال و حقوق اولیه خودش نرسیده، ملت فلسطین است و جزو اصول اساسی انقلاب اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تا امروز بوده است که ثابت خواهند ماند و جزو اصول هویتی و ماندگار جمهوری اسلامی ایران است.
حمایت از ملت فلسطین و ملت های منطقه در برابر اشغال خارجی یکی از اصول ثابت و هویت بخش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود که همچنان استمرار خواهد داشت.
به نظر شما انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی هم از جهت فرصت و هم از جهت تهدید چه نکاتی را متوجه جمهوری اسلامی ایران خواهد کرد؟
از دو منظر می شود به مساله انتخابات پرداخت؛ یکی از منظر سیاست داخلی است و دیگری از منظر سیاست خارجی؛ ما به عنوان وزارت امور خارجه و به عنوان یک نهاد حاکمیتی و ملی طبیعتاً ورود به موضوع انتخابات از منظر سیاست داخلی نداریم. اما از منظر سیاست خارجی در همان قالبی که در گفتگو هم بحث کردیم، سطوح سیاست در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی به هم پیوسته است و تاثیر و تأثر دارد.
یکی از جنبه های اساسی قدرت خارجی کشور ایران، پایایی و پویایی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران است و یک مفهوم مرکزی در این پایایی و پویایی، تجربه مبتنی بر مردم سالاری و انتخابات رقابتی است. به هر میزان که تجربه داخلی ما با موفقیت بیشتری در این جنبه ای که اشاره کردیم پیش برود و برگزار بشود و مدیریت بشود، ظرفیت هایی که آزاد می کند برای کشور و برای جمهوری اسلامی در مجموعه سیاست خارجی، چه در سطح منطقه ای و چه در سطح بین المللی، ظرفیت های تصاعدی و رو به افزایش خواهد بود.
انتهای پیام/
مهر
Tuesday, 26 November , 2024