امروز زاینده رود و مردم دیارش از حرف خسته شدند و حال که به نظر می رسد آلارم های این مطالبه به خوبی شنده شده و دولت نیز به جد به آن ورود کرده است؛ امیدواری احیای این رودخانه و پایانی بر بسیاری از مشکلاتی که خشکی آن ایجاد کرده را زنده کرده است.

به گزارش مبارکه نا؛در این سال ها مشکلات زاینده رود بانگی ست بلند که شنیده شده است و در ابتدا کشاورزان و طبیعت دوستان آن را فریاد زدند اما مدتی نکشید که خشکی زنگ خطر عوامل زیست محیطی نیز را به صدا درآورد و تالاب گاوخونه که چون غولی خفته بود نیز، خشکی اش مورد توجه قرار گرفت؛ در تازه ترین پیامدهای خشکی این رودخانه که البته از سال های قبل هشدارهای آن داد شده بود فرونشست زمین رخ نشان داد که امروزه در بسیاری از نقاط استان قابل مشاهده و عیان است.

آنچه امروز در زاینده رود با آن دست و پنجه نرم می شود زایده دو اتفاق یعنی سوء مدیریت ها و تصمیمات اشتباه و خشکسالی است البته برخی از دلایل نیز که نقش کمرنگ تری داشته نیز وجود دارد که با توجه به نقش اساسی و کلیدی دو عامل گفته شده نقش عوامل دیگر در حاشیه است در این مقوله عواملی چون افزایش جمعیت و تغییر صرفه کشاورزی به دامپروری را می توان برشمرد.

خشکسالی عاملی است که بدون شک در شرایط کنونی نقش حیاتی دارد اما خشکسالی و کم آبی در این وهله از تمام حق آبه داران زاینده رود نادیده گرفته می شود چرا که آن ها دیدگاهی دارند که البته منطقی نیز به نظر می رسد و آن این است که خشکسالی آب را در رودخانه نخشکانده است که سهم آن ها نیز صفر شود، بنابراین هر چقدر آب حتی کم نیز باشد آن ها سهمی خواهند برد حتی اگر این سهم کم باشد.

*برخی که امروز مطالبه گر زاینده رود هستند سرتاپا در خشکی زاینده رود مقصرند

امروز چرایی و دلایل ماجرا هر چند بسیار مهم است چرا که برخی که رد پای آن ها در تصمیم ها و بی مدیریتی هایی که شده وجود دارد و سراپا در تقصیرند؛ امروز پیراهن مطالبه گری پوشیده و فرار به جلو را آغاز کردند اما این جست و جو در گذشته دردی از زخم کاری زاینده رود دوا نمی کند؛ آنچه امروز در حل مشکل خشکی زاینده رود بیان می شود دو راه حل و راهکار و البته ترکیبی از آن هاست؛  یکی از آن ها آورده هایی از منشا های دیگر برای افزایش حجم ذخیره سد و یا حذف آب بران با آورده های دیگر از زاینده رود است.

راهکاری که از گذشته مطرح بوده  که البته با مخالفت های مردمی و استانی اکنون رو به رو شده است و در برخی موارد نیز عدم کارهای کارشناسی انبوهی از بودجه ها را تباه کرده و یا پروژه را به سرانجام نرسانده و علاوه بر آن دولت های مختلف راهکارهای مقطعی و در چشم بودن را جایگزین راهکارهای اساسی کرده اند که این راه حل هر چند منطقی و موثر است اما در اقدام و میدان طبلی است که فقط صدایش شنیده می شود و بس.

وعده آورده های جدید در زاینده رود هر چند به جد از سوی مسئولان دنبال می شود اما به نظر باید خوش بینانه ترین حالتی که به آن نگاه کرد بلند مدت باشد و منتظر ماند؛ البته انتظاری که نه اصفهان دیگر طاقتش را دارد نه مردمش.

راهکار دوم که بسی قابل تامل تر است پایان تصمیم هایی است که عاملی بر مرگ زاینده رود است؛ قبل از هر چیز توجه به این اطلاعات مفید و البته جالب بوده و البته راهکارها ها نیز اشکارا و مشخص است: «یکی از پروژه هایی که برداشت آب از زاینده رود دارد انتقال آب به یزد است که با حذف پروژه انتقال آب به یزد و تامین آب انتقالی به یزد از خلیج فارس یا خراسان می توان اولین قدم را در این زمینه برداشت؛ حجم اسمی این پروژه ۹۸ و حجم واقعی ۶۰ میلیون متر مکعب است؛ همچنین باید لغو کلیه مجوزهای پمپاژ و برداشت آب از زاینده رود و سرشاخه های آن در استان چهارمحال و بختیاری به هر اسم و عنوان و باز گرداندن مراتع تبدیل شده به اراضی کشاورزی و باغ به وضعیت سال ۱۳۶۱ اقدام کرد که میزان اثر بخشی آن تخصیص های شناسنامه دار: ۲۳۷ میلیون متر مکعب و با احتساب سایر برداشت های بدون شناسنامه جمعا ۳۰۰ میلیون متر مکعب است.
جلوگیری از توسعه کشت های داده شده در سرشاخه پلاسجان در استان اصفهان در چهار دهه گذشته که میزان اثر بخشی آن به صورت تخمینی 300 میلیون متر مکعب است و همچنین  جلوگیری از مصرف پساب در اراضی کشاورزی بدون سابقه کشت در سال ۱۳۶۱ و تخصیص پساب برای تامین آب صنایع که  میزان اثربخشی ان به صورت تخمینی 50 میلیون متر مکعب است.

جلوگیری از تله اندازی و مصرف آب تحت عنوان آبخیزداری در سرشاخه های زاینده رود در استان چهارمحال و بختیاری و لغو کلیه مجوز های تامین و انتقال آب شرب و صنعت در دست اجرا و یا در دست برنامه از زاینده رود مازاد بر منابع در اختیار دولت. (منع بارگذاری جدید از جمله پروژه بن- بروجن)، جلوگیری از برداشت و مصرف آب زاینده رود در اراضی کشاورزی توسعه یافته در استان اصفهان با پمپاژ از چاه از دهه شصت به اینسو و فقط اجازه کشاورزی در اراضی حقابه دار و سهمابه دار در مقطع تصویب قانون توزیع عادلانه آب؛ از آنجا که برداشت از منابع آب زیرزمینی موجب تشدید بحران کمبود آب شده است و می شود، لازم است کلیه چاه های غیر مجاز و چاه هایی که در اجرای قانون تعیین تکلیف چاه های فاقد پروانه مصوب ۱۳۸۹ دارای مجوز شده اند نیز مسدود شوند که میزان اثر بخشی آن نیز به صورت تخمینی 300 میلیون متر مکعب است

اقدامات ذکر شده در بالا جمعا یک میلیارد متر مکعب آبی که از زاینده رود دریغ شده است را به رودخانه بر می گرداند. از این حجم آب ۱۷۶ میلیون متر مکعب حقابه زیست محیطی تالاب گاوخونی، ۷۳۰ میلیون متر مکعب حقابه داران و سهمابه بران در مقطع تصویب قانون توزیع عادلانه آب (سال۱۳۶۱)، ۷۰ میلیون متر مکعب حقابه شهر اصفهان، حدود ۳۰ میلیون متر مکعب تبخیر در مسیر رودخانه است و می توان با استفاده از مکانیسم اقتصادی نرخ گذاری برق مصرفی پمپاژ ها از رودخانه و چاه ها به قیمت تمام شده بجای برق یارانه ای و تقریبا مجانی کنونی عملا پمپاژها را غیر اقتصادی می کند و موجب حذف آنها می شود، اجرایی شود.»

مطالب آورده شده که برپایه تحقیقات علمی و میدانی است به خوبی نشان می دهد که زاینده رود را می توان بدون آب عاریه از هیچ کجا زنده کرد و جریان دائمی را برای آن ایجاد کرد؛ اینکه برداشت هایی که امروز از زاینده رود باید قطع شود خود مشکل جدیدی ایجاد می کند نقدی است بر این راهکار که البته در جایی که شرب جمعیتی را تحت تاثیر قرار می دهد خط قرمزی است بر انجام آن؛ اما رفتارهای اشتباه، انفعال در اجرای راهکارها و جایگزین ها، نظارت ها و بی مهری ها به اصفهان بدون شک سناریو دراماتیک برای اصفهان است که مثابه نمکی بر زخم است.

* برخی از برنامه ها متولی اش در خواب زمستانی بوده است

اما در میان اقدامات در حوزه احیای زاینده رود سوء مدیریت ها به همین خلاصه نمی شود و همچنان ما با مقوله های رو به رو هستیم که بدون شک پای مقصران جدید را به این قصه پر غصه باز می کند؛ آن هم حرف های قشنگی است که در این سال ها زده شده و اما در عمل انگار اصلا برخی از برنامه ها متولی اش در خواب زمستانی بوده است؛ شهرک های گلخانه ای برای کشاورزان در شرق سرابی است رویاگونه از تفاسیر برخی از مسئولان، یا قصه آن مسئولی که در ابتدای ورودش طرح های احیای زاینده رود را بیهوده می داند و نیت کار را شرط احیای رودخانه می داند تا اینکه روز آخر هل من مبارز می طلبد.

امروز زاینده رود و مردم دیارش از حرف خسته شدند و حال که به نظر می رسد آلارم های این مطالبه به خوبی شنده شده  و دولت نیز به جد به آن ورود کرده است؛ امیدواری احیای این رودخانه و پایانی بر بسیاری از مشکلاتی که خشکی آن ایجاد کرده را زنده کرده است؛ امیدی که دیگر روی و جانی برای ناامید شدنش وجود ندارد